دوره اول حکومت آل سعود
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آغاز دعوت وهابیان در دیار نجد عربستان به سال ۱۱۵۷ ه.ق برمیگردد، زمانیکه محمد بن عبدالوهاب حرکت تبلیغی خود را در مبارزه با آنچه آن را شرک مینامید آغاز کرد. وی برای توسعه دعوت خود به درعیه رفت و با دادن دست اتحاد با محمد بن سعود، حاکم این شهر، راه را برای پیروزیهای بعدی دعوت وهابی هموار کرد، حرکت مزبور ابتدا منطقه نجد را تحت پوشش قرار داد. سپس در پی نبردها و خونریزیهای فراوان، بر سواحل خلیج فارس و تمامی منطقه حجاز (مکه و مدینه) سلطه پیدا کرد.[1] در دوره اول حکومت آل سعود که 75 سال به طول انجامید و تا سال 1235 ق ادامه یافت، چهار تن از این خاندان حکومت کردند. این دوره از محمد بن سعود که همپیمان محمد بن عبدالوهاب بود، آغاز میشود.
- محمد بن سعود
بین او و امیر عیینه درگیری واقع شد، که به دستور ابن عبدالوهاب ترور شد، و عیینه به حکومت قبیله آل سعود پیوست. محمد بن سعود از ابن عبدالوهاب تبعیت نمود و آن را وسیلهای برای توسعه حکومت خود قرار داد و مردم درعیه را به تبعیت او وادار کرد؛ ابن سعود سی عالم را به هدف دعوت برای وهابیت به عنوان انجام اعمال حج به مکه فرستاد. امیر مکه خواست با آنان مناظره کند، که هنگام مناظره متوجه عقاید باطل آنان گردید، بعضی را دستگیر نمود و بقیه فرار کردند. جنگی هم بین حاکم ریاض (که از دشمنان سرسخت وهابیت بود) و درعیه درگرفت و 27 سال ادامه داشت و فیصل و سعود از پسران محمد بن سعود در این جنگها کشته شدند.[2] در سال 1178 قمری اهالی نجران و دو قبیله عجمان و بنی خالد همپیمان شدند و برای نابود کردن وهابیت توافق نمودند. سپاه نجران قبل همپیمانان احسائی خود به درعیه رسیدند و ارتش سعودیها را نابود کردند. محمد بن عبدالوهاب با توسل به مکر و خدعه، پرچم صلح را برافراشت، به شرط اینکه سپاه نجران وارد درعیه نشوند، اسرا را تحویل دهند، ... ده هزار جنیه طلا به مردم نجران بپردازند و وهابیت از درعیه تجاوز نکند. وقتی سپاه احساء که به توپخانه مجهز بودند، رسیدند، با پیمان صلح مواجه شدند، ولی به آن احترام گذاشتند. پس از این صلح محمد بن سعود، از حزن و اندوه مریض شد و در سال 1179 به هلاکت رسید.
- عبدالعزیز بن محمد بن سعود
داماد محمد بن عبدالوهاب بود و با اشاره او انتخاب شد، روش و منشش مانند پدرش بود و مرتکب جنایات و جرایم بسیاری گردید. در سال 1215 قمری نیروهای سعودی به سوی احساء حرکت کردند، غارت مینمودند و مقاومت کنندگان را بیرحمانه میکشتند، و در نهایت احساء تسلیم آنان شد. در سال 1216 ارتشی از بادیه نشینان نجد را به کربلا روانه کرد، و آنجا را محاصره کردند و طبق معمول غارت و چپاول؛ با خشونت رفتار کردند که جز فراریان نجات نیافتند، قبر امام حسین (علیه السلام) را تخریب نمودند، پنجرهها را کندند و خزانه را غارت کردند. گفته شده دویست شتر را، بیش از طاقتشان، از اموال گرانبها بار زدند، بر تمام گنجها و اموال تسلط پیدا کردند و غارت نمودند، قبه حضرت را که از صحیفههایی با آب طلا بود، بردند.[3]
در اواخر سال 1217 به حجاز حمله نمودند، در نزدیکی طائف، شریف غالب به جنگ آمد، که شکستش دادند؛ سه روز با اهل طائف جنگیدند و به زور وارد طائف شدند؛ مردان را کشتند و باقی را به اسارت گرفتند، قبه ابن عباس صحابی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را تخریب کردند؛ به گمان یافتن اموال، تمام شهر را زیر و رو کردند، اشیای قیمتی در بیرون شهر به اندازه کوهی جمع نمودند، و با دادن خمس آن به حاکم، باقی را تقسیم کردند. در همان سال، در ماههای حرام، که مردم مشغول مناسک حج بودند، آماده جنگ با شهر مکه شدند. شریف غالب، حاکم مکه از پیشوای حاجیان مسقط و مصر و شام و سرزمینهای دیگر کمک خواست، امتناع نمودند، همراه با پیروان و خزینه و ذخیرهاش از مکه به جده فرار نمود؛ سپاه سعودی در روز 10 محرم (در ماه حرام) به مکه رسید، و شهر را بدون هیچ مقاومتی اشغال کرد و بر مردم مکه همان کردند که بر مردم طائف نمودند.[4] در مکه و مدینه مراقد و زیارتگاههای گنبددار را تخریب نمودند و جز کاخ کعب بن اشرف یهودی، باقی را از بین بردند.[5] عبدالعزیز در سال 1218 قمری به دست درویشی به نام عثمان از کردهای موصل، کشته شد و برادرش عبدالله مجروح گردید، مردم به قاتل عبدالعزیز هجوم آوردند و او را کشتند.[6]
