دربی به سوی مسجد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن تیمیه در برخورد با روایات فضائل ائمه اطهار(علیهم السلام) خصوصاً امیرالمؤمنین (علیه السلام) روشی متفاوت اتخاذ کرده است.
وی ابتدا طبق اصلی که دارد فوراً روایت فضیلت را انکار میکند. اگر نتوانست آن را انکار کند، القاء خصوصیت از کسیکه فضیلت درباره او بیان شده، میکند. به این معنا که میگوید: این فضیلت تنها مختص به علی (علیه السلام) نیست، دیگر اصحاب هم، چنین چیزی دارند لذا مساله مهمی نیست. وی به حدی در انکار فضائل افراط و به حدی با شیعیان مخصوصاً علامه حلی (ره) دشمنی کرده که رجالی معروف اهل سنت ابن حجر عسقلانی میگوید: «ابنتیمیه در رد علامه حلی دچار سه خطاء شده است. اول اینکه در رد احادیثی که ابنالمطهر آورده افراط کرده است و ثانیا احادیث خوب را هم به جهت اتکاء به محفوظات، رد کرده است و ثالثا در توهین ابنالمطهر شیعی افراط کرده که به تنقیص امیر المومنین کشیده شده است.»[1]
یکی از فضائلی که ابن تیمیه مارک جعل، به آن زده و آن را ساخته دست شیعه می داند روایت "سدوا هذه الابواب" میباشد.[2] روایت شریفی که در منابع معتبر اهل سنت آمده است. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ سُدُّوا هَذِهِ الْأَبْوَابَ إِلَّا بَابَ عَليّ فَتَكَلَّمَ نَاسٌ فِي ذَلِكَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِنِّي وَاللَّهِ مَا سَدَدْتُ شَيْئًا وَلَا فَتَحْتُهُ وَلَكِنْ أُمِرْتُ بِشَيْءٍ فَاتَّبَعْتُهُ. [3] تمام دربهای به سوی مسجد را ببندید مگر درب خانه علی (علیه السلام). قسم به خداوند که چیزی را نبسته و یا باز نکردم مگر اینکه [از طرف خداوند] مأمور شدم و اطاعت کردم.» ابن حجر بعد از نقل روایت میگوید: این روایت را احمد و نسائی ذکر کرده اند. روایتی هم طبرانی در معجم الاوسط دارد که رجال آن از ثقات است و عبارتی اضافی دارد و آن اینکه اصحاب گفتند یا رسول الله دربهای ما را بستید؛ حضرت فرمودند: من نبستم بلکه خداوند دربها را بست.[4]
حال باید از ابن تیمیه تئوريسین وهابیت و پیروان او پرسید این فضیلتی بود که شیعیان آن را ساختهاند یا روایتی است که در منابع مهم شما از جمله مسند احمد،[5] و سنن نسائی،[6] و مستدرک علی الصحیحن از زبان پیامبری نقل کرده اند که خداوند در مورد او می فرماید: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ اَلْهَوى[نجم3] و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید.» و «إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْيٌ يُوحى.[نجم4] گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل میشود، نیست.» حاکم نیشابوری بعد از نقل این روایت میگوید: این روایتی است که طبق شروط بخاری و مسلم صحیح بوده ولی آن را ذکر نکردهاند.[7]
پینوشت:
[1]. «قال السبكي في الاستيفاء لكن وجدته كثير التحامل إلى الغاية في رد الأحاديث التي يوردها بن المطهر وان كان معظم ذلك من الموضوعات والواهيات لكنه رد في رده كثيرا من الأحاديث الجياد التي لم يستحضر حالة التصنيف مظانها لأنه كان لاتساعه في الحفظ يتكل على ما في صدره والإنسان عامد للنسيان وكم من مبالغة لتوهين كلام الرافضي ادته أحيانا إلى تنقيص علي رضى الله عنه.» ابن حجر عسقلاني،لسان الميزان، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت، 1390هـ، ج 6، ص 319 و320
[2]. «وَكَذَلِكَ قَوْلُهُ: «وَسَدَّ الْأَبْوَابَ كُلَّهَا إِلَّا بَابَ عَلِيٍّ» فَإِنَّ هَذَا مِمَّا وَضَعَتْهُ الشِّيعَةُ عَلَى طَرِيقِ الْمُقَابَلَةِ...» ابن تيميه (م 728)، منهاج السنة النبوية في نقض كلام الشيعة القدرية، جامعة محمد بن سعود الإسلامية، 1406 هـ ج5، ص 35
[3]. النسائي أحمد بن شعيب، سنن النسائي الكبرى، نشر دار الكتب العلمية، بيروت،1411هـ ،ج5، ص118
[4]. «أَخْرَجَهُ أَحْمَدُ وَالنَّسَائِيُّ وَإِسْنَادُهُ قَوِيٌّ وَفِي رِوَايَةٍ لِلطَّبَرَانِيِّ فِي الْأَوْسَطِ رِجَالُهَا ثِقَاتٌ مِنَ الزِّيَادَةِ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ سَدَدْتَ أَبْوَابَنَا فَقَالَ مَا أَنَا سَدَدْتُهَا وَلَكِنَّ اللَّهَ سَدَّهَا.» ابن حجر عسقلاني، احمد بن علي (م 852)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، دار المعرفة، بيروت، 1379 هـ، ج 7، ص 14و15
[5]. احمد بن حنبل شيباني، (م 241)، مسند الإمام أحمد بن حنبل، مؤسسة الرسالة، 1421 هـ ج32، ص 41
[6]. النسائي أحمد بن شعيب، سنن النسائي الكبرى، نشر دار الكتب العلمية، بيروت،1411هـ ،ج5، ص118
[7]. «هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَادِ وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ» نيشابوري، محمّد بن عبدالله (م 405)، المستدرك على الصحيحين، دارالكتب العلمية، بيروت، 1411هـ، ج 3، ص135
افزودن نظر جدید