گزارشی از کتاب «البدعة» اثر آيت الله سبحانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث بدعت و سنت یکی از مباحث مهمی است که گروهی آن را دستاویزی برای متهم کردن مسلمانان قرار دادهاند و با توسعه در مفهوم آن کارهای زیادی که دلیلی از کتاب و سنت بر حرمت آنها نیست و حتی از نظر شرع مباح و یا نیکو شمرده میشوند را بدعت دانسته و مسلمین و علی الخصوص شیعیان را متهم به بدعت میکنند بنابراین بر ما واجب است که هم شناخت صحیحی از تعریف و محدوده و مصادیق بدعت داشته باشیم تا اتهامات وهابیت را در این زمینه رفع کنیم، لذا در این مقاله قصد داریم گزارشی از کتاب البدعه[1]، تألیف حضرت آیت الله العظمی جعفر سبحانی، که مفصلا زوایای بحث بدعت را بررسی کرده ارائه دهیم تا علاقهمندان برای آشنائی با این بحث به این کتاب مراجعه کنند.
کتاب دارای یک مقدمه و 12 فصل و یک خاتمه میباشد.
مولف در مقدمه بدعت را از گناهان کبیره دانسته که تقابل با خداوند در تشریع و تقنین و برخلاف هدف بعثت که وحدت و دوری از تفرقه است میباشد، و در ادامه چند کتاب درباره بدعت را معرفی میکند.
فصل اول: بدعت در کتاب و سنت؛ مولف محترم در این فصل بدعت را از دیدگاه کتاب و سنت بررسی کرده، و 4 آیه از قرآن درباره بدعت را بیان کرده سپس 28 روایت از فریقین درباره مذمت و نهی از بدعت و سوء عاقبت بدعت گذاران را بیان کرده است.
فصل دوم: بدعت در لغت و اصطلاح: مولف در این فصل واژه بدعت را از نظر لغت و اصطلاح بررسی کرده است؛ بدعت در لغت یعنی هر چیز جدیدی که قبلا شبیه و مانندی نداشته باشد، اما برای معنای اصطلاحی بدعت 6 تعریف از علما نقل کرده که ماحصل آنها دخالت کردن در امر تشریع و تقنین در دین اسلام میباشد، ایشان در ادامه بهترین تعریف را از آن محقق آشتیانی و سیدامین دانستهاند که عبارت است از دخل و تصرف در امور دین از حیث عقاید و تشریع با داخل کردن چیزی در دین که از دین نیست.[2]
فصل سوم: تعریف مفهوم بدعت و مقومات آن: مولف سه قید برای فهم دقیق بدعت را بیان میکنند؛
1- دخالت در دین با کم یا اضافه کردن،
2- اشاعه و دعوت،
3- دلیلی در شرع چه بطور عام و چه به طور خاص بر جواز آن وجود نداشته باشد.
فصل چهارم: بدعت گذاری در تفسیر بدعت: ثقلین را کنار گذاشته و با استناد به حدیث خیر القرون،[3] سلف را معیار حق و باطل قرار دادند در حالی که دلیلی از کتاب و سنت بر این کار نیست. مولف سه اشکال برای استناد به این روایت وارد کردهاند.
فصل پنجم: بدعت و اسباب و منشأ آن؛ مولف گرامی چند مورد از اسباب و منشأ بدعت را در این فصل بیان کردهاندك
1- مبالغه در تعبد به خدا،
2- تبعیت از هوی و هوس
3- علاقهمندی به اطلاع از علومی که توان آن را ندارند
4- تعصب مذموم،
5- تسلیم غیر معصوم شدن.
فصل ششم: تقسیم بدعت به حسنه و سیئه؛ مولف با توجه به تعریف بدعت این تقسیم بندی برای بدعت را قبول ندارند، و از حدیث مَن سَنَّ سنة حسنه....، اینطور جواب میدهند که فقره اول آن مربوط به کارهای مباح و فقره دوم آن مربوط به اموری که ذاتا حرام هستند میباشد.
فصل هفتم: تقسیم بدعت به عادی و شرعی؛ مولف مینویسند که در امورعادی بدعت صدق نمیکند.
فصل هشتم: تقسیم بدعت به حقیقیه و اضافیه؛ مولف این تقسیم را هم قبول نکرده آن را رد میکنند.
فصل نهم: درمواردی که نص یا اطلاق وجود دارد بدعت صدق نمیکند.
فصل دهم: خطوط کلی برای صیانت دین از بدعتها؛ خود پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از بدعتهائی که بعد از خودشان بر دین وارد خواهد شد اطلاع داشتند و اقداماتی را برای حفظ دین از بدعت انجام دادند که مولف نمونههائی را بیان میکنند.
فصل یازدهم: راهکارهای مقابله و برخورد با بدعت؛ مولف دو راهکار را بیان میکنند.
فصل دوازدهم: در این فصل 10 مسأله را بیان شده که به بررسی مصادیق درباره صدق یا عدم صدق بدعت درباره آنها میپردازد.
پینوشت:
[1]. البدعة (مفهومها، حدها، و آثارها، و مواردها) کتاب در سال 1416ق در قم توسط انتشارات موسسه امام صادق(علیه السلام)در 416 صفحه چاپ شده است.
[2]. التصرف فی الدین عقیده و تشریعا بادخال ما لم یعلم انه من الدین فیه فضلا عما علم انه لیس منه قطعا.
[3]. خير القرون القرن الذي بعثت فيهم ثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم
افزودن نظر جدید