احمد بن حنبل و وهابیت؛ ستیز یا دوستی ؟

  • 1394/09/10 - 07:32
فرقه وهابیت از جمله فرقه‌هایی است که با ظاهر اسلام‌گرایی، خود را به عنوان یکی از گروه‌های اسلامی، مطرح کرده است. این گروه با انگیزه پیشبرد اهداف خود، به تقلید از احمد بن حنبل اعتراف می‌کند. در این‌باره محمد بن عبدالوهاب در نامه‌ای که به علمای مکه می‌نویسد: «شکر خدا، ما از پیروان احمد بن حنبل هستیم و از مبتدعان (بدعتگذاران) نمی‌باشیم»....

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه وهابیت از جمله فرقه‌هایی است که با ظاهر اسلام‌گرایی، خود را به عنوان یکی از گروه‌های اسلامی، مطرح کرده است. این گروه با انگیزه پیشبرد اهداف خود، به تقلید از احمد بن حنبل اعتراف می‌کند. در این‌باره محمد بن عبدالوهاب در نامه‌ای که به علمای مکه می‌نویسد: «شکر خدا، ما از پیروان احمد بن حنبل هستیم و از مبتدعان (بدعتگذاران) نمی‌باشیم».[1] این در حالی است که وهابیون به شدت با مذاهب اربعه دشمن هستند.[2] باید گفت: ادعای وهابیان مبنی بر این‌که پیروی مذهب احمد بن حنبل هستند، دروغی بیش نیست. اگرچه تاثیر پذیری آنان از احمد بن حنبل غیر قابل انکار است. بجاست که نقاط جدایی و اشتراک میان وهابیت و احمد بن حنبل بررسی شود.
در باب تفاوت‌های میان احمد بن حنبل و وهابیت باید گفت: احمد بن حنبل در سال 164 قمری در شهر بغداد به دنیا آمد.[3] وی در 16 سالگی به سماع(شنیدن) حدیث روی آورد.[4] او به عنوان یکی از قهرمانان اهل حدیث خوانده شده است. علت قهرمان‌ خوانده وی، تحمل دوره‌های مختلف زندان بود که خلیفه بر وی روا داشته بود. علت این‌ زندانی‌ شدن‌ها،‌ مخالفت احمد با مساله خلق قرآن بود (در خلق قرآن، بحث بر سر این بود که آیا قرآن قدیم است و از ازل بوده و مخلوق نیست و یا این‌که خلق شده است؛ احمد بن حنبل با نظریه خلق قرآن مخالف بود.). احمد بن حنبل به گونه‌ای چارچوب فکری خود را تنظیم کرده بود که در پاسخ به مسائل جدید، رویکرد "عدم پاسخگویی" را پیش گرفته و در صدد بود که از هر گونه تغییر در امور دینی جلوگیری کند.[5] او به شدت به حدیث گرایی توجه داشت و بر سنت‌ورزی تاکید می‌کرد. او با علم کلام، فرقه‌های جهمیه، قدریه و رافضه (شیعه) و خروج (قیام) بر حاکم فاجر مخالف بود.[6] وهابیت معاصر نیز خروج بر حاکم فاجر را در کشور عربستان که مهد وهابیت است، جاری کردند. با این حال حاکمان سعودی با دفاع کردن از گرو‌ه‌های دست‌آموزی همچون داعش، القاعده و بوکوحرام بر تفکر احمد، حاکی از عدم جواز خروج بر حاکم فاجر خط بطلان کشیده‌اند.[7] این گروه‌های علیه حاکمانی شورش می‌کنند که به گفته احمد، خروج بر این حاکمان جائز نیست. احمد بر پیروی از حاکم ظالم تاکید داشت و این در حالی است که وهابیت که خود را پیروی احمد می‌داند، به شدت از این گروه‌ها دفاع می‌کند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که احمد بن حنبل نسبت به حکومت شخصی منزوی تلقی می‌شد.[8]  احمد، زمانی که شورش علیه حاکم زمان یعنی واثق طراحی گشت؛ به شدت با این طرح مخالفت کرد.[9] مایکل کوک معتقد است که در میان حنبلیان نخستین آنچه به میان نیامده است عدم نگرش برای تشکیل حکومت و رویاروی با آن می‌باشد.[10] با این وجود، وهابیت در فکر ایده‌پردازی برای برکناری حاکمان کشورهای اسلامی است و این با تفکر احمد مبنی بر عدم جواز رویارویی با حکومت تعارض دارد.
