تلاش خسرو انوشیروان برای بیسواد نگه داشتن مردم

  • 1392/07/14 - 14:22
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنا بر شاهنامه و دیگر متون تاریخی و ادبی، خسرو انوشیروان برای حفظ نظام طبقاتی، مردم را بی سواد نگه می داشت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در عصر ساسانیان رژیم حکومتی ایران شدیداً تحت تأثیر قواعد طبقاتی بود. آنچنان که اشراف و موبدان در طبقه عالی جامعه قرار داشتند و سایر مردم از حداقل حقوق شهروندی محروم بودند. برای نمونه در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی آمده است که در زمان جنگ های ایران و روم، در عصر زمامداری خسرو انوشیروان خزانه‌ی حکومت برای تأمین مخارج جنگ دچار مشکل شد. وزرای انوشیروان دست به تدبیر بردند تا چاره ای بیندیشند. اما هرچه کوشش کردند راه به جایی نبردند. در این میان یک تاجر کفشگر که از ماجرا باخبر شده بود برای انوشیروان پیغامی فرستاد که من حاضرم همه اموال خود را به شما بدهم تا هزینه‌ی جنگ تأمین شود به این شرط که به فرزند من اجازه دهید تا درس بخواند و دبیر شود چون هم استعداد آن را دارد و هم علاقه دارد:

كه او را سپــارم به فـــرهنگـیان
كه دارد ســرِ مايــه و هنــگ آن‏

 در جواب، انوشیروان حاضر به پذیرش این شرط نشد و تاجر را تحقیر کرد و گفت : هر وقت كه پسر تاجر كفش، دبيرى و وزيرى كند، پسر دبير و وزير هم باید كفش‏دوزى کند:

چو بازارگان بچـه گردد دبير
هنرمند و با دانــش و يادگير...

بدست خردمند مــرد نژاد
نماند جز از حسرت و سرد باد

در اثر این رفتار تحقیر آمیز انوشیروان، دل تاجر کفش، پر از غم و اندوه شد:

فرستاده برگشــت و شد با درم
دل كفشگر زان درم پر ز غم‏ [1]

آرتور کریستین‌سن پس از بیان این واقعه تاریخی می‌گوید : «اين حكايت اهتمام پادشاه را در حفظ حدود طبقات نشان مي دهد و كفشگر در اغلب روايات عهد ساسانى نمونه طبقه دانيه است، كه هر جا مثالى آورده ‏اند، از كفشگر سخن رانده ‏اند.» [2]

ابو منصور محمد بن عبد الملك ثعالبى متوفای 429 ق‏مری در کتاب «غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم‏» که به شاهنامه ثغالبی مشهور گردیده، درباره‌ی انوشیروان می‌گوید که وی از تعليم و تربيت فرزندان طبقات پایین جامعه جلوگيرى می كرد و می گفت: «همين كه فرزندان مردم پست تعليم و تربيت صحيحى ببينند به فكر مقامات عاليه مى ‏افتند.» [3] مؤلف تاریخ شاهی نیز بر این موضوع تاریخ صحه گذاشته است. [4] همچنین دکتر میترا مهرآبادی در شرح شاهنامه به تفصیل این پندار و کردار انوشیروان را شرح داده است. [5]

پی نوشت:

[1]. شاهنامه فردوسی، در فهرست: سپاه كشيدن كسرى به روم و وام گرفتن از بازارگانان‏
[2]. مرتضى راوندى، تاريخ اجتماعى ايران، انتشارات نگاه، تهران‏، 1382، ص 427 – 429
[3]. ابو منصور محمد بن عبد الملك ثعالبى، شاهنامه ثعالبى‏، ترجمه: محمود هدايت‏، ناشر: اساطير، تهران، 1384، ص 292
[4]. تاريخ شاهى، مصحح: محمد ابراهيم باستانى پاريزی، ناشر بنياد فرهنگ ايران، تهران‏ 1355، ص 21 - 22
[5]. میترا مهرآبادی، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی، انتشارات روزگار، تهران، ج 3، ص 428-429.

