کینهتوزی و دشمنی برخی از صحابه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیا شبهه کنندگان که مدّعی «عدالت همه صحابه» هستند، حاضرند روایات فراوانی که در موضوع شکایت سپاهیان یمن وارد شده و در آنها خبر از همدستی، توطئه و نوعی کینهورزی و دشمنی برخی از صحابه نسبت به امیرمؤمنان (علیه السّلام) میدهد را بپذیرند؟
از باب نمونه در یکی از این روایات آمده: «بریده گوید: در حالیکه چند نفر از صحابه در مسجد حضور داشتند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه بود وارد مسجد شدم. صحابه گفتند: چه خبر؟ گفتم: خبرهای خوب؛ مسلمانان به فتوحات دست یافتند. گفتند: چه باعث شده تو زودتر از دیگران بازگردی؟ بریده گفت: به خاطر کنیز جنگی که علی (علیه السّلام) به عنوان خمس غنیمت برای خود تصاحب نمود، آمدهام تا شکایت او را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ببرم. صحابه گفتند: حتماً این کار را بکن! تا علی (علیه السّلام) از چشم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیافتد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شنیدن این سخنان با حالت خشم و غضب از حجره خارج شد، فرمود: برخی را چه شده که دنبال عیبجویی از علی (علیه السّلام) هستند؟ هر که از علی (علیه السّلام) عیبجویی کند، از من عیبجویی نموده و هر که از او دوری گزیند از من دوری جسته. او از من است و من از اویم. او از سرشت من آفریده شده است.»[1]
در روایتی دیگر آمده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سپاهی را به فرماندهی علی (علیه السّلام) اعزام نمود؛ در اثناء سفر حادثهای رخ داد. چهار نفر از صحابه همپیمان شدند تا آن را به گوش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برسانند؛ راوی گوید: نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده سلام نموده، سپس سه نفر از ما یکی پس از دیگری برخاست و گفت: ای رسول خدا! علی (علیه السّلام) چنین و چنان کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شنیدن سخنان هر یک از سه نفر از آنها روگرداند، تا شخص چهارم برای شکایت برخاست رنگ رخسار حضرت دگرگون گشت و فرمود: رها کنید علی را! از او چه میخواهید؟! علی از من است و من از اویم و او پس از من سرپرست همه مؤمنان است.»[2]
در روایت دیگری میخوانیم: «در حالیکه خشم در سیمای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) موج میزد، سه مرتبه فرمود: از جان علی (علیه السّلام) چه میخواهید؟ علی (علیه السّلام) از من است و من از علی (علیه السّلام) هستم و او سرپرست همه مؤمنان پس از من است.»[3]
و یا در روایت دیگری آمده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ما را برای نبردی اعزام نمود، چون بازگشتیم به ما فرمود: علی (علیه السّلام) چگونه بود؟ اما چون ما شکایت او را کردیم، من که سر به زیر بودم تا نگاهم به صورت حضرت افتاد، دیدم حضرت از خشم سرخ گردیده و میفرماید: هر که من ولیّ اویم، پس علی (علیه السّلام) ولی اوست.»[4]
آیا نام اینگونه اقدامات را جز توطئه میتوان گذارد؟
آیا این برخوردها با «عدالت همه صحابه» که شبههکنندگان بدان معتقدند، سازگار است؟
عکس العمل رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر اقدام توطئهگران علیه آبروی امیرمؤمنان (علیه السّلام) چگونه بود؟
از عباراتی همچون «فخرج مغضباً» پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با چهرهای خشمگین از خانه خارج شد. «ما بال أقوام ینتقصون علیّا» چه شده است برخی را که از علی (علیه السّلام) عیبجویی میکنند؟ و تعبیرات تند دیگری که میتوان به پاسخ این پرسش رسید و با توجه به خشم رسول خدا از این گروه شکی نیست که مصداقی از این آیه قرآن کریم خواهند گردید: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا.[احزاب/57] هر آینه کسانی را که خدا و پیامبرش را آزار میدهند، خدا در دنیا و آخرت لعنت کرده و بر ایشان عذابی خوار کننده مهیا کرده است.»
پینوشت:
[1]. «و دخلت المسجد رسول الله فی منزله و ناس من أصحابه علی بابه، فقالوا: ما الخبر یا بریدة؟ قلت: خیر فتح الله علی المسلمین، فقالوا: ما أقدمک؟ قال: جاریة أخذها علیّ من الخمس، فجئت لأخبر النّبیّ. قالوا: فأخبره، فإنّه یسقطه من عین رسول الله و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یسمع الکلام فخرج مغضبا و قال ما بال أقوام ینتقصون علیّا من ینتقص علیّا فقد انتقصنی و من فارق علیّا فقد فارقنی إنّ علیّا منّی و أنا منه خلق من طینی...» المعجم الأوسط، طبرانی، دارالحرمین، قاهرة، ج 6، ص 162.
[2]. «عن عمران بن حصین قال بعث رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) سریّة و أمر علیهم علیّ بن أبی طالب رضی الله عنه فأحدث شیئا فی سفره فتعاهد قال عفّان فتعاقد أربعة من أصحاب محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) أن یذکروا أمره لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال عمران و کنّا إذا قدمنا من سفر بدأنا برسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فسلّمنا علیه قال فدخلوا علیه فقام رجل منهم فقال یا رسول الله إنّ علیّا فعل کذا و کذا فأعرض عنه ثمّ قام الثانی فقال یا رسول الله إنّ علیّا فعل کذا و کذا فأعرض عنه ثمّ قال الثّالث فقال یا رسول الله ان علیّا فعل کذا و کذا فأعرض عنه ثمّ قام الرّابع فقال یا رسول الله ان علیّا فعا کذا و کذا قال فأقبل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) علی الرّابع و قد تغیّر وجهه فقال دعوا علیّا دعوا علیّا إنّ علیّا منّی و أنا منه و هو ولیّ کلّ مؤمن بعدی.» مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 437.
[3]. «فأقبل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و الغضب یعرف فی وجهه فقال: ما تریدون من علیّ؟ ما تریدون من علیّ؟ ما تریدون من علیّ؟ إنّ علیّا منّی و أنا منه و هو ولیّ کلّ مؤمن بعدی قال أبو عیسی هذا حدیث حسن غریب.» سنن الترمذی، ترمذی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 5، ص 632.
[4]. «بعثنا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فی سریّة قال لمّا قدمنا قال کیف رأیتم صحابة صاحبکم قال فإمّا شکوته أو شکاه غیری قال فرفعت رأسی و کنت رجلا مکبابا قال فإذا النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قد احمرّ وجهه قال و هو یقول من کنت ولیّه فعلیّ ولیّه.» مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 5، ص 350.
افزودن نظر جدید