خلافت داعش و نقد آن توسط هممسلکان
پایگاه جامع ادیان، فرق و مذاهب_ آنچه امروزه داعش به عنوان خلافت اسلامی مطرح میکند، نه تنها مورد قبول مسلمانان نیست، بلکه از سوی یاران وی نیز مورد تردید واقع شده است. اما چرا باید خلافت داعش در نزد همفکرانشان نیز رد شود؟ در پاسخ به این پرسش باید دلایل داعش بر خلافت اعلام شدهاش بررسی گردد و اشکالش یافت گردد.
از جمله دلایلی که داعش بر حقانیت خلافت خود میآورد، تغلب است. تغلب به معنای رسیدن به قدرت از راه زور و غلبه با شمشیر میباشد. متفکران داعش در فرایند مشروع جلوه دادن خلافت از راه تغلب بهره گرفتهاند. ازدی (که وی یکی از طرفداران خلافت داعش است که با نوشتن کتاب «اسباب پیوستن به دولت اسلام» مهر تایید بر خلافت ابوبکر بغدادی زد) با استناد به کلام ظواهری، تسلط دولت اسلامی عراق بر بخشهایی از گستره جهان اسلام را دلیل بر مشروعیت خلافت میخواند.[1]
تغلب نیز در نزد ابونسیبه مقدسی تنها راه رسیدن به قدرت است و او این نظریه را با کلامی از سید قطب مستحکم میسازد. وی راههای دیگر را، برای رسیدن به قدرت، ناکارآمد و اتلاف وقت میداند.[2] او سیره خلفا را برای رسیدن به قدرت، شمشیر میداند و در اینباره مینویسد: «عمر بن خطاب چگونه بیتالمقدس را فتح کرد؟ صلاحالدین چگونه قدس را از سلطه صلیبیان خارج کرد؟ من معتقدم جواب این پرسش برای کسیکه تاریخ را مطالعه کند، واضح است. آنها سرزمینها را با انتخابات و اعتصابها، آرام و مسالمتآمیز، آزاد نکردهاند، بلکه با شمشیر و خون، آن سرزمینها را فتح کردند. دولت اسلامی بر روی جمجمهها استوار میشود و راههایش با ریختن خونها است که هموار میشود».[3] او در روند نظریهپردازی خود گام آخر را، نقل کلامی از ابوخطاب مقدسی میآورد و مینویسد: شیخ ابوخطاب مقدسی میگوید: «حتی اگر من با دولت تشکیل شده در شام و شخص بغدای مخالف باشم، اما در آنجا باشم، حق هیچ کاری را ندارم مگر گوش دادن... زیرا وی به صرف تسلط بر سرزمینها... و بیعت بر اساس آن، امیر شده است».[4]
اما تغلبی که اینچنین در نزد متفکران داعش پررنگ شده است، در نزد دیگر هممسلکان داعش یعنی سلفیان جهادی، مردود است.
ابوبصیر طرطوسی (که یکی از سرکردگان سلفی جهادی است که در یک خانواده سلفی رشد کرده است) کتابی با عنوان «الاحکام السلطانیه و السیاسه الشرعیه» نوشته است و تغلب را، راهی باطل، بدعتآمیز و غیر شرعی میداند.[5] وی معتقد است که هر راهی مسیر خاص خود را دارد و در تایید این کلام آیه «وَ لَيْسَ الْبرِّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَ لَاكِنَّ الْبرِّ مَنِ اتَّقَى وَ أْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا.[بقره/189] و (آن چنانكه در جاهليّت مرسوم بود كه به هنگام حج، كه جامه احرام مىپوشيدند، از درِ خانه وارد نمىشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مىشدند، نكنيد!) كارِ نيك، آن نيست كه از پشتِ خانهها وارد شويد، بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد!» را میآورد. سپس با گریزی به مساله حکومت، میگوید «مسیر حکومت، شوراست و وارد شدن از غیر آن بر اساس آیه فوق باطل است».[6]
ابوبصیر تغلب را چیزی جز حکومت استبدادی و ظالمانه نمیداند و در رد این نظریه در نظام سیاسی، احادیثی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل میکند که در مذمت حاکمان مستبد است.[7] با نگاه دقیق در کلام طرطوسی باید گفت وی درصدد نقد یکی از دلایل گروه داعش در خلافت برآمده است، اما در حقیقت به یکی از مبانی تشکیل حکومت در نزد اهلسنت، ضربه وارد کرده است. چرا که در نزد اهلسنت، یکی از راههای مشروع تشکیل حکومت، تغلب است.[8] از کلام ابوبصیر طرطوسی این نتیجه به دست میآید که اساساً مطرح کردن مشروعیت حکومت، برای این است که به هر کسی حق حاکمیت داده نشود، در حالیکه بر اساس تغلب هر کسی قدرت را قبضه کند، خلیفه مشروع است.