مقالات مرتبط:

مقایسه تعالیم اسلام و زرتشتیگری پیرامون سوادآموزی

حکومتِ انوشیروان ، بر پایه تبعیض و اختلاف طبقاتی

فرماندهان ارتش هخامنشی سواد خواندن و نوشتن نداشتند

تولیدی

دیدگاه‌ها

خوب بود . استفاده کردیم "

استفاده کردید؟ در قرن حاضر با این همه امکانات هم کسانی که شغلشان با شغل پدر و مادرشان یکی باشد موفقترند. زیرا اطلاعات آن شغل را رایگان و از سوی والدین بدست می آورند. 1500 سال پیش در ایران ساسانی چنین دیدگاهی قانون شد. البته قانون سختی بود ولی باعث شد کارها حرفه ای تر شوند و جلوی از این شاخه به آن شاخه رفتن فرزندان گرفته شد. دوران ساسانی یکی از بزرگترین دورانها برای پیشرفت جامعه بشری بشمار میرود که البته با آمدن اسلام تقریبا برای دو قرن خاموش شد اما دوباره جوانه ها روئیدند و تنها فرقی که با پیش از اسلام داشت این بود که امکانات به شدت تخریب شد و هر کسی برای کاری که میکرد نام خودش را هم می آورد. پیش از اسلام دانشمندان ایرانی به فکر نامجویی و شهرت نبودند و فقط تلاش میکردند که دانش را بگسترانند. همه کتابهای برجای مانده پیش از اسلام را نگاه کنید هیچگاه هیچ دانشمند و نویسنده ای نام خود را نمی آورد زیرا دانش را برای دانش میخواستند نه برای نامجویی. اما پس اسلام که دزدی اطلاعات و به نام خود زدن مانند دوران حمله اسکندر به ایران آغاز شد کم کم همه فهمیدند که باید نامشان را در آغاز یا پایان کتاب بیاورند. ایران تنها کشوری است که کتابهای باستانی اش بدون نام نویسنده است زیرا هنوز اندیشه خودخواه و خودکامه عربی و یونانی و... را نمیشناختند.

کامنت 1 در جواب بوذرجمهر : کی گفته هرکی شغلش پدرش رو ادامه بده موفقتره ؟؟؟؟؟ باستان پرستهای افراطی کی مخاین دست از توهم بردارین؟ اول حرف اشتباه میزنین بعد بر اساس همین حرف اشتباه قانون هم تصویب میکنین ؟!!!!!!‌ اینکه میگی """هرکی شغل پدر و مادرش رو ادامه بده موفق تره"""" بر اساس کدوم آمار این رو میگی ؟؟؟؟؟ مگه پدر انیشتین فیزیکدان بود ؟! مگه پدر ادیسون برقکار بود؟! بزرگترین دانشمندان شغلشون با پدرشون فرق میکرد ! شما میگی چون والدین اطلاعات کار رو رایگان در اختیار بچه میذارن، پس اون بچه اگه کار باباشو ادامه بده موفقه ! این حرف مغالطه هست ! چون برای موفقیت فقط اطلاعات کافی نیست ! علاقه و استعداد هم مهم هست ولی شما نادیده گرفتید ! ‌تازه هر آدمی میتونه بره یک کار دیگه رو یادبگیره و با شاگردی کردن و تعلیم گرفتن آموزش ببینه و اطلاعات لازم رو جمع کنه ! پس حرفت اشتباه هست و از این حرف اشتباه نتیجه ای گرفتی که غلط هست.

کامنت 2 در جواب بوذرجمهر : ادامه !‌ میگی اگه بچه به کار باباش ادامه بده موفقه !‌ اما میبینی که شاهزادگان ساسانی یکی پس از دیگری هرچی جلوتر میرفتن بی عرضه تر میشدن ! دبیران هم ی عرضه تر میشدن ! نظامیها هم نسل اندر نسل غارتگرتر میشدن و هر روز وضعشون بدتر میشد!‌اگه در اول ساسانیان نظامیها خودشون رو مراقب جان و مال مردمشون میدونستن ولی بچه های اینها هم میهن های خودشون رو غارت میکردن ! در زمان حمله عرب هم خود نظامیهای ساسانی تو روستاها که میرفتن به زنهای ایرانی تجاوز میکردن میخای سند هم بهت بدم. به هر حال ! جالبه که این قانون غلط اجباری هم بود و شما هم از این غلط اجباری دفاع هم میکنی ! در کل از این شاخه به اون شاخه رفتن باعث میشه افراد آخرش بتونن استعداد خودشون رو بشناسن و فعال بشن و پیشرفت کنن. یکی از دوستام از سن 18 سالگی تا 21 سالگی چندبار کار عوض کرد آخر هم رفت تو کار کابینت سازی و الان تو سن 26 سالگی واسه خودش اوستاکار شده.

