دلایل پیدایش پدیده تکفیر

  • 1394/10/13 - 07:13
یکی از دلائل پیدایش تکفیر، جهل تکفیر کننده نسبت به مذهب کسی که تکفیر می‌شود، همین جهل، مسلمانان را با بلایای مختلفی در طول اسلام مواجه ساخته است. لذا برای روشن‌تر شدن این بحث به ذکر نمونه‌هایی از این دلائل می‌پردازیم. وهابیت تصور می‌کنند که شیعیان معتقدند که، نبوت باید در حضرت علی(علیه السلام) قرار می‌گرفت، اما جبرئیل در امانت خود خیانت...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از دلائل پیدایش تکفیر، جهل تکفیر کننده نسبت به مذهب کسی که تکفیر می‌شود، همین جهل، مسلمانان را با بلایای مختلفی در طول اسلام مواجه ساخته است. لذا برای روشن‌تر شدن این بحث به ذکر نمونه‌هایی از این دلائل می‌پردازیم:
- تهمت ناروای خیانت جبرئیل امین: وهابیت تصور می‌کنند که شیعیان معتقدند که، نبوت باید در حضرت علی(علیه السلام) قرار می‌گرفت، اما جبرئیل در امانت خود خیانت کرده و نبوت را به محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله و سلم) داده است. لذا شخصی به نام -قصیمی- کتابی بنام «الصراع بین الاسلام و الوثنیه» تالیف کرده، منظور از- وثنیه- همان شیعه اثنی عشری است. او در این کتاب در قالب چند بیت شعر، شیعه را این طور معرفی کرده است: «و یحمل قلبهم بغضا شنیعا... لخیر الخلق لیس له دفاع» یعنی شیعیان در قلب خود نفرتی شدید از بهترین خلق خدا دارند که جای هیچ دفاعی ندارد. «یقولون، الامین حبا بوحی... و خان و مالهم عن ذا ارتداع» یعنی آنان معتقدند که جبرئیل امین در وحی خیانت کرده و از این عقیده دست نمی‌کشند. «فهل فی الارض کفر بعد هذا؟... و حرثهم لمن یهوی متاع» یعنی آیا در هستی کفری بالاتر از این وجود دارد؟ خریدار متاع آنها تنها اهل هوی و هوس. «فما للقوم دین او حیاء... و حسبهم من الخزی الصراع» یعنی این قوم دین و حیا ندارند و کتاب الصراع بین الاسلام و الوثنیه برای رسوایی آنها کفایت می‌کند.[1]
در جواب باید بگوییم که اولا: در شرح حال این وهابی خبیث همین بس که در آخر عمرش زندیق شد و کار او به جایی رسید که علمای وهابیت هم از او منزجر شدند و در رّد کتاب‌های او همت بلیغ و تلاش فراوان کردند و او را منحرف و ملحد خواندن، و از طرف دیگر برخی از شعراء درباره او اشعاری سرودند تحت این عنوان: «هذا القصیمی فی الاغلال قد کفرا... و فاه بالزیغ و الالحاد مشتهرا» یعنی قصیمی در کتاب الاغلال خود کافر شده و سخنان او به الحاد و انحراف مشهور شد».[2] ثانیا: تهمت‌هایی که او به شیعه دوازده امامی نسبت داده، از بزرگترین و زشت‌ترین تهمت‌هایی است که تاکنون شنیده شده چرا که این تهمت‌ها به امتی نسبت داده شده که خدای یکتا را می‌پرستند و به انبیاء الهی از حضرت آدم تا حضرت خاتم (علیهم السلام) ایمان دارند و جبرئیل امین را باور دارند، چرا که هر روز و شب قرآن را تلاوت می‌کنند و یقینا به این آیه از سوره قرآن که خداوند می‌فرماید: «مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ [بقره/98] کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان و جبرئیل باشد - کافر است - و خداوند دشمن کافران است»، معتقدند. ثالثا: سرچشمه این تهمت روایتی است که از شعبی (متوفای 103ق) نقل شده و در آن آمده است که: « الیهود تبغض جبرئیل و تقول هو عدونا من الملائکه، و کذلک الرافضه تقول: غلط جبرئیل فی الوحی الی محمد بترک علی بن ابیطالب.