اشکال‌تراشی «قفاری» در وجود مصحف علی(علیه‌السلام)

  • 1394/12/02 - 12:13
در میان شیعیان و اهل‌سنت، وجود مصحفی (کتابی) که امام علی (علیه‌ السلام) آن را جمع کرده است، مورد پذیرش است. اما از آن‌جا که مبانی وهابیت آمیخته با اشکال‌تراشی در مبانی دیگر گروه‌ها است، وجود مصحف حضرت امیر(علیه‌السلام) توسط مبلغ وهابی «ناصر قفاری» مورد سوال قرار گرفته و راوی آن به «توهم» متهم شده است که این ادعایی بیش نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مبلغان وهابی که به شدت بر عقاید شیعیان خدشه وارد کرده است، «ناصر بن عبدالله القفاری» است. وی با نگاشتن پایان‌نامه دکترای خود تحت عنوان «اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی عشریه» به زعم خود، اعتقادات شیعیان را به چالش کشانده و آن‌ها را نقد کرده است.
یکی از اشکالاتی که وی به معارف دینی شیعیان وارد کرده است، جعلی خواندن مصحف حضرت امیر (علیه السلام) است. او با استناد به کلمات «ابن‌حجر» و «آلوسی»، روایات وارده در این موضوع را ناقص دانسته است.[1]
آن‌چه که شایسته توجه است، فزونی روایات تایید کننده مصحف حضرت امیر (علیه السلام) در کتب اهل‌سنت می‌باشد که با وجود این کثرت، دیگر جایی برای تردید در وجود چنین مصحفی باقی نمی‌ماند. برای نمونه به کتبی از اهل‌سنت در تایید وجود مصحف، فهرست‌وار اشاره می‌شود:
مصنف عبدالرزاق (متوفای 211 ق)[2]
طبقات ابن‌سعد (متوفای 230 ق)[3]
فهرست ابن‌ندیم (متوفای 378 ق)[4]
حلیه الاولیاء ابونعیم (متوفای 430 ق)[5]
قفاری در سیاست اشکال‌تراشی خود، از سویی مصحف علی (علیه السلام) را توهم و پندار می‌خواند، اما از سویی دیگر وجود روایات آن را در برخی از منابع اهل‌سنت تایید می‌کند، ولی در سند آن‌ها خدشه وارد می‌کند. به همین علت بجاست که سند این روایت نیز مورد بررسی قرار بگیرد که ابطال کلام قفاری آشکار گردد.
حدیث وجود مصحف علی (علیه‌ السلام) از چند نفر نقل شده است:
محمد بن سیرین[6] از حضرت امیر (علیه‌ السلام)[7]
عبد خیر[8] از علی (علیه السلام)[9]
عکرمه[10] از علی (علیه السلام)[11]
آن‌چه مورد توجه است، این است که از بین این سه نفر، فقط سند اول در میان اهل‌سنت به علت وجود شخصی به نام «اشعث» تضعیف شده است؛[12] و این سبب انقطاع سند حدیث خواهد گشت. اما در جواب باید گفت که اولاً این اشعث، بنا بر راوی قبل و راوی پس از او، «اشعث بن سوار کندی نجار» است، که تضعیف او مورد اتفاق نیست. به عنوان مثال ابن حجر از بزاز نقل می‌کند که می‌گوید: «کسی از او (اشعث) ترک حدیث نکرد، مگر این‌که بار کمی از علم داشت».[13] افزون بر این مطلب، این روایت از اشخاصی دیگری هم‌چون عبد خیر و عکرمه نیز نقل شده است که این دو راوی، مورد قبول اهل‌سنت هستند و با فرض تضعیف اشعث و با وجود این دو راوی سند حدیث منقطع نخواهد گشت.
اشکال دیگری که توسط ابن‌حجر متوجه روایتِ دال بر وجود مصحف شده است این است که مراد از جمعی که در اصل روایت آمده است، جمع در سینه و حافظه است و نه جمع به معنای نگاشتن کتاب که به‌صورت مصحف درآید.[14]
اما این اشکال با کلمات دیگر اشکال‌کننده در تضاد است. چرا که اشکال کننده در ابتدای همان باب، جمع را به معنای جمع مصحف گرفته است.[15] افزون بر این مطلب، در متن روایت آمده است: «الفوه کما انزل، الاول، فالاول.» همان‌گونه که نازل گشت، اول؛ سپس اول، تالیف شد.
و این عبارت، به وضوح دلالت بر تالیف کتاب دارد و نه جمع در سینه.[16] علاوه بر این، اگر مراد از جمع، جمع در سینه و حافظه بود، چه دلیلی داشت که امیرالمومنین (علیه السلام) در خانه بنشیند و جز برای نماز جمعه از خانه خارج نگردد.[17] گذشته از این موارد، عبدالرزاق به عنوان یکی از عالمان بزرگ اهل‌سنت، تصریح می‌کند که این جمع، «جمع‌ برای مردم» بوده است و واضح است که مراد از آن تالیف مصحف است.[18] چرا که جمع در سینه چگونه می‌تواند برای مردم باشد.