کامنت 3 در جواب بوذرجمهر : اون دو قرن حکومت عرب بر ایران هم هیچ استعدادی خاموش نشد ! تو شهرهای مختلف و حتی در مکه و مدینه و کوفه خیلی از ایرانیها به کار اداری و امور حکومتی مشغول بودند. امکانات علمی و پژوهشی هم خراب نشدن. کدوم امکانات علمی و پژوهشی با اومدن عربها خراب شد !!؟؟؟؟؟؟

جناب عین الله این که اعراب بخاطر ضعفشان در دانش و دبیری و اداره امور ناچار بودند از ایرانیها استفاده کنند یعنی پیش از حمله وحشیانه به ایران چنین دانش و امکاناتی در ایران بوده است.

اینی که شما گفتی دقیقن وضعیت عاریایی ها در اوائل کارشون هست که به خاطر ضعف علمیشون که حتی خط برای نوشتن نداشتن پس از حمله وحشیانه شون به کشورهای دیگه از دیگران استفاده میکردن. مثلاً کتیبه های اولیه هخامنشی همه به زبان و خط عیلامی هست بعد سه زبانه شد و بعد تازه خط میخی هخامنشی ساخته شد !‌ یا تخت جمشید رو معماران و هنرمندان لودیایی و بین النهرینی و ..... ساختن !‌ وقتی اعراب به ایران حمله کردن خیلی از مردم عادی تو حکومت عرب تازه تونستن خودشون رو نشون بدن. خیلی از اینها برده و غلام بودن وقتی از خودشون لیاقت نشون دادن به مراتب بالا رسیدن. حتی شدن کاتب رسمی دربار یا محاسب و مأمور خزانه داری و .... / اگر حکومت ساسانی بود این مردم با استعداد مجبور بودن همون شغل پدرشون رو ادامه بدن و نهایتاً یک دبیر معمولی تو سری خور بمونن !!!!‌ پادشاهان هم هر وقت عصبانی میشدن دستور میدادن این دبیران رو اعدام کنن تا شاه دلش خنک بشه ! مثلاً انوشیروان یه دبیر رو به خاطر یه انتقاد کوچیک شکنجه کرد اینقدر تا از درد مرد !!!‌ مدرک: http://www.adyannet.com/news/1674

کامنت 4 در جواب بوذرجمهر : درباره دانشمندان ایرانی قبل از اسلام !! شما اول بیا ثابت کن دانشمندانی وجود داشتن. یه مشت دانشمند رومی و هندی مهاجر آواره کهبه خاطر مسائل سیاسی از چاله فرار کردن افتادن تو چاه ! شما به اونها میگی دانشمند ایرانی؟؟؟ یه مشت دبیر دربار که مقامشون موروثی بود و هیچ کس حق نداشت به مقام اونها برسه. خوب این دبیرها چهارتا کلمه بلد بودند اسمشون میشه دانشمند ؟ اگر اون دانشمندان خیالی علاقه ای به نامجویی و مشهور شدن نداشتند پس چرا این همه پادشاهان اینقدر تلاش میکردن که از خودشون اسم و رسم به جا بگذارن ؟ کتابهای باستانی دیگه چیه ؟ اصلاً چنین چیزی وجود داشته ؟ شاید منظورتون به یه سری کتابهای درباری و حساب و کتاب که مال دربار و حکومت بود باشه . اونجا اصلاً نیازی به اسن نویسنده نیست. مگه الان تو اسناد دولتی، کسی که نوشته ها رو تایپ میکنه اسمش رو کنار وزیر و رئیس مینویسه ؟!!!!

حرف وحید باقرزاده درست هست. بزرگمهر فقط سفسطه میکنی

نظام طبقاتی همیشه بوده است مثلا بزرگترین نظام طبقاتی را اسلام شیعی داشته است. از علی بن ابیطالب شروع میشود و امامت از پدر به پسر بصورت موروثی و سلطنتی منتقل میشود. هیچ کسی خارج از این طبقه نمیتوانست امام شود.

حرف مفت نزن. دز شیعه نظام طبقاتی ندایم. سلمان که ایرانی بود جزو اهل بیت حساب میشه حدیث داریم از پیامبر و امام صادق که سلمان از ما اهل بیت بود . اینو چی میگی ؟ اگه تبعیض بود پس سلمان نباید جزو اهل بیت میشد !‌ تازه اهل بیت خیلی از وقتها افرادی که از نسل پیامبر نبودن رو به عنوان نماینده قرار میدادن. ملاک اونها خون و نژاد و نبود. ملاک اهل بیت تقوا و انسانیت هست. سلمان پدرش مجوسی کافر نجس بود ولی جزو اهل بیت شد این یعنی تبعیض معنی نداره. شما هم واسه توجیه و ماستمالی کثافتکاریهای انوشیروان که یکی دو تا هم نبود به دیگران حمله نکتن . چون فقط خودت ضرر میکنی و آبرو خودت رو می بری