دیگر سلفی جهادی یعنی عبدالله حسینی نیز، دلیل تغلب را به چالش کشانده است. وی مینویسد: «مشروعیت متغلب، شروط و ملاکهایی دارد و اینگونه نیست که با تصرف شهر، مشروعیتی برای متصرفان ایجاد شود».[9] وی در تبیین شرائط و ضوابط تغلب میگوید: «تمکینی که برای خلیفه معتبر است به این است که فردی بر سرزمینی مسلط شود؛ باید همچون سپری باشد که پشت او میجنگند و به وسیله آن خود را حفظ میکنند».[10] از آنجا که تسلط ابوبکر بغدادی بر بلاد متصرفه مستقر نشده است و حتی او عاجز است که برای اقامه نماز بین مسلمانان ظاهر شود.[11] پس شرائط تغلب و خلافت را ندارد.
آنچه از این کلمات بدست میآید، نامشروع بودن خلافت مورد ادعای داعش است.[12]
پینوشت:
[1]. ازدی، ابوالحسن، موجبات الانضمام الی دوله الاسلام، ص8.
[2]. مقدسی، ابونسیبه، الدوله الاسلامیه فی العراق و الشام، ص78.
[3]. «و انا اتساول بدوری، کیف فتح عمر بیت المقدس؟ کیف حرر صلاح الدین القدس من الصلیبیین؟... اعتقد ان الاجابه واضح لکل من درس التاریخ، فلا هم حرروا بلاد المسلمین بانتخابات و لا
مفاوضات و لا باعتصامات سلمی، بل حرروها بالسیف و الدم. الدوله الاسلامیه تبنی بالجماجم و تعبد طرقها بالدماء» همان، ص80.
[4]. «یقول شیخ ابوالخطاب المقدسی حفظهالله: حتی او کنت معارضا لوجود الدوله فی الشام، و معارضا للشیخ البغدادی نفسه، کنت هناک، فلا یحق لی الا السمع و الطاعه له، لانه اصبح امیرا بمجرد استیلائه علی اراض اقام فیها شرع الله و بویع ذالک». همان، ص62.
[5]. طرطوسی، ابوبصیر، شریعه اماره المتغلب، ص1.
[6]. همان، ص3.
[7]. همان.
[8]. فراء، ابویعلی، الاحکام السلطانیه، قم، مکتب الاعلام الامی، 1406ق؛ ص7-11.
[9]. حسینی، عبدالله، النصره الحسینیه لاهل الحکمه الیمانیه و اهل العزه فی الدیار اللیبیه نقضا للخلافه البغدادیه، ص21.
[10]. همان، ص21.
[11]. همان، ص22.
[12]. برگرفته از مقاله ادله داعش بر خلافت و نقد آن از سوی سلفیان جهادی، قم، موسسه دار الاعلام لمدرسه اهلالبیت، مجله سراج منیر، ج17، ص23.
افزودن نظر جدید