ترفندهای داعش در تایید خلافتش

  • 1394/11/19 - 17:55
داعش برای تایید خلافت خود به راه‌های گوناگون چنگ زده است. گاهی با مقدم بودن بیعت بغدادی از دیگر بیعت‌ها، گاهی با این بیان که کار از کار گذشته است و بیعت با بغدادی شکل گرفته و دیگر نمی‌شود کاری انجام داد و گاهی نیز با فضیلت‌تراشی برای اهل‌شام و این در حالی است که همه این‌ موارد، ترفندهایی بیش نیستند و همه مردود می‌باشند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ترفندهای داعش در ادعای اسلامی بودن حکومت خود، خلافت است. آنان مدعی هستند که خلافتشان برگرفته از کتاب و سنت است و به همین دلیل حکومتشان نیز اسلامی است. بنابراین باید دیگر مسلمانان از این حکومت اسلامی حمایت و دفاع کنند. طرفداران داعش درصددند تا با فراهم کردن دلایل مختلف، خلافت خود را اسلامی جلوه دهند و آن را به جای خلافت اسلامی مطلوب مسلمانان جایگزین کنند.
اما دلایل مختلفی از سوی حمایت‌کنندگان خلافت داعش، برای تایید خلافت داعش بیان شده است. دلیل اول انقضاء اجل است. در توضیح باید گفت که برخی هم‌چون ازدی (که وی از طرفداران داعش است که در تایید خلافت داعش کتاب «اسباب پیوستن به دولت اسلام» را نگاشته است)، می‌گوید: «بیعت بر خلافت ابوبکر بغدادی گرفته شده است و وی دارای شرایط امامت بوده است. خلافت بغدادی مادامی از بین می‌رود که یا کافر و یا عقلش زائل گردد.»[1] در توضیح این کلام باید گفت که دیگر کار از کار گذشته است و بیعت با بغدادی بسته شده است و نمی‌شود کاری کرد و باید صبر کرد تا ببینیم چه می‌شود و بیعت خود را با بغدادی حفظ کنیم.
ازدی با مجاز نبودن مخالفت با بغدادی، هر گونه بیعت با غیر ابوبکر بغدادی را به این جهت که بیعت بغدادی بر آن مقدم بوده است، باطل می‌داند.[2]
اولاً در جواب این ادعا باید گفت که این کلمات بیشتر به ذوق شبیه است تا دلیل و هم‌چنین مستند به منبع خاصی نیست. افزون بر آن، از کلمات ابوقتاده فلسطینی (که وی از سلفیان جهادی و از سرکردگان القاعده است و مخالف با خلافت داعش است)، به صورت تلویحی استفاده می‌شود که وی بیعتی را که بدون مشورت مسلمانان باشد، معتبر نمی‌داند؛ و از آن‌جا که بیعت ابوبکر بغدادی بدون مشورت دیگر مسلمانان بوده است را صحیح نمی‌داند. او هم‌چنین، از طرفی التزام به تقدم بیعت را که مورد ادعای داعش در مورد خلافت ابوبکر بغدادی است را، فقط به حاضران در آن مجلس محدود می‌کند و مسلمانان دیگر که در آن مجلس نبوده‌اند، را ملتزم به بیعت و وفاداری نمی‌داند.[3]
از جمله ادله دیگر داعش، جمع‌آوری قرائن مختلف است که نتیجه آن، تایید خلافت ابوبکر بغدادی می‌شود.
ابی‌جعفر حطاب(از طرفداران داعش) در کتاب خود تحت عنوان «بیعه الامصار للامام المختار، احکام البیعه و تنزیلها علی بیعه اهل الشام» این قرائن را با تبیین ضرورت تشکیل خلافت شروع می‌کند. وی با استناد به احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) تشکیل حکومت را امری، واجب می‌خواند.[4]
وی در گام دوم پروژه تایید خلافت داعش به فضیلت اهل‌ شام را تاکید می‌کند. وی با توجه به خصوصیت فضیلت اهل شام که در احادیث مختلف آمده است که از آن جمله در حدیث «امر شما بدانجا خواهد رسید که به سپاه‌های مختلف تقسیم می‌شوید: سپاهی در شام، سپاهی در یمن و... ابی‌حواله پرسید اگر آن زمان را درک کردم، کدام را انتخاب کنم، پیامبر جواب دادند: واجب است که شام را انتخاب کنید. اهل شام، برگزیدگان خداوند در زمین هستند.» و هم‌چنین نقل شده است، خلافت را مستحق اهل‌ شام می‌داند.[5] گام بعدی «حطاب» در برشمردن فضایل برای مجاهدان است و از آن جهت که مجاهدان فی سبیل‌الله در رعایت حدود الله از دیگران اولی هستند، امر تشکیل حکومت و بیعت بر عهده مجاهدان است و بیعت آن‌ها اولی بر دیگر بیعت‌هاست. در پایان «حطاب» به سراغ دولت اسلامی عراق و شام می‌رود و شرایط خلافت هم‌چون، اسلام، ذکوریت، حریت، انتساب به قریش، عدالت، عقل و علم را در آن جاری می‌داند.[6]
در نتیجه‌گیری از کلام «حطاب» گفته می‌شود که از آن‌جا که تشکیل خلافت از واجبات است و باید این خلافت در سرزمین شام باشد، پس خلافت داعش، تنها مصداق این شرایط است. چرا که علاوه بر داشتن شرایط گفته شده، نیز به دست مجاهدان فی سبیل‌الله به وجود آمده است.