در دعای ندبه میخونیم که : وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفآءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِىَّ وَالثَّنآءَ الْجَلِىَّ وَاَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ وَكَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ .. یعنی اهل بیت به خاطر وفاداری و عزت شخصیتشون محل هبوط وحی شدند. نه به خاطر نژاد و خون

در اسلام نظام طبقاتی نداریم. پیامبر و امامها پیش فقرا می نشستن و اونها رو بر سر سفره مهمون میکردن و با اونها هم نشین بودن. ملاک امامت هم لیاقت و شایستگی هست. نه نژاد

در اسلام اون نظام طبقاتی به اون معنای ظالمانه که در زمان ساسانیان وجود داشته وجود نداره.

ولی مطمئن باشین این باستان پرستان نژادپرست این حرفها رو قبول نمیکنن . وِیژگی تعصب کور همینه دیگه

عالی بود. فکر نمی کردم انوشیروان همچین آدمی بوده باشه

با تشکر از مکتوب خوبتون عجیب این است که برخی در حال و هوای بازگشت به آن دوران هستند

به به باز هم شاهنامه ! نمیدونم شما چه علاقه ای داری تاریخ کشورت رو با یه کتاب شعر تفسیر کنی که نه نسخه اصلیش وجود داره و نه منبعش در حال حاضر در دسترسه ! خود من در مساله ای با استاد پور پیرار (خویشاوندی اسکندر با هخامنشیان) به شعری از شاهنامه استناد کردم که ایشون صرف در دسترس نبودن نسخه ابوالقاسم فردوسی قبول نکردن ! گذشته ازینها مگر یه کفاش چقدر درامد و سرمایه داره که «چهل من درم هر منی صد هزار» اونهم به حمل شتران تقدیم نوشین روان بکنه ! دقت کردید چطور هزینه جنگی به اون سنگینی رو یه کفاش پرداخت میکنه ؟ اگر به این صورت باشه که در جامعه ای حاکمین تا این حد لایق باشن که یه کفاش چنین ثروتی داشته باشه گور پدر علم و دانش !عجبا !کفاشی که با چنین ثروتی پادشاهی اونهم انوشیروان محتاجش باشه ! ضمنا در نسخ شاهنامه دبیری به معنی دانش اندوزی نیست چون بدیهی که در ان دوران موبدان هم تحصیل کرده بودند ،کفاش میتونست پسرش رو مجانی موبد میکرد ! توصیه ای که به شما میکنم اینه که زیاد روی شاهنامه مانور ندید چون اولا اگر من بهش استناد کنم خودتون قبولش ندارید ، و دوم این که بدیهیه که شاهنامه تحریفات بسیار گسترده ای رو تجربه کرده و از دید شاهنامه پژوهان منبع تاریخی نیست بلکه نسبتا میشه ازون در شناخت تاریخ کمک گرفت ! پاینده باشید !

بسم الله الرحمن الرحیم ، شما اگر بخواهید درباره ی عصر ساسانیان مطالعه کنید به کدام منبع دست اولی مراجعه می کنید ؟ شاهنامه یک کتاب تاریخی و ادبی است. اینقدر راحت وجهه تاریخی اش را رد نکنید. اگر خوشایند شما نیست دلیل نمی شود که آن را بی ارزش بدانید. گذشته از اینکه نویسندگان مقاله از ابومنصور ثعالبی هم سند آورده اند. که کتاب وی « غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم‏ » به گفته موبد جهانگیر اوشیدری ترجمه خداینامه های نوشته شده در عصر ساسانیان است. درباره موبدی ؛ این مقام هنوز هم موروثی است . و غیرموبدزادگان نمی توانستند موبد شوند. دبیر شدن هم برای طبقه معمولی جامعه غیرممکن بود. سپاس

انوشیروان مردم رو بی سواد نگه میداشت تا بتونه برشون حکومت کنه . درباره نظر بالا هم یه نکته به ذهنم رسید . ارتور کریستین سن میگه هرجایی میخاستن یک شخص غیراشراف رو مثل بزنن میگفتن موزه فروش یا کفاش . تو ایران ادمای زحمتکشی بودند کمه با کار و تلاش ثروت به دست میاوردن ولی چون جزو اشراف نبودن ... حق کسب علم و رسیدن به مقام مدیریتی نداشتن . این یعنی تبعیض نژادی و طبقاتی .

افرین به انوشیروان ،واقعا لذت بردم ، یعنی در دوران حکومت ایشون یه کفاش که از پایین ترین طبقه جامعه بوده چنین ثروت هنگفتی داشته که میتونسته هزینه جنگ دو امپراطوری رو فقط خرج تحصیلات پسرش بکنه ! مسیولین جمهوری اسلامی خجالت بکشن !

