بدعت سیئه و حسنه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ازآنجاییکه بدعت فقط در دین است و یک قسم بیشتر نمیباشد و حکم آنهم حرمت است لذا دیگر تقسیم بدعت به انواع مختلف معنا ندارد. اما برخی اینگونه تقسیمات را انجام دادهاند. ازجمله تقسیم بدعت به بدعت حسنه و سیئه. در این تحقیق به بررسی صحت و سقم این دیدگاه میپردازیم و در پایان خواهیم گفت که این تقسیم برای بدعت تقسیمی نادرست است.
علمایی که این تقسیم را انجام دادهاند عبارتند از: شافعی، ابن حزم، غزالی، دهلوی، ابن اثیر و برخی دیگر از علمای اهل سنت. اصل و ریشه این تقسیم نیز به عمر بن خطاب برمیگردد که در سال چهاردهم هجرت در ماه رمضان جماعتی که مشغول نماز به امامت آبی بن کعب بودند را چنین توصیف کرد: «نعمت البدعة هذه یعنی بدعت خوبی است». این داستان در برخی کتب مخالفین نقلشده است. که عمر وقتی دید مردم نماز تراویح را بهصورت فرادی میخوانند آنها را در یکجا جمع کرد یا آنها را به یک جماعت واداشت در پایان هم همان جمله مذکور را بیان کرد. [۱]
این کار عمر از دو حالت خارج نیست:
الف) کار عمر ازاینجهت بوده است که اصلی در سنت داشتهایم که به جمع شدن در یکجا یا به جماعت خواندن نماز تروایح امر فرموده است که در این صورت کار عمر طبق سنت پیامبر بوده است و فقط او سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را زنده نموده است. در این صورت تعبیر به بدعت حسنه معنایی ندارد.
ب) کار عمر تحت یک اصل عام قرار نمیگیرد در این صورت کار او بدعت محرمه هست نه حسنه و منهی عنه هست. زیرا بدعتی که کتاب و سنت از آن بحث مینماید بدعتی در دین است و آن عبارت است ادخال در دین به آنچه نبوده است یا کم نمودن از دین و بدعت بدین معنا فقط حرام هست دیگر حسنه بودن معنایی ندارد. البته بدعت در لغت میتواند تقسیم به بدعت حسنه و سیئه نمود اما محل بحث نیست.
سؤال:
اگر بدعت یک قسم بیشتر نیست و آن بدعت محرمه است پس معنای این حدیث که میفرماید: «من سن فی الإسلام سنة حسنة فعمل بها بعده، کتب له أجر من عمل بها و لا ینقص من أجورهم من شئ، ومن سن سنة سیئة فعمل بها بعده کتب له مثل وزر من عمل بها ولا ینقص من أوزارهم شئ[۲] هرکس سنت حسنهای در اسلام بنا بگذارد و بعد از او به آن عمل شود برای شخص سنت گذار ثواب عمل شخص عامل داده میشود بدون اینکه از ثواب عامل چیزی کم شود.» چیست؟
جواب:
مصنف در جواب این حدیث باید گفت: منظور از قسمت اول حدیث هر کار خوبی که تحت مباحات شریعه قرار گیرد و یکی آن را انجام دهد و دیگران بهتبع آن همان کار را درجایی دیگر انجام دهند مانند ساختن مدرسه میباشد و منظور از قسم دوم حدیث هر کار حرامی است که شخصی انجام دهد و دیگران نیز از او پیروی کنند و همان کار را انجام دهند مثل اختلاط زن و مرد در جشنها و عروسیها عقاب آن را به پای فرد سنت گذارنده هم مینویسند. پس حدیث ربطی به بدعت اصطلاحی ندارد. [۳]
پینوشت:
[۱]. ابن ماجه، شرح مقدمه سنن ابن ماجه، بیجا، بیتا، ج۳، ص۱۱.
[۲]. نیشابوری، مسلم بن حجّاج، المسند الصحیح المختصر، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بیتا، ج۴، ص۲۰۵۹.
[۳]. سبحانی، جعفر، البدعة مفهومها حدها و آثارها، چاپ اول، بیروت، دار الوضاء، ۱۴۱۹ق، ص۶۶-۷۲.
افزودن نظر جدید