- سعود بن عبدالعزیز
او پس از پدر حاکم حجاز شد، و در طی 12 سال، جنایات بسیاری انجام داد. نخستین حملهاش به بصره بود، که غیر از قتل و غارت و چپاول، قبر طلحه و زبیر را ویران نمود. در سال 1219 قمری برای جنگ به سمت جده رفتند، و با اینکه نتوانستند وارد جده شوند، در مسیر مجموعهای از بادیه نشینان را کشتند و شترهای شریف غالب را بردند. در سال 1220 (در ماههای حرام) وارد مکه شدند و پس از آن به مدینه رفتند و حجره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را غارت نمودند؛ امیری بر مدینه معین کردند که 7 سال حکومتش ادامه داشت؛ مسلمانان شام و مصر را از حج منع نمودند.[7] در سال 1221 قمری به نجف اشرف حمله نمودند، که از دیوارهای شهر بالا رفتند، ... تعداد زیادی از ارتش وهابیون کشته شدند و ناامیدانه برگشتند.[8] در سال 1223 قمری، به حوران از سرزمین شام حمله نمودند؛ اموال را به تاراج بردند، مزارع را به آتش کشیدند، خانهها را تخریب، مردان را کشته و زنان و کودکان را به اسارت بردند. در سال 1225 دوباره به نجف اشرف و کربلای معلا حمله نمودند. سپس در سال 1226 قمری محمد علی پاشا والی مصر سپاهی را برای آزادسازی حجاز از دست وهابیها به عربستان فرستاد، که بر مکه و مدینه مسلط شدند. و با رسیدن نیروهای کمکی در سال 1227، توانستند تا به شهر نجد هم یورش ببرند و این جنگ تا سال 1229 به طول انجامید، که در این سال سعود بن عبدالعزیز در سن 68 سالگی به هلاکت رسید.[9]
- عبدالله بن سعود
او پس از پدر به مدت 4 سال متولی حکومت شد، عموی پدرش عبدالله بن محمد بن سعود، بر سر حکومت با او درگیر شد. در سال 1230 قمری، محمد علی پاشا به قنفذه و طائف و تربه و بیشه و عسیر تسلط پیدا کرد و به قاهره بازگشت. در سال 1232 پسرش را به لانه فساد وهابیت، درعیه فرستاد. در سال 1233، ابتدا بر شقراء مسلط شدند و به سمت درعیه حمله کردند؛ حدود 5 ماه محاصره درعیه به طول انجامید، تا اینکه عبدالله بن سعود در سال 1234 قمری تسلیم ابراهیم پاشا، فرزند محمد علی پاشا شد؛ او را به قاهره و سپس به آستانه ترکیه بردند و در شهرها گرداندند و پس از آن اعدامش نمودند، که به این صورت اولین دوره حکومت آل سعود به پایان رسید.[10] این مطالب یاد شده خلاصهای بود از توحید ارائه شده توسط محمد بن عبدالوهاب، که خون بسیاری از مسلمانان را به پای حکومت خاندان قاتل و خونریز آل سعود به صورت وحشیانهای بر زمین ریخت، کسانیکه فقط خود را حق دانسته و دیگر مسلمانان را مجبور به پذیرش و انجام معتقدات خود مینمودند.
پینوشت:
[1]. مجموعه مقالات فرق تسنن، مهدی فرمانیان، مقاله تاریخ وهابیه، قم: نشر ادیان، ص637.
[2]. وهابیت عامل تفرقه مسلمانان، نجم الدین طبسی، قم: برگ فردوس، 1391ش، ص88.
[3]. تاریخ البلاد العربیة السعودیة، منیر عجلانی، ص126.
[4]. تاریخ الجبرتی، جبرتی، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1417ق، ص93.
[5]. همان
[6]. آل سعود ماضیهم و مستقبلهم، جبران شامیه، ریاض: ص64.
[7]. فتنة الوهابیة، زینی دحلان، استامبول: مکتبة الحقیقة، ص72.
تاریخ الجبرتی، جبرتی، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1417ق، ص116.
[8]. مفتاح الکرامه، محمد جواد عاملی، قم: مؤسسة آل البیت، ج5، ص512.
[9]. وهابیت عامل تفرقه مسلمانان، نجم الدین طبسی، قم: برگ فردوس، 1391ش، ص109.
[10]. همان.
افزودن نظر جدید