سلام XD گرامی؛ از بی‌سوادی عامه مردم و تبعیض طبقاتی در عصر انوشیروان لذت می‌برید؟ حکیم فردوسی میفرماید تاجر کفش از پاسخ تحقیر آمیز انوشیروان دل شکسته شد. و پس از 1500 سال شخصی به نام XD از آن ماجرا ابراز خوشحالی و لذت میکند.

1. تاجر کفش، یک عمر کار کرد و ثروت جمع کرد. امروز هم تاجران کفش، میتوانند میلیاردر باشند. پس نیازی نیست جمهوری اسلامی خجالت بکشد. کسانی که از رفتار زشت انوشیروان لذت می‌برند باید خجالت بکشند. 2. آن تاحر کفش، فقط قرار بود هزینه‌ی مرحله پایانی جنگ را پرداخت کند نه هزینه ی همه جنگ را... 3.جنگ در آن ذوران هزینه بسیار کمتری از امروز داشت. هزینه جنگ، نهایتا تامین آرد برای تهیه نان برای لشکر بود. 4. در در زمان دفاع مقدس نیز عشایر و مرزنشینان بخش های مهمی از مایحتاج جنگ را تإمین می کردند.

XD گرامی ، در همین جمهوری اسلامی فرزندان کارگران و کشاورزان و افراد فقیر حتی به وزارت و رئیس جمهوری هم رسیده اند. گذشته از دانشمندان و نخبگان فراوانی که از طبقات فقیر جامعه رشد کرده اند.

لعنت بر انوشیروان ستمگر قاتل جنایتکار خونخوار بربر وحشی شیطان صفت حرامزاده

انوشیروان عادل کسی بود که به تورکهای مهاجم و گرسنه خوراک و اسکان داد. این رسمش نیست نمک بخورید و نمکدان بشکنید و دست ولی نعمتتان را گاز بگیرید.

سلام گرامی، سپاس از حضورتان در این تارنما و سپاس از اینکه دیدگاه خود را ارائه کردید. ممکن است که سندی تاریخی برای گفتار خود ارائه کنید ؟ انوشیروان برای اهداف سیاسی خود، بخشی از ترکهای آواره (و نه مهاجم) را پناه داد و البته بعداً از این امر سوء استفاده کرد و با فریب و حیله، به جان و مال و ناموس ترکان تعرض کرد: http://www.adyannet.com/news/2034

موبد جهانگیر اوشیدری در دانشنامه مزدیسنا میگوید کتاب " غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم‏ " ترجمه خداینامه های پهلوی هست. یعنی کتابی که توسط زرتشتیان و ساسانیان تدوین شد. اما برخی نمیخواهند این را قبول کنند. برخی برای فرار از پذیرش حقیقت، شاهنامه را رد میکنند. پژوهش های آرتور کریستین سن را هم قبول ندارند. اوستا را هم قبول ندارند.