اشکال سومی که متوجه روایت مصحف شده است این است که عبارتِ «تا جایی که آن را میان دو لوح جمع کرد»[19]، از جانب اشکال‌کننده  یعنی ابن‌حجر «وهم راوی» خوانده شده است.[20] اما باید در مقام جواب گفت که اشکال‌کننده در جایی دیگر روایت همین راوی را که به وهم متهم کرده است، پذیرفته و او را تایید می‌کند.[21] از این گذشته ابن‌عساکر در چند روایت، این تعبیر را که امام علی (علیه السلام) فرمودند: «از من، از میان دو لوح بپرسید» را آورده است. با توجه به این کلمات، می‌توان گفت که اشکالاتی که توسط ناصر القفاری، ابن‌حجر و آلوسی متوجه روایت دلالت کننده بر وجود مصحف امام علی (علیه السلام) شده است، ناصواب و اشتباه است.[22]

پی‌نوشت:
[1]. قفاری، ناصر، اصول مذهب الشیعه، الجیزه، دار الرضا للنشر و التوزیع، بی‌تا؛ ج1، ص275-319.
[2]. صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، تحقیق: حبیب عبدالرحمن اعظم، بی‌جا، المجلس العلمی، بی‌تا؛ ج5، ص450 و ج7، ص197.
[3]. محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار بیروت، 1405ق؛ ج2، ص338؛ هندی، متقی، کنز العمال، تحقیق: صفوه السقا، بیروت، موسسه الرساله، بی‌تا؛ ج2، ص588.
[4]. ابن‌ندیم، الفهرست، تعلیق: شیخ ابراهیم رمضان، بیروت، دار المعرفه، 1417ق؛ ص145.
[5]. اصبهانی(ابونعیم)، احمد بن عبدالله، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1409ق؛  ج1، ص67.
[6]. مزی، یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق: بشار عواد، بیروت، موسسه الرساله، چاپ دوم، 1409ق؛ ج25، ص334 به بعد.
[7]. ر.ک: صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، تحقیق: حبیب عبدالرحمن اعظم، بی‌جا، المجلس العلمی، بی‌تا؛المصنف عبدالرزاق، طبقات ابن‌سعد. تاریخ مدینه دمشق.
[8]. مزی، یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق: بشار عواد، بیروت، موسسه الرساله، چاپ دوم، 1409ق؛ ج11، ص71-72.
[9]. ابن‌ندیم، الفهرست، تعلیق: شیخ ابراهیم رمضان، بیروت، دار المعرفه، 1417ق؛ اصبهانی(ابونعیم)، احمد بن عبدالله، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دار اکتب العلمیه، چاپ اول، 1409ق؛ ذهبی در سیر اعلام النبلاء.
[10]. مزی، یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق: بشار عواد، بیروت، موسسه الرساله، چاپ دوم، 1409ق؛ ج20، ص264.
[11]. ر.ک: ابن‌عبدالبر در الاستیعاب، تحقیق: علی محد بجاوی، القاهره، نهضه المصر للطباعه، بی‌تا؛ عبید الله بن عبدالله، حسکانی در الشواهد التنزیل، تحقیق: محمد باقر محمودی، ایران، موسسه الطبع النشر التابعه لوزاره الثقافه و الارشاد الاسلامی، چاپ اول، 1411ق.
[12]. ابی‌بکر عبدالله بن ابی‌داود، المصاحف، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1405ق؛ ص16.
[13]. «لا نعلم احدا ترک حدیثه الا من قلیل المعرفه». ابن‌حجر، شهاب الدین، تهذیب التهذیب، بیروت، دار صادر، بی‌تا؛ ج1، ص354، رقم645.
[14]. سید محمود آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ ج1، ص22.
[15]. «المراد بالجمع هنا جمع مخصوص و هو جمع متفرقه فی صحف، ثم جمع تلک الصحف فی مصحف واحد مرتب السور». ابن‌حجر، فتح الباری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ ج9، ص13. کتاب فضل القرآن.
[16]. نجارزادگان، فتح‌الله، سلامه القرآن من التحریف، تهران، نشر مشعر، 1382شٰ؛ ص420.
[17]. نجارزادگان، فتح‌الله، سلامه القرآن من التحریف، تهران، نشر مشعر، 1382شٰ؛ ص421.
[18]. «حتی اجمع للناس». صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، تحقیق: حبیب عبدالرحمن اعظم، بی‌جا، المجلس العلمی، بی‌تا؛ ج7، ص197.
[19]. «حتی جمعه بین اللوحین». اصبهانی(ابونعیم)، احمد بن عبدالله، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دار اکتب العلمیه، چاپ اول، 1409ق؛  ج1، ص67.، ج1، ص67. ترجمه علی.
[20]. ابن‌حجر، فتح الباری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ ج9، ص13. کتاب فضل القرآن. ج9، ص15.
[21]. ابن‌حجر، فتح الباری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ ج9، ص13. کتاب فضل القرآن. ج9، ص15.
[22]. برگرفته از مقاله مصحف امام امیر المومنین(علیه السلام)، قم، موسسه دار الاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج4، ص110.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.