نقد دیدگاه بهائیت پیرامون تقلید

  • 1394/11/22 - 21:39
بهائیان به حکم تقلید در مذهب شیعه خُرده می‌گیرند و آن را باطل می‌دانند؛ در جواب می‌گوییم: تقلید از متخصص در جوامع امروزی بسیار ضروری است. بهائیان خود از پیامبر دروغینشان کورکورانه تقلید می‌کنند، بعلاوه اینکه دستورات رهبرشان بسیار ناقص و محدود است و به بی‌دینی می‌انجامد، در نتیجه این تعلیم، همنوایی با استعمار در جهت تضعیف علماء است

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان، تقلید از مجتهد جامع الشرائط را، که در اسلام و مذهب شیعه معتبر و لازم شمرده شده، جایز نمی‌دانند و معتقدند چنین تقلیدی که بین مسلمانان معتبر شمرده شده، باطل است.
نویسنده‌ی بهائی کتاب «مبادی روحانی» پیرامون این موضوع می‌نویسد: «تحری حقیقت و ترک تقلید در اصول، فروع، امور جزئی، کلّی و در جمیع احوال باید مَجری گردد، حتی در فروع و جزئیات دینی که در دوره‌ی اسلام بر طبق حدیث معروف (از طریق شیعه) «فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ [1]؛ اما هر فقيهى كه خويشتن‌دار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى نفْسَش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عوام است كه از او تقليد كنند» تقلید عوام از علمای مُتَصف به صفت مذکوره و در امور فرعیه را جایز دانسته‌اند. در این ظهور مبارک آن هم منسوخ و حجت نیست و اصولاً اشخاص حق آرا و فتوای مخصوص ندارند و کلّیه‌ی تکالیف دینی، روحانی، اجتماعی و شخصی بهائیان، باید بر طبق نصوص الهیه انجام گیرد و در صورتی که نصی در دست نباشد و یا اختلاف نظر در استنباط حاصل شود، باید بر وسایل محافل روحانیه حل شود و یا عند اللزوم به وسیله‌ی آن محافل مقدسه از مقام ولایت امرالله کسب دستور گردد و امری هم که صادر می‌گردد، باید آن را حکم‌الله دانست».[2]
این نظریه با اشکالاتی مواجه است از جمله اینکه: در جوامع بشری، تقلید از متخصص، امری ضروری و مُسَلم است؛ زیرا نوعی مبادله‌ی معلومات و ارزش‌های انسانی است تا انسان‌ها از استعدادهای مختلف و معلومات یکدیگر استفاده کنند؛ زیرا زندگی بشر، اجتماعی و در جهت حرکت در تکامل عمومی است، به همین خاطر خداوند به انسان‌ها استعدادهای گوناگون داده است؛ چنانکه در قرآن می‌فرماید: «وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا [نوح/14] و شما انسان‌ها را متفاوت با یکدیگر آفریدیم».
امروزه بشر به این نکته مهم پی برده که تقلید، یک ضرورت اجتماعی است و هم‌اکنون انسان‌ها در هزاران رشته‌ی علمی، فلسفی، فرهنگی و... از نبوغ یکدیگر بهره می‌برند و از نظریات مفید پیروی و تقلید می‌کنند. بهائیان در حالی تقلید شیعیان از علمای خود را باطل می‌دانند، که خود از رهبرانی همچون علی‌محمد شیرازی و حسینعلی‌نوری پیروی می‌کنند که خود را خدا می‌پندارند،[3] و پیروان خود را سَفیه فرض کرده‌اند؛ بهائیان بدون هیچ‌گونه تحقیق و جستجو، مُقلّد و کَر و کور رهبر خود می‌شوند و هر آنچه رهبرانشان گفته‌اند، بدون دلیل و مدرکی می‌پذیرند و اظهارات بی‌حاصلشان را آیات نازله از طرف خداوند قلمداد می‌کنند.
در ضمن بهائیان گفته‌اند کُلّیه تکالیف دینی و اجتماعی باید طبق دستورات حسینعلی‌بهاء انجام گیرد، ولی بیان نداشتند که زندگی پیچیده و گسترده‌ی جهان امروز چگونه با دستورهای محدود و انگشت‌شمار حسینعلی‌بهاء ممکن است! این سخن جز بی‌دین کردن مردم حاصلی دیگر ندارد.
این تعلیم بهائیت مانند تعالیم دیگر آن، در راستای همنوایی با امپریالیسم و استعمارگران است. جالب است بدانیم که همه‌ی گروه‌های معاند فقاهت مانند مارکسیست‌ها، لیبرال‌ها و گروه‌های استعماری، ولایت فقیه، اجتهاد و تقلید را مورد حمله قرار داده‌اند،[4] این همدستی با اَمپریالیسم، قبل از آنکه نمایانگر یک نظر فکری و فلسفی باشد، حکایت از یک توطئه‌ی حساب شده علیه فقاهت و مرجعیت دارد.

پی‌نوشت:
[1]. مرحوم سيد در شرائط مجتهد به اين روايت تمسك كرده‏ است. مسأله‌ی 22: يشترط فى المجتهد امور... ففى الخبر: «من كان من الفقهاء صائنا لنفسه...». سيد محمد كاظم يزدى، العروة الوثقى، قم: مؤسسه‌ی نشر اسلامى، چاپ اول، 1417 هـ ق، ج 1، ص 26.
[2]. احمد یزدانی، مبادی روحانی، تهران: لجنه‌ی ملّی نشر آثار ملّی، 104 بدیع، ص 12.
[3]. جهت مطالعه‌‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: ادعای خدایی و خدا آفرینی حسینعلی‌نوری رهبر بهائیان.
[4]. ر.ک: محمد دشتی، فلسفه‌ی اجتهاد و تقلید، ص 33.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.