زمان روآوردن به مذهب شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که سردمدار وهابیت ابنتیمیه حرّانی به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که اساس مذهب شیعه به شخص منافق و ملحدی به نام عبدالله بن سبأ برمیگردد که درباره علی (علیه السّلام) غلو کرد و وی را امام و خلیفه منصوب از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دانست و مدعی عصمت وی گردید.[1]
پاسخ: بلاتکلیفی وهابیت و دوپهلو حرف زدنهای آنها دلیلی است بر بطلان مدّعای آنان؛ چرا که سردرگمی آنان بین 12 قرن (زمان عبدالله بن سبأ تا دوران صفویه) نشانگر دستان خالی آنان از هرگونه دلیل و منطق برای اثبات ادّعایشان در استناد مذهب شیعه به شخص یا دولتهای گوناگون میباشد. اتّهام وهابیت و انتساب مذهب شیعه به شخص یهودی کاربردهای خاص خود را دارد که از جمله آن فرافکنی و رفع شائبههایی است که درباره ارتباط برخی از صحابه با یهود و تأثیرپذیری آنان از یهود و کتاب تورات است.[2] بر خلاف ادّعاهای وهابیت همانگونه که اندکی بعد و در پاسخ حلّی خواهد آمد، سابقه ورود دین اسلام و حتّی مذهب شیعه به سرزمین ایران به دوران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باز میگردد؛ گرچه در حکومت مرکزی و به طور رسمی «خسرو پرویز» در برابر نامه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مقاومت نشان داده و دعوت آن حضرت را نپذیرفت و این باعث گردیده تا وهابیت ورود رسمی اسلام را به سال 16 هجری و زمان حکومت «عمر بن خطاب» نسبت دهند، اما همانگونه که اندکی بعد خواهد آمد حقایق دیگری ثابت میگردد. همچنین اتفاقاتی که طی 10 قرن اولیه اسلام در ایران به وقوع پیوست و باعث فراگیری مذهب شیعه در ایران گردیده را به اجمال میتوان اینگونه مرور کرد:
- تقابل اسلام اموی و اسلام حسینی در واقعه کربلا؛ پس از شهادت حسین بن علی (علیه السّلام) در سال 61 هجری ایرانیان متوجه شدند از اسلام، دو قرائت وجود دارد: اسلام یزیدی و اسلام حسینی. بنیامیه با آن سابقه ظلم و تبعیض نمیتوانست در قلوب ایرانیان جایی داشته باشد و به صورت طبیعی ایرانیان به سوی امام حسین (علیه السّلام) و اهلبیت (علیهم السّلام) گرایش پیدا کردند و بعدها در سقوط بنیامیه بیشترین کمکها را نمودند؛ زیرا بنیعباس با شعار حمایت از آل محمد (علیهم السّلام) قیام کردند؛ اما به زودی معلوم شد که این جریان نیز با جریان اهلبیت (علیهم السّلام) فاصله دارد.
- شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السّلام)؛ برخی از شاگردان امام جعفر صادق (علیه السّلام) و سایر ائمه (علیهم السّلام) در ایران حضور یافته و به طور گسترده مکتب اهلبیت (علیهم السّلام) را تبلیغ کرده و ایرانیان را به مذهب نورانی آن بزرگواران دعوت میکردند.
- حضور امام رضا (علیه السّلام) در ایران؛ حضور حضرت امام رضا (علیه السّلام) در خراسان عامل دیگری است در ایجاد ارتباط با اهلبیت (علیهم السّلام) و گرایش به مذهب شیعه. از جمله دلایلی که مأمون عبّاسی میخواست امام رضا (علیه السّلام) را ولیعهد کند، مقابله با عربهایی بود که از برادرش امین، حمایت میکردند. تحلیل وی این بود که با ولایتعهدی امام رضا (علیه السّلام) هم ایرانیان شیعی و هم شیعیان عرب را به سوی خود جذب خواهد کرد و این باعث تقویت قدرت وی و ضعف برادرش امین خواهد گشت، اما در این بین آنچه بیشترین رهآورد را برای ایرانیان در پیداشت، کسب فیض هرچه بیشتر از محضر آن امام همام توسط شیعیان و روآوری انبوه بیشتری به مذهب شیعه در ایران بود.
- حضور امامزادگان در ایران؛ بسیاری از امامزادگان از ظلم و جور منصور دوانیقی و دیگر خلفای ستمگر عبّاسی به ایران تشریف آورده و برخی از آنان برای حفظ جان خویش، در مناطق مختلف، خود را مخفی ساختند.
- پراکندگی آنان در سراسر ایران، عامل دیگری در گسترش مذهب شیعه در ایران؛ همانگونه که حضور حضرت معصومه (علیها السّلام) در قم، حضرت شاهچراغ (علیه السّلام) در شیراز، حضرت عبدالعظیم (علیه السّلام) در ری و دهها و صدها امامزاده دیگر در جای جای سرزمین ایران از دلایل مهم گرایش مردم ایران به مذهب شیعه است.
- دولتهای شیعی آن زمان؛ از جمله دولتهای شیعی آن زمان دولت شیعی طبرستان بود؛ فشار خلفای عباسی به سادات علوی موجب مهاجرت آنان به سوی ایران شد. مناطق شمالی ایران، بهترین جا برای استقرار آنان بود. مردم نیز به سادات علوی گرایش داشته و همین گرایش زمینهساز حضور علویان در منطقه و قیام آنان علیه حاکمان عباسی شد. منطقه دیلم و مناطق شمالی ایران، از نظر جغرافیای سیاسی و امنیتی، آمادگی ایجاد نهضت شیعی را داشت. آشنایی بیشتر مردم کرانههای دریای مازندران با مذهب شیعه در قرن سوم هجری بود که به قیام و اسقلال این سرزمین انجامید، چرا که در این قرن، به ویژه زمان متوکل، علویان مورد تعقیب بودند و به همینرو، فرزندان اهلبیت (علیهم السّلام) به مناطق دوردست و امن، مانند کرانههای دریای مازندران پناه میبرند.[3] «محمد بن زید» با قیامهای متعدد، نخستین شخصی بود که توانست حکومت شیعی خود را در منطقه طبرستان کشور ایران مستقر ساخته و حمایت خود از علویان و شیعیان را رسمیت بخشد.[4]حکومت علویان که از سال 250 هجری در مناطق مختلف شمال ایران آغاز شده بود تا سال 316 هجری ادامه یافت.
پینوشت:
[1]. مجموع الفتاوی، ابنتیمیه، مکتبة ابنتیمیه، ج 4، ص 435.
[2]. الطبقات الکبری، بصری زهری، دار صادر، بیروت، ج 3، ص 270.
[3]. تاریخ طبرستان، بهاء الدین محمد بن حسن، تصحیح عباس اقبال، ج 2، ص 224.
[4]. الکامل فی التاریخ، جزری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 6، ص 341.
افزودن نظر جدید