بنده از پاسخگویان زرتشتی در وبلاگ گفتگو با زرتشتیان هستم اساسا این ماجرا ذره ای به کسب علم و دانش ، بیسوادی و با سوادی ارتباطی ندارد ، ابن مقفع میگوید در دوران ساسانی ایرانیان به هفت خط مینوشتند ،1_ خطی که با ان اوستا و کتب دینی را مینوشتند 2_خطی که با ان شرشر اب و اواز پرندگان را مینوشتد که بیش 200حرف داشت و به ان «ویش دبیریه میگفتند 3_خطی دیگر به نان کشتج که با ان روی نگین انگشتر و سنگ نوشته و نگاره گری و فرش ... مینوشتند 4_خطی دیگری به نام نیم کشتج که طب و فلسفه را با ان مینوشتتد 5_ خطی دیگر برای نوشتن کتب فلسفه و منطق با نام راس سریه ... خطی دیگر هم داشتند با عنوان «شاه دبیریه» که اموختن ان به دلایل امنیتی بر سایر مردم ممنوع بود و تنها مختص دبیران شاه و مکاتبه بین شاهی بوده است ،این همان خطیست که پسر کفشگر تمنای اموختن ان میکند و خسرو نمیپذیرد به این سبب که اگر اسناد دولتی به هر دلیل به میان مردم افتاد از فاش شدن اطلاعات امنیتی جلوگیری کنند ، چنانکه خود خسرو برای نپذیرفتن پسر کفشگر چنین استدلال میکند که اگر او دبیر شود جانشین ما دو چشم و دو گوش خود را به او خواهد سپرد و مردم شناس در پیش او خوار گردند و عاقبت سپاه بی شمار ایران ازین درم ناچیز از دست خواهیم داد و نفرینمان کنند . یعنی دغدغه انوشیروان برای مخالفت بر هم خوردن وراثت و پادشاهی بوده است ، در حال حاضر هم به من زرتشتی یا یهودی یا مسیحی اجازه ورود به دستگاه اطلاعات نمیدهند و این به سبب استحکام نظام است و کاملا طبیعیست ! گمان میکنم منظورم رو به خوبی متوجه شدید ، اگر دقت کنید تنها اموختن این خط بر مردم ممنوع بوده در حالی که در ان دوران خط «هماک دبیریه» در تمام کشور و بر تمام طبقات ازاد بود ، پسر کفشگر در واقع طالب کسب یک پست سیاسی و محرمانه اطلاعاتی _امنیتی بوده است وگرنه چنین مبلغ هنگفتی رو برای کسب علم ،اونهم در جامعه باستانی بعید بنظر میرسد . از طرفی اموختن خط مذکور به منزله کسب دانش نبود چون خطوط علمی و فلسفی را نیم کشتج و راس سریه ... بودند، خطوطی که پسر کفشگر طالب ان بوده ویژه کسب دانش نبوده و صرفا مخصوص نامه نگاری های شاهان بوده است . اشتباهات شما در تفسیر اشعار شاهنامه هم جای خود را دارد، به روشنی مشخص شد که بیسوادی در دستگاه ساسانی به هیچ وجه وجود نداشته است و شبهه دکتر شریعتی یک اشتباه عامه فریب بوده است وگرنه اگر یکبار شاهنامه را خوانده باشید متوجه میشوید انوشیروان بارها تمام مردم را به دانش اندوزی توصیه کرده و مرد بی دانش را ننگ میدانست ؟ چگونه دانش را بر فقرا ممنوع میکرد در حالی که ثروت را بر دانشمندان ننگ میدانست ؟[2] لطفا به هفت بزم انوشیروان و موبدان مراجعه کنید ... [1]_ابن ندیم ص 24 [2]_شاهنامه ، میترا مهر ابادی ، جلد ص 116 بزم ششم انوشیروان با بزرگمهر و موبدان

سلام اردویسر اناهیتا ..... خوب من هم بعضی وقتا مقالات اون وبلاگ رو می خونم . حرفهای جالبی داره . خوب خوب ... اصل مطلب !!!! شما از چند خط اسم بردی ! بعدش هم گفتی هماک دبیریه برای عموم آزاد بود ! اما در بین دیگر خطها گفتی که بعضی خطها مال نوشتن فلسفه و منطق و طب و اوستا و ... بود !!! یعنی عامه مردم خطشون با خط نوشتاری دانش ها فرق می کرد ! پس عوام حق یادگرفتن این خط ها رو نداشتن !! در نتیجه ... !!! گفتی که امروز بقیه ادیان و مذاهب حق ورود به دستگاه امنیتی کشور رو ندارن ! اما باید دقت کنی که حتی بچه ی کشاورز و آهنگر می تونن تو همین کشور رئیس جمهور هم بشن !!! تازه یه چیز دیگه ! تو شاهنامه اومده که بچه بازرگان نه تنها حق ورود به حیطه امنیتی رو نداره بلکه حق یاد رفتن هنر و دانش و هیچ گونه آموزشی هم نداره : حرف انوشیروان : چو بازارگان بچــــــــــــه گردد دبير ، هنرمند و با دانــــــــــــــش و يادگير * چو فرزند ما برنشــــيند به تخت ، دبيرى ببايـــــــــــدش پيروزبخــــــت‏ * پس نبچه بازرگان نباید هنرمند و با دانــــــــــــــش و يادگير بشه ! این خیلی فرق می کنه با ورود به حیطه امنیتی کشور ! آموزش ( یادگیری) هنر و دانش حق هر انسانی هست ! اما انوشیروان انسانها رو از این حق محروم می کرد تا مردم ، بی دانش و ننگین بمونن !

