پاسخ‌های متفاوت امام در یک مسأله

  • 1394/05/20 - 09:31
قفاری یکی از سرشناسان وهابی در کتاب خود اشکالی به شیعه وارد می‌کند و می‌گوید: «سپس آن‌ها (شیعیان) تأویل کتاب خدا را بر غیر از تأویل درستش از روی تقیه جائز می‌دانند. کلینی از "موسی بن اشیم" روایت کرده است که: من نزد امام صادق (علیه السلام) بودم مردی از آن حضرت یک آیه قرآن پرسید و به او جواب داد. و دیگری آمد و...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قفاری یکی از سرشناسان وهابی در کتاب خود اشکالی به شیعه وارد می‌کند و می‌گوید: «سپس آن‌ها (شیعیان) تأویل کتاب خدا را بر غیر از تأویل درستش از روی تقیه جائز می‌دانند. کلینی از "موسی بن اشیم" روایت کرده است که: من نزد امام صادق (علیه السلام) بودم مردی از آن حضرت یک آیه قرآن پرسید و به او جواب داد. و دیگری آمد و از همان آیه پرسید و جوابی دیگر به او داد، در دل من آنچه خدا خواهد از این اختلاف گوئی امام وارد شد تا آنجا که گویا دل مرا با کارد تیکه تیکه می‌کنند تا آنجا که با خود گفتم: من أبا قتاده استاد خود را در شام واگذاردم با اینکه در یک واو خطا نمی‌کرد و آمدم اینجا خدمت این امام که تا این حد مرتکب خطا و اشتباه می‌شود، در این میان که من در این اوهام آتشین اندر بودم یکباره مرد دیگری بر آن حضرت وارد شد و از همین آیه پرسید به او جوابی داد جز جوابی که به من و رفیق من داد و دلم آرام شد و دانستم که اختلاف در جواب برای تقیه است.»
قفاری وهابی پس از نقل این روایت در کتاب خود می‌نویسد: «ببینید چگونه به جعفر بن محمد (علیه السلام) نسبت داده‌اند که او با تأویل قرآن بر تأویل نادرست مردم را گمراه می‌کند و تاویلات مختلف و متناقض را بین امت ترویج می‌دهد و سپس گمان می‌کنند که امر دین به او تفویض شده است و آن چه بخواهد انجام می‌دهد.» [1] حامد مسوحلی الإدریس وهابی نیز در مورد این روایت می‌نویسد: « و آیا رسول الله (صلی الله علیه و آله) اخبارش دارای تناقض بود و اصحابش دچار فتنه می‌شدند»[2]
در پاسخ به این وهابی‌ها باید گفت که:
- یکی از راویان این حدیث فردی به نام " موسی بن اشیم " همانطور که در روایت ذکر شد، در کتاب رجالی شیعه فردی خبیث معرفی شده است. [3] علامه مجلسی این روایت را در " مرآة العقول " ضعیف می‌داند. [4]
- فرض کنیم که سند این حدیث صحیح است اما باز هم مشکلی در دلالت حدیث نیست، به عنوان مثال، تمامی مسلمین چه شیعه و چه سنی متفق هستند که اصل نزول آیه بیست و چهار سوره‌ی نساء در مورد نکاح متعه بوده است. اما اگر در بحث‌های بین شیعه و وهابیون وارد شده باشید، تمام تلاش وهابیون و مخالفین شیعه آن است که این حقیقت را انکار کنند حال آن که در کتب خودشان موجود است و علمای خودشان به آن اعتراف کرده‌اند! [5] حال فرض کنید کسی در محیطی باشد که تمامی مردم آن محیط، اعتقادی همچون اعتقاد همین آقایان وهابی دارند. همچنین خشم گروه‌هایی همچون داعش را که در کشتن مخالف خود باکی ندارند به آن اضافه کنید! طبیعی است که در چنین محیطی اگر کسی از شما در موردشان نزول این آیه سؤال کند، شما از روی تقیه اشاره‌ای به نزول آن در مورد نکاح متعه نخواهید کرد.
نکته آخر این‌که در متن روایت مشخص نشده است که افراد مراجعه کننده به امام صادق (علیه السلام) چه کسانی و با چه افکاری بوده‌اند. چه بسا ایشان مطابق آیین و اندیشه‌های مذهب آن اشخاص به آنان پاسخ می‌گفته است.

پی‌نوشت:

[1]. قفاری، أصول مذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة،ج 2،ص 815 و 816، چاپ، دارالتوحید
[2]. حامد مسوحلی الإدریسی، الفاضح لمذهب الشیعة الامامیة،ص 64، چاپ، مکتبة الرضوان
[3]. داود حلی، رجال ابن داود، ص 521، ط دانشگاه تهران
[4]. علامه مجلسی، مرآة العقول،ج 3،ص 148، ط دار الکتب الاسلامیة
[5]. پاسخ به ایراداتی درباره ازدواج موقت

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.