دشنام دهندگان به حضرت علی (ع) وتوثیق آنان توسط علمای اهلسنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند در قرآن میفرماید: «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ.[الانعام/108] و آنهايى كه جز خدا مىخوانند را دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى و نادانى، به خدا دشنام خواهند داد. اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم. آن گاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود، و ايشان را از آنچه انجام مىدادند آگاه خواهد ساخت.» و از پیامبر اسلام هم روایت شده که سب نکنید، اما متأسفانه این جریان شوم و بدعت پلید از همان زمان صدر اسلام وجود داشت و در زمانهای بعدی هم بین صحابه و تابعین و حتی محدثان و راویان اهلسنت به خاطر تحریکات و جد و جهد بعضی از سلفیها گسترش پیدا کرد. با وجود این هیچ جوابی روشن و عکس العملی قاطع در مقابل جریان دعوت به بغض، دشمنی، تحقیر و کسر شأن اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) دیده نمیشود. لذا ما در این مقاله فهرست برخی از دشنام دهندگان به اهلبیت پیامبر، خصوصاً حضرت زهرا و حضرت علی (علیهما السلام) را پیش روی خوانندگان قرار میدهیم.
- لمازة بن زبّار بصری: او کسی است که میگفت: «چرا به مردی دشنام ندهیم که 2500 نفر از ما را، در حالی که خورشید تازه طلوع کرده بود کشت».[1] عسقلانی میگوید: او ناصبی است، در جنگ جمل حاضر بود و مدام به حضرت امیر (علیه السلام) جسارت و هتاکی میکرد.[2] با این وجود ابوداود و ترمذی و ابن ماجه از این شخص روایت نقل میکنند و ابن حجر درصدد توجیه و نیکو شمردن جسارت او به حضرت علی (علیه السلام) برآمده و او را موثق دانسته است.[3]
- حریز بن عثمان: او حضرت علی (علیه السلام) را 70 مرتبه در صبحگاه و 70 مرتبه در شامگاه لعن و نفرین میکرد، اما با این حال بخاری از او روایت نقل کرده و ابن مدینی میگوید: هر کدام از اصحابمان را که دیدیم همواره وی را توثیق و تأیید میکردند.[4]
- عمران به حطّان: ذهبی در مورد او میگوید: او یکی از سران خوارج بود که در جنگ با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شرکت داشت، و بخاری از او روایت نقل کرده و او را موثق میداند.[5] اسماعیل بن سمیع کوفی: او خارجی است و از - جمله کسانی بود که حضرت امیر( علیه السلام) را دشمن میداشت و جسارت میکرد، اما احمد بن حنبل و ابن معین او را توثیق کردهاند.[6]
- حصین بن نمیر: حضرت علی ( علیه السلام) را سبّ میکرد، با وجود این بخاری از او روایت نقل کرده و ابن معین و عجلی او را موثق دانستهاند.[7]
- زیاد بن جبیر: امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) را سب میکرد، با وجود این، احمد بن حنبل و دیگران او را ثقه میدانند.[8]
- زیاد بن علاقه بن مالک: او معتقد به مذهب باطل و انحرافی بود، از سیره اهلبیت انحراف شدیدی گرفت، اما با این اوصاف صحاح سته و اجماع اهلسنت از او روایت نقل میکنند و ابن معین او را توثیق میکند.[9]
- محمد بن زیاد الهانی: او نسبت به اهلبیت (علیهم السلام) بغض و کینه فراوانی دارد و نسبت به آن مشهور است و حاکم نیشابوری تصریح به این مطلب دارد، اما با این حال بخاری از او روایت نقل میکند و برخی صحاح سته او را توثیق میکنند.[10]
- ازهر بن عبدالله الحرازی حمصی: از حضرت علی (علیه السلام) بدگوئی میکرد و به ایشان سب و لعن میکرد و ابن حجر این مطلب را نقل کرده است، ولی با این وجود ترمذی و ابوداود از او روایت نقل میکنند.[11]
- محمد بن احمد بن محمد قرطبی: ناصبی بود و افراد زیادی بدگوئی او را به امیرالمؤمنین علی و امام حسن (علیهما السلام) شنیده بودند، او فردی بیبند و بار بود و بر زبانش مسلط نبود، که این مطلب را ابوحاتم و دیگران تصریح کردهاند، اما با این اوصاف افراد زیادی از او روایت نقل میکنند.[12]
- ابراهیم بن یعقوب جوزجانی: او به سیره و روش مردم در بی انصافی در حق حضرت علی (علیه السلام) هم مشهور و هم علاقه زیادی داشت، با این وجود ترمذی و ابو داود و نسایی از او روایت نقل میکنند، و احمد بن حنبل با او مکاتبه میکرد و او را بسیار گرامی میداشت.[13] در احوالات او نوشتهاند: «او یکی از سلفیهای ناخلف و ناشایست بود و از گمراهانی بود که مردم را گمراه میکرد، او صحابه پاک را دشنام میداد.»[14]
- معاویه بن أبی سفیان: او سعد را به سبّ علی (علیه السلام) دستورمیداد و به او میگفت: ای سعد تو را چه شده که ابوتراب را سب نمیکنی؟[15] و همچنین معاویه هنگام ورود به کوفه در حضور امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) نیز به آنان ناسزا گفت.[16]
و همچنین افراد دیگری مانند: عبدالله بن شفیق عقیلی، عبیدالله بن زید ابی قلابه، نعیم بن ابی هند اشجعی، خالد بن سلمة بن العاص معروف به فأفا، مغیرة بن شعبه، قیس بن ابی حازم، خالد بن عبد الله اسری و همه خلفای اموی سبّ و لعن را در برنامههای خود داشتند و نسبت به اهلبیت پیامبر خصوصاً حضرت علی و فرزندانش هتاکی میکردند.
پینوشت:
[1]. تهذیب التهذیب، عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج 8، ص 411.
[2]. لسان المیزان، عسقلانی، مؤسسة الاعلمی، بیروت، لبنان، ج 4، ص 583.
[3]. تهذیب التهذیب، عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج 8، ص 411.
[4]. تهذیب الکمال، مزی، مؤسسة الرسالة، بیروت، لبنان، ج 4، ص 235.
[5]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج 4، ص 214.
[6]. تهذیب التهذیب، عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج 5، ص 223.
[7]. همان، ج 3، ص 337.
[8]. همان، ج2، ص 337.
[9]. همان، ج 3 ص 318.
[10]. همان، ج 9، ص 150.
[11]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج 6، ص 171.
[12]. لسان المیزان، عسقلانی، مؤسسه الاعلمی، بیروت، لبنان، ج 5، ص 67.
[13]. میزان الاعتدال، ذهبی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج1، ص 76.
[14]. العتب الجمیل، محمد بن عقیل، تحقیق حسن سقاف، ص 122.
[15]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1420ه-2000م)،ج 4، ص 108.
[16]. عقد الفرید، ابن عبد ربه، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج 4، ص 342.
افزودن نظر جدید