فضیلت ولادت در کعبه

  • 1394/05/11 - 22:15
از فضایل منحصر به فرد امیرمؤمنان (علیه السّلام) که هیچ همانند و همتایی برای آن نیست تولد آن حضرت در خانه کعبه است؛ وهابیت که چشم دیدن هیچ فضیلتی از فضایل اهل‌بیت (علیهم السّلام) را ندارد و به محض روبه‌رو شدن با فضیلتی از فضایل آن بزرگواران با تمسّک به روایتی جعلی و یا شبهه‌افکنی پیرامون آن، سعی در انکار و یا کوچک شمردن...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از فضایل منحصر به فرد امیرمؤمنان (علیه السّلام) که هیچ همانند و همتایی برای آن نیست تولد آن حضرت در خانه کعبه است؛ وهابیت که چشم دیدن هیچ فضیلتی از فضایل اهل‌بیت (علیهم السّلام) را ندارد و به محض روبه‌رو شدن با فضیلتی از فضایل آن بزرگواران با تمسّک به روایتی جعلی و یا شبهه‌افکنی پیرامون آن، سعی در انکار و یا کوچک شمردن آن دارند، در موضوع مورد بحث نیز شبهاتی وارد کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: خانه کعبه پیش از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در زمان حاکمیت مشرکان، محل نگهداری 360 بت بود؛ در چنین حالی، تولد علی (علیه السّلام) آن هم 10 سال پیش از آن که حتّی پیامبر به پیامبری مبعوث گردد و نامی از اسلام باشد چه فضیلتی دارد؟ اگر بنا بود تولّد در کعبه فضیلت به شمار آید چرا این فضیلت شامل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که مقامش بالاتر از علی (علیه السّلام) بود، نگردید؟ روایت ولادت علی (علیه السّلام) در کعبه از «یزید بن قعنب» روایت شده که او شخص مجهولی است پس این روایت نمی‌تواند معتبر و قابل استناد باشد.
پاسخ: از آن‌جا که پیروان مکتب خلفا و دودمان بنی‌امیه به خوبی می‌دانستند با وجود فضایل و مناقب بی‌شمار امیرمؤمنان (علیه السّلام) کسانی که از سوء پیشینه برخوردارند، نمی‌توانند وجاهتی برای خلافت و حکومت داشته باشند، از این‌رو به پروژه فضیلت‌تراشی و جعل احادیث بی‌اساس روآورده و کمتر فضیلتی از فضایل اهل‌بیت (علیهم السّلام) است که به حال خود باقی گذارده و آن را مورد تحریف و جعل قرار نداده و در برابر آن فضیلتی را برای بزرگان خویش نساخته باشند. در تأیید این مطلب، برخی از اعترافات، خواندنی است که به مواردی از آن اشاره می‌کنیم:
اعتراف ابن جوزی به جعل روایات فضیلت؛ ابن‌جوزی که به سبب مقام بالای او نزد اهل‌سنت و وهابیت عنوان «حافظ» به او می‌دهند (کسی که دست‌کم، یک صد هزار حدیث با سند و متن آن حفظ است) در این‌باره می‌گوید: «گروهی بی‌اهمیت که مدّعی تمسّک به سنّت می‌باشند از روی تعصّب، دست به جعل فضایل برای ابوبکر زده‌اند.»[1] در متن بالا ابن جوزی به وجود افرادی مشخص در میان اهل‌سنت که از روی تعصبّشان دست به جعل حدیث می‌زده‌اند تصریح نموده است. در حقیقت این گروه از اهل‌سنت که از طرفداران ابوبکر بوده‌اند همان گروهی هستند که ابن‌ابی‌الحدید معتزلی آنها را «بکریّه» نامیده و در متن زیر، حقایقی را درباره آنها بیان داشته و چنین می‌گوید: «بکریّه به خاطر مخالفت با شیعیان (در بیان روایات فضایل امیرمؤمنان (علیه السّلام) به جعل روایاتی برای ابوبکر رو آورده‌اند. به عنوان نمونه: در برابر «حدیث اخوّت» حدیث «لو کنت متّخذا خلیلا» را؛ در برابر حدیث «قلم و دوات» حدیث دیگری شبیه آن ساخته‌اند مبنی بر این که «پیامبر برای وصیت به خلافت ابوبکر درخواست قلم و دوات کرد» و نیز مطالب دیگری چون «خدا و مسلمانان ابا دارند از این که کسی جز ابوبکر خلیفه باشد» و یا این روایت که خداوند به ابوبکر فرمود: «ای ابوبکر! من از تو راضی هستم؛ آیا تو هم از من راضی هستی؟.»[2]
اعتراف ابن ابی‌الحدید به جعل روایات فضیلت؛ ابن ابی‌الحدید معتزلی در تأیید این موضوع گوید: «معاویه به کارگزاران خویش در کشورهای اسلامی بخش‌نامه کرد: در قبال کسانی که فضایل امیرمؤمنان (علیه السّلام) و خاندان او را نقل می‌کنند مسئولیتی وجود ندارد [خونشان مباح است]. بر اساس همین دستور، گویندگان و سخنرانان درباری در هر سرزمین و دیاری به منبرها رفته و علی (علیه السّلام) را مورد لعن و دشنام قرار داده و از او بیزاری می‌جستند. همچنین به کارگزاران خویش فرمان داد تا برای عثمان، فضایل فراوان تراشیده و کسانی که چنین می‌کنند را مورد احترام و بخشش هدایا و جوایز ارزشمند قرار دهند. پس از مدتی بخش‌نامه کردند: زین پس بخواهید تا درباره دیگر صحابه به خصوص خلفا، فضیلت‌تراشی کرده و در برابر هر حدیثی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السّلام) رسیده برای دیگران نیز بسازند؛ به همین رو درباره صحابه، روایات بی‌اساسی ساخته و بر فراز منبرها ساختند.»[3]
اعتراف ابن‌تیمیه به جعل روایات فضیلت؛ رسوایی این موضوع به حدّی است که سرکرده وهابیت، ابن‌تیمیه نیز در تصریحی آشکار بر جعل روایات فضیلت برای افرادی همچون معاویه اعتراف می‌نماید: «در فضایل معاویه احادیث فراوان و کتاب‌های مستقل نوشته شده که اهل دانش حدیث، هیچ یک از آنها را صحیح نمی‌دانند.»[4]

پی‌نوشت:

[1]. الموضوعات، أبو الفرج، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 225.
[2]. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 11، ص 28.
[3]. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 11، ص 25.
[4]. منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه حرانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 7، ص 371.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.