[3] یهودیان از جبرئیل متنفرند و می‌گویند: جبرئیل دشمن ما در میان فرشتگان است. رافضیان نیز می‌گویند: جبرئیل در رساندن وحی به پیامبر اکرم دچار اشتباه شده و باید وحی را به علی بن ابیطالب می‌رساند». رابعا: طبق سخن علمای بزرگ اهل سنت این روایت بی‌ارزش و جعلی است و از سوی آنها مورد جرح و تعدیل قرار گرفته از جمله: دارقطنی می‌گوید او متروک و متهم به کذب است. ابوداود سجستانی می‌گوید: او کذّاب است. نسایی  می‌گوید او ثقه نیست. ذهبی و دیگران او را جاعل حدیث می‌دانند.[4] خامسا: در کتاب -هویة التشیع- نویسنده این کتاب شخصی به نام دکتر شیخ احمد الوائلی روایت مذکور را مورد برسی قرار داده و با حدود یازده دلیل جعلی بودن آن را به اثبات رسانده است.[5]
- نسخ احکام دین از طریق بداء: بداء حقیقت قرآنی است و آیات فراوانی در تائید این کلمه در قرآن وجود دارد و معنای آن این است که هر سرنوشتی برای انسان قابل تغییر است و انسان‌ها با اعمال نیک و بد خود می‌توانند تقدیر و سرنوشت خود را رقم بزنند مانند این آیه که خداوند می‌فرماید: «يَمْحُو الله مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ.[رعد/39] خداوند هر چه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات می‌کند و ام الکتاب نزد اوست». و از طرف دیگر علمای اهل‌سنت و همه پیروان مذاهب اسلامی با -بداء- موافق‌اند و اگر هم نزاعی باشد بین شیعه و اهل‌سنت نزاع فکری و عمیق نیست بلکه تنها لفظی و سطحی است.
- متهم کردن شیعیان با تهمت ناروا: این تهمت‌ها از دوران بنی‌امیه تاکنون، همواره متوجه شیعیان بوده خصوصا ابن تیمیه که در کتاب منهاج السنه فراوان دروغ و تهمت را نسبت به شیعیان در این کتاب آورده و نسبت داده است که برخی از این تهمت‌ها عبارتند از: «از ناآگاهی شیعیان همین بس که برخی از آنها از نهری که یزید حفر کرده آب نمی‌نوشند» . «از ناآگاهی شیعیان این است که عدد 10 را نحس می‌دانند و از تلفظ آن نفرت دارند و حتی از ساخت و ساز ده‌پایه و ستون استفاده نمی‌کنند». در جواب این خبیث و ملعون به آیه‌ای از قرآن اشاره می‌کنیم که خداوند می‌فرماید: «وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى [طه/61] و هر کس بر خدا دروغ ببندد نومید می‌شود.»
- جهل نسبت به مفاهیم اسلامی: لذا بسیاری از وهابیان، تمام مسلمانان را تنها به دلیل عدم آگاهی از معنای برخی واژها آنان را تکفیر می‌کنند مانند عبادت، بدعت، توسل، و... و از این جهت خون و مال و جان و ناموس آنها را مباح می‌دانند!

پی‌نوشت:
[1]. الصراع بین الاسلام والوثنیه، قصیمی، دار الانتشار العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص429.
[2]. الرّد القویم علی ملحد القصیم، عبدالله بن بابس، منشورات الجمل، (مرکزیت کولن آلمان)، 1997م، ص368.
[3]. عقد الفرید، ابن عبد ربه، دار الکتب العلمیه، بیروت، تحقیق قمحیه، ج2 ص249، ص250.
منهاج السنه، ابن تیمیه، دار الحدیث، القاهره، مصر، ج1 ص23.
[4]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار احیاء الکتب العربیه، قاهره، مصر، تحقیق علی محمد البجاوی،ج 2 ص5584 شماره 4949.
[5]. هویه التشیع، شیخ احمد الوائلی، دار الصفوه، بیروت، لبنان، ص202 ص206.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.