عمل‌گرایی گروه‌های تکفیری معاصر، پیامد تعالیم وهابیت است که به دور از آموزه‌های مذهب ابن‌حنبل است. وهابیت در حال حاضر در صدد تحکیم قدرت خود در منطقه با کشتار و بی‌رحمی می‌باشد و راهی جز زور و زر ندارد. چرا که آنها نه از طریق عقل، توان پیشبرد مقاصد خود را دارند و نه از طریق آموزه‌هایشان.
فرق دیگری که میان وهابیت و احمد مشاهده می‌شود، نگاه تند وهابیت به اهل‌بیت است. احمد در جهت تعدیل اهل‌سنت و گستردگی محبت اهل‌بیت در میان مسلمانان قدم برداشت و در همین راستا مساله تربیع را به میان کشید؛ ولی وهابیت، گویا دشمنی با پیامبر و اهل‌بیت او را دستور کار خود قرار داده است.
بحث از تعارضات میان وهابیت و ابن‌حنبل بیان گشت. اما سؤال دیگری که در اینجا باقی می‌ماند این است که آیا اشتراکی میان وهابیت و احمد بن حنبل می‌توان یافت؟ در پاسخ باید گفت: وجوه اشتراکی در میانشان یافت می‌شود که در ذیل بیان می‌گردد.
یک وجه اشتراک میان احمد و وهابیان در تکفیر‌گرایی احمد است. او در مساله خلق قرآن، رساله مستقلی با نام الرد علی الزنادقه الجهمیه نگاشت و جهمیان را زندیق (کافر) خواند. به همین دلیل است که ابن‌تیمیه می‌گوید: «سلف و ائمه در تکفیر جهمیه (نافیان صفات الهی) به گونه‌ای تند سخن گفته‌اند که در تکفیر غیر آن‌ها این‌گونه سخن نگفته‌اند».[11]
عجیب این است که احمد در تکفیر خوارج توقف کرده است،[12] اما بسیاری از فرق را به جهمیه ملحق می‌کرد و آن را زندیق (کافر) می‌دانست.[13] وهابیت همچنین در عقل‌گرایی خود تابع افکار احمد بن حنبل هستند. این حرف ابن‌حنبل بسیار عجیب است، وی می‌گوید: «اصحاب حدیث، فرقه ناجیه‌ای هستند که در روایت هفتاد و سه فرقه بیان شده است. گناهکاران اصحاب حدیث در قبر، آسوده‌تر از زاهدان اصحاب رای هستند».[14] وهابیت با ملحق کردن خود به مذهب حنبلی گناه بسیار بزرگی در حق حنبلیان مرتکب شده است. چرا که اکثر تفکرات احمد ناسازگار با وهابیت است؛ اگرچه باید به موثر بودن افکار ابن‌حنبل بر وهابیت اشاره کرد.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. علماء نجد الاحرام، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق: عبدالرحمن قاسم، چاپ ششم، 1417ق. ج1، ص57.
[2]. نظر وهابیت پیرامون تقلید اهل سنت از مذاهب اربعه چیست؟
[3]. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، محقق: شعیب ارنووط، بیروت، الرساله‌،‌ 2010م. ص184.
[4]. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دار الفکر للطباعه، 1995م، ج5، ص258.
[5]. پاکتچی، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائره المعارف برزگ اسلامی، چاپ ششم، 1373ش. ص726.
[6]. ابن‌جوزی، عبد الرحمن بن علی، مناقب الامام احمد بن حنبل، محقق: عبد المحسن ترکی، ریاض، انتشارات هجر، 1401ق. ص210ـ254.
[7].  حمایت آل سعود از بوکوحرام و داعش در افریقا
[8]. اصفهانی، ابو نعیم، حلیه الاولیاء، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1409ق. ج2، ص220.
[9]. ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، محقق: محمد حامد فقی، قاهره، 1413ق. ج1، ص144و 22.
[10]. کوک، مایکل، امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی، مترجم: احمد نمایی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، 1384ش. ج1، ص201 و 205.
[11]. ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، محقق: العاصمی، مکتبه ابن‌تیمیه، بی‌جا، بی‌تا؛ محقق: عبدالرحمان بن محمد، مجمع الملک فهد، عربستان، 1416ق. ج2، ص345.
[12]. خلال، ابوبکر، السنه، دار الرایه، 1410ق، بی‌جا؛ ص145.
[13]. ابن‌ ابی یعلی، طبقات الحنابله، محقق: محمد حامد فقی، قاهره، 1413ق. ج1، ص286
[14]. بغدادی، خطیب، شرف اصحاب الحدیث، آنکارا، دار احیاء السنه(جامعه آنقره)، بی‌تا؛ ص25. برگرفته از مقاله احمد بن حنبل و دیدگاه‌های او درباره تکفیر، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریان‌های افراطی، انتشارات دار الاعلام، قم، چاپ اول، 1393ش؛ ج1، ص105.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.