واقعا متاسفم برای یه عده که عقاید دینی چشمانشون رو بر واقعیت ها و افتخارات ملت خودشون بسته اولا:این داستان بیشتر جنبه ی پند و اندرز داره تا واقعیت دوما:فرض بر اینکه این داستان واقعیت داشته باشه آیا این انصافه از تمامیه ارزش های ملی خودمون بیزار باشیم؟اما بگم توی تمام کشورها بجز ایران به تاریخ ملیشون افتخار میکنن ولی در کشور ما یه عده نه تحت تاثیر اسلام بلکه تحت تاثیر عقیده ی اعراب فرهنگ باستانی ایران رو خورد میکنن

جناب کورش کبیر می شه بگی که این داستان چه پند و اندرزی داره ما هم بدونیم جز اینکه در ایران پیشرفته قبل از اسلام نظام طبقاتی بوده که فرزندان طبقات پایین حتی نمی تونستند درس بخوانند در ضمن نقد گذشته هیچ ضربه‌ای به فرهنگ ما نمی‌زنه که هیچ باعث تحول و پویایی آن هم می شود تنها با نقده که نقاط قوت و ضعف خود را متوجه می شویم ملتی آزاد اندیش است که از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد نه اینکه سعی در پوشیده نگه داشتن آن بر همه کس داشته باشد

جناب کورش کبیر می شه بگی که این داستان چه پند و اندرزی داره ما هم بدونیم جز اینکه در ایران پیشرفته قبل از اسلام نظام طبقاتی بوده که فرزندان طبقات پایین حتی نمی تونستند درس بخوانند در ضمن نقد گذشته هیچ ضربه‌ای به فرهنگ ما نمی‌زنه که هیچ باعث تحول و پویایی آن هم می شود تنها با نقده که نقاط قوت و ضعف خود را متوجه می شویم ملتی آزاد اندیش است که از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد نه اینکه سعی در پوشیده نگه داشتن آن بر همه کس داشته باشد

بابا ول کنید این کوروش پرستای عاریایی رو بابا اینا اگه زرتشت کوروش و داریوش واسه عرب بود اینقدر فوششون میدادن اگه حضرت محمد و امام علی وعمرو سعد ابن ابی وقاص برا ایران بودا تو سرشون حلوا حلواشون میکردن اینا چون کوروش واسه ایرانه اینقدر دوسش درن وگرنه واسه عرب بود میگفتن جنایت کاره

با سلام مقاله حضرتعالی بسيار ارزنده و آموزتده است. از اين که زمينه نقد را فراهم کرديد بسيار سپاسگزارم.

این اشتباهه چون همه ی بچه های اون دوره درس می خوندند بدون هیچ تبعیضی.اما این که یه نفر بخواد بدون گذراندن مراحل به درجه ی دبیری برسه درست نیست چون اون هیچ علمی نداره.لطفا اصلاح بشه

همانطور که در متن مقاله (به همراه اسناد تاریخی) آمده است مردم عوام حق تحصیل دانش نداشتند. سوادآموزی و علم‌آموزی حق شاهزادگان و درباریان شمرده میشد. این تاجر هم نخواسته بود که فرزندش بدون گذراندن مراحل به مقام دبیری برسد، بلکه دقیقاً خواهان طی مراحل بود، اما انوشیروان چنین اجازه ای نداد و پاسخ داد: «چو بازارگان بچــــــــــــه گردد دبير، هنرمند و با دانــــــــــــــش و يادگير... بدست خردمند مــــــــــــــــــرد نژاد، نماند جز از حسرت و ســـــــــرد باد... بما بر پـــــس مرگ نفــــــرين بود، چه آييـــــن اين روزگار ايـــــــــن بود». این مسئله ناشی از نظام طبقاتی بود. نظام بسته طبقاتی که در عصر ساسانیان بر جامعه ایرانی حاکم بود. و مانع از پیشرفت مردم میشد. کشاورز زاده باید تا ابد کشاورز میماند و حق تصیل دانش نداشت.

عقده های بی شرف لابد می خواهید بگوید القاعده و دولت اسلامی داعش .طالبان .رژیم دیکتاتوری ایران هم از نسل زرتشت و کوروش بزرگ هستند شما برید بتخانه به نام کعبه را بپرستید خدا خودش گفت از رگ گردن هم به شما نزدیکترم ولی شما هنوز در جهل کامل هستین شما دین اسلام را از جهل و خرافه پاک کنید تاریخ و قهرمانان ایران باستان با ما

تو بختیاری نیستی ! یک بختیاری با فرهنگ هیچ وفت فحش نمیده !!! تو یک بی شرف هستی که از نسل یک خونخواری که به خاله خودش آمیتیس تجاوز کرد. وقتی خودت همه افتخارت به اینه که یک لاشی به اسم کورش رفت بتکده اسانگیلا و بت مردوک رو آباد کرد. کورش بت پرست بود. شهر اوپیس رو با مردمش قتلعام کرد و آتیش زد. سگ داعش شرف داره به کورش وحشی که مردم رو قتل عام میکرد و بعد شعار مردم دوستی و حقوق بشر میداد !