اما این قرائن در تایید خلافت داعش راهی از پیش نمی‌برد. چرا که باید تاکید کرد این مطالب و چینش آنان نیز سلیقه‌ای و ذوقی است و به عنوان یک دلیل در نظر گرفته نمی‌شود. افزون بر این، اشکالاتی دیگر بر این قرائن وارد است.
اولاً این‌که خلیفه باید فردی شناخته شده و موثق باشد، در صورتی‌که ابوبکر بغدادی چنین نیست.
عبدالله حسینی (از مخالفان داعش و از سلفیان جهادی) در این‌باره می‌گوید: «ابوبکر بغدادی فرد مجهول‌ الهویه‌ای است که هیچ کس جز یک عده افراد مبهم و مجهول او را توثیق نکرده‌اند».[7] ابوقتاده یک گام به جلو رفته است و ابوبکر بغدادی را فردی می‌داند که در رهبری واقعی وی تردید است و امور به دست کس دیگری است.[8]
ثانیاً چنان‌چه در کلام طرفداران داعش آمده بود، خلیفه باید، عادل باشد. این در حالی است که مخالفان، گروه ابوبکر بغدادی را گروهی ظالم می‌دانند و دست ابوبکر بغدادی را در زیاده‌روی قتل مسلمانان دخیل می‌دانند.[9]
آن‌چه باید در این‌جا تذکر داد این است که مراد از مسلمانان در این کلام، هم‌فکران داعش یعنی سلفیان جهادی هستند که به دست داعشیان کشته شدند. از آن جمله می‌توان به ابی‌عبیده بنشی، ابی‌سعد حضرمی، رهبر جبهه النصره اشاره کرد.[10] نه مسلمانان سنی و شیعه که در مناطق درگیری زندگی می‌کنند.
دلیل سوم در اسلامی نبودن خلافت ابوبکر بغدادی، ضعف وی در ایجاد نظم و آرامش است. ابوقتاده با استناد به روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، کسی را که نتواند از پیروانش دفاع کند، امام نمی‌داند.[11]
عبدالله حسینی نیز همین راه را طی کرده است و با نقل کلامی از شوکانی، انعقاد امامت امام را مشروط به تامین آرامش می‌داند.[12] او ترس ابوبکر بغدادی از حضور در مراسم و حتی پرهیز از اقامه نماز را، دلیل بر نظر خود، در ناتوانی این گروه برای تسلط امور می‌داند.[13]
اما در پایان باید گفت که یکی از اصول مسلم در نزد داعش، تقدم بیعت و مشروع نبودن بیعت بعد از آن است. به این معنا که وقتی بیعتی محقق شد، بیعت بعد از آن باطل است. حال سوال این است که چگونه، بیعت ابوبکر بغدادی که پس از بیعت «ایمن الظواهری» رئیس القاعده بوده است از مشروعیت برخوردار است. پس با توجه به مبنای داعش بر صحیح بودن بیعت متقدم، خلافت ابوبکر بغدادی رد می‌شود. چرا که بیعت اول با ظواهری بوده است و بیعت ابوبکر بغدادی پس از آن بسته شده است. به عبارتی دیگر باید گفت که بیعت ابوبکر بغدادی هم باطل و هم نقض عهد است. چرا که با این بیعت، به عهد و پیمانی که با ظواهری بسته‌ شده بود، پشت شده است.[14]

پی‌نوشت:
[1]. «ان البیعه لامیر الدوله قد تمت و انعقدت و اختلال بعض الشروط لو سلم لک لا یجیز نکث البیعه و لا عقدها لامیر آخر کما تقدم ما لم یکن ما اختل هو عقد الدیانه او خروج مطلق عن شرط الامامه بجنون او قهر لازب و نحو کلک و دون اثبات تحقق کلک فی الدوله و امیرها خرط القطاد و اخضرار الرماد». ازدی، موجبات الانضمام الی دوله الاسلام، ص25.
[2]. همان.
[3]. ابوقتاده‌، ثیاب الخلافه، چاپ اول؛ ص17.
[4]. حطاب، ابوجعفر، بیعه الامصار للامام المختار، ص8
[5]. همان، ص24.
[6]. همان، ص28.
[7]. حسینی، عبدالله، النصره الحسینیه لاهل الحکمه الیمانیه، ص8.
[8]. ابوقتاده، ثیاب الخلافه، چاپ اول؛ ص8.
[9]. حسینی،‌ عبدالله، همان، ص10.
[10]. الجبهه الاسلامیه المجلس الشرعی، دوله البغدادی الواقع و الحکم الشرعی، چاپ اول، 1435؛ ص7.
[11]. ابوقتاده، ثیاب الخلافه، همان؛ ص12.
[12]. حسینی، عبدالله، همان، ص23.
[13]. همان.
[14]. برگرفته از مقاله ادله داعش بر خلافت اسلامی و نقد آن از سوی سلفیان جهادی، قم، موسسه دار الاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج17، ص23.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.