وقتی صیاد در دام خود گیر می‌کند!

  • 1394/05/23 - 13:01
نویسنده‌ای وهابی در شبهه پراکنی خود در مورد مهدویت خبطی عجیب مرتکب شده‌است او در جریان تکذیب امام زمان (علیه السلام) توسط جعفر برادر امام حسن عسکری (علیه السلام) و تأیید ایشان توسط عثمان بن سعید و تمسک شیعه به سخن عثمان و تکذیب سخن جعفر می‌نویسد: «ببین که آنها چگونه از عثمان بن سعید دفاع می‌کنند و به...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نویسنده‌ای وهابی در شبهه پراکنی خود در مورد مهدویت خبطی عجیب مرتکب شده‌است او در جریان تکذیب امام زمان (علیه السلام) توسط جعفر برادر امام حسن عسکری (علیه السلام) و تأیید ایشان توسط عثمان بن سعید و تمسک شیعه به سخن عثمان و تکذیب سخن جعفر می‌نویسد: «ببین که آنها چگونه از عثمان بن سعید دفاع می‌کنند و به جعفر تهمت می‌زنند و با این وجود مدعی‌اند که شیعه آل بیت هستند!»[1] باید از او پرسید که چگونه است که اسلاف و گذشتگان او از ترجیح سخن خلیفه اول بر سخن اشرف اهل بیت و پاره تن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و تنها یادگار ایشان یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) برنیاشفتند؟ و اینک او کاسه داغ‌تر از آش شده، از ترجیح سخن انسانی معمولی، بر سخن کسی که او را از اهل بیت می‌خواند، بر آشفته می‌شود؟
طبق آنچه در منابع اهل سنت آمده‌است؛ هنگامی‌که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) رحلت فرمودند، حضرت فاطمه‌الزهراء(سلام الله علیها) به عنوان تنها یادگار آن حضرت از ابوبکر تقاضا کرد، فدک را که میراث به جا مانده از پدر بزرگوارشان بود به ایشان برگرداند؛ اما خلیفه اول با این استدلال که از پیامبر اسلام شنیدم؛ که ما انبیاء ارث نداریم و آنچه از ما می‌ماند صدقه است. از دادن فدک امتناع ورزید و آن حضرت به همین خاطر تا آخر عمر با ابوبکر سخن نگفت. [2] نویسندگان سنی مذهب نیز تقاضای آن حضرت برای بازپس‌گیری فدک را این‌گونه توجیه کرده‌اند که ایشان از روایت مورد نظر ابوبکر آگاهی نداشته است. [3]
حال با مقایسه این ماجرا با ماجرای جعفر، به نکات جالبی می‌توان دست یافت. در این ماجرا دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اشرف اهل بیت ایشان، ادعای ارث دارد و در مقابل یک صحابی پیامبر این ادعا را بی‌مورد می‌داند و استدلالش این است که من از پدرت چیزی شنیدم که تو نشنیده‌ای، و هیچ کس زبان به اعتراض نمی‌گشاید که این کار تکذیب تنها یادگار پیامبر است. اضافه بر اینکه امثال القفاری آن را به نفع خلیفه اول هم توجیه و تفسیر می‌کنند. اما در ماجرای دوم در نزاع جعفر با عثمان بن سعید نیز جعفر –یکی از اهل بیت به بیان آنان- مدعی می‌شود امام حسن عسکری (علیه السلام) فرزندی نداشته و عثمان –یکی از صحابه ویژه امام عسکری- این ادعا را بی‌مورد دانسته و می‌گوید: «من از برادرت امام حسن شنیدم که فرزندی دارد، حتی او را نیز دیدم.» صدها روایت و قرائن متعدد دیگر هم بر این ادعای عثمان در کتب شیعه وارد شده است که مؤید و مکمل قول اوست. حال چگونه است که ترجیح سخن عثمان، تکذیب اشراف اهل بیت و بی‌حرمتی به خاندان پیامبر قلمداد می‌گردد. اما ترجیح ادعای ابوبکر بر سخن فاطمه (سلام الله علیها) که با غضبناک شدن ایشان بر خلیفه اول و خودداری از سخن گفتن با او ادعایش را بی‌اساس و روایتش را جعلی خواندند، بی‌حرمتی به خاندان اهل بیت و تکذیب اشراف اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیست![4] آیا اشخاصی امثال جعفر کذاب که با وصله به خاندان رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) به زور چسبانده شده‌اند، نزد امثال القفاری شأن و مقامی افزون‌تر از دخت نبی اکرم و پاره تن ایشان دارند؟! یا اینکه او به هر ریسمان پوسیده‌ای دست می‌زند تا افکار و عقاید پوچ و سست خویش را مقبول جلوه دهد؟!
البته شیعه برای اثبات حقانیت خویش با الهام از آیات قرآن کریم و ضوابط اسلامی هیچ‌گاه صرف نسب داشتن شخصی با اولیای الهی را نماد برتری و فضیلت داشتن او بر غیر نمی‌داند بلکه فضیلت هر کس را تنها و تنها در انسانیت و عمل به آموزه‌های قرآنی می‌داند و خوشبختانه  آنقدر ادله متقن برای اثبات عقاید و ایدئولوژی‌های خود دارد که به ریسمان‌های پوسیده‌ای مثل  ریسمان‌های القفاری دست نزند.

پی‌نوشت‌:

[1]. اصول مذهب شیعه، القفاری، انتشارات دارالرضاء، ص 1095
[2]. صحیح بخاری، بخاری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1365 ش،ج 8، ص 3
[3]. عمدةالقاری، عینی، بیروت داراحیاءالتراث، ج 15، ص 19
[4]. دلیل روشن، آیتی، موسسه آینده روشن، ص 533-534

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

القفاری یک بام دو هوا که نمیشود، سعی کن حق را بشناسی والا در تور خودت گیر می کنی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.