خنگ های داعشی هم پیداشدن

پس زود برو قایم شو ! که کورش پرستها همیشه پای جنگ وسط بیاد فرار میکنن. نمونه اش پان ایرانیستها و کورش پرستها زمان دفاع مقدس که به جای موندن و دفاع از کشور، فرار کردن و رفتن لس آنجلس ! اونجا واسه کورش شعر میخوندن و تو توهماتشون جانشون رو فدای کشورشون میکردن !

شما فراری هستید جد من با اعراب جنگ کرد پای اعراب به گیلان نرسید پدرم و 4 تا عموم هم با صدام یکی هم شهید شد ما رو ترسی نیست جد من هزاران ساله داره میجنگه بازم میجنگیم

چه سخن جالبی!!! جد من هم با اعراب جنگید، و حتی پدر و دیگر اقوام من هم با صدام جنگ کردند!!! اصل این هست که ما با هر فردی که ظالم باشه می جنگیم، نه هر فردی!!! چون دین ما این را بیان می دارد!!! من شنیدم که آیین زرتشت، آیین صلح و عدم خونریزی هست، آیا این با خوی جنگجویانه در تضاد نیست!!!

سلام درود بر شما كه روحيه جنگجويي در شما وجود دارد و درود بر عموي شهيد شما ؟سوالي دارم كه عموي شما در جنگ با صدام بخاطر اينكه صدام عرب بود جنگيد يا اينكه صدام يك جنايتكار بالفطره و يك متجاوز بود ؟آيا جنگ ما با صدام جنگ ملي گرايانه بود؟البته حفظ مرز و بوم دفاع از وطن بود ولي همه اش همين بود؟آيا شما هم در پازلي كه صدام درست كرد كه القادسيه و غيره افتاديد!؟نه عزيزان من از تمام پيامهاي شهيدان و رهبري امام و غيره كه اظهر من الشمس است و احتياج به مستندات هم ندارد آنچه كه باعث پيروزي ما در جنگ با صدام شد همان اسلام راه امام حسين شهادت طلبي ووووبود نه اينكه مثلا راه ساسانيان و انتقام از اعراب بخاطر حمله اعراب و پان ايرانيسم و غيره لطفا اينها را باهم مخلوط نكنيد تا طرف مقابل خود را مثلا محكوم كنيد!!!

با تشکر از جناب رضایی... لیکن باستانگرایان عهد بسته اند که در مقابل فهمیدن، مقاومت کنند. جنگ ایران و عراق، جنگ آریایی و عرب نبود. به چند دلیل: 1. بسیاری از ایرانیان عرب و همچنین سپاه بدر (که خودشان عرب و عراقی و دشمن صدام بودند، یعنی عراقی‌های شیعه‌ی ضد صدام بودند) علیه صدام می‌جنگیدند. 2. برخی از ایرانی‌ها رسما در جبهه صدام علیه ایران می‌جنگیدند، مثل مجاهدین خلق! 3. ما تعداد زیادی شهید بحرینی و ... داریم که در زمان جنگ به ایران آمدند و با اینکه عرب بودند، ولی علیه صدام جنگیدند و شهید شدند. پس نبرد حق و باطل بود. نه نبرد آریایی و عرب... منتها افراد کودن و کندذهن توان درک این مسائل ساده را ندارند.

جالبه فقط همین داستان از فردوسی که قرن ها بعد میزیسته داریرد اما مدرک دیگری وجودنداره چون این فقط یه داستانه

سلام کیان گرامی، اگر به مقاله خوب نگاه کنید متوجه میشوید که غیر از شاهنامه اسناد متعدد دیگری هم ارائه شد. همان شاهنامه هم در حوادث مربوط به ساسانیان، نص تاریخ است. برگرفته از خداینامه‌های ساسانی است که ارزش تاریخی دارد و افسانه پردازی دروغین نیست.

شاه نامه طرفدار ایرانه و ضد عرب کثیف محمد غزنوی هم میخواست فردوسی رو زیر پای فیل له کنه که فرار کرد چون از نظر فردوسی در اون زمان ادمی خوبه که شرف و خون ایرانی داشته باشه خودش میگه عرب هرکه باشد به من دشمن است

سلام گرامي، شعار ن‍ژادپرستانه ممنوع. فردوسي هم چنين عقيده اي نداشت و چنين حرفي كه «عرب هرکه باشد به من دشمن است» از فردوسي نيست.

کوروش جنگ با صدام عمل جنگ جویانه هست اخه بیچاره مثل شما ها در جنگ صدام خاندان من تو لانه موش قایم نشده بودن

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.