گروه پیشنمازان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امامت و پیشوایی مسلمین دارای شرایط و لیاقتهای ویژهای است که به سادگی برای هر کس امکانپذیر نیست و در واقع رهبری جامعه اسلامی تابع شرایط خاص و بسیار دقیقی است و شروط رسیدن به آن مقام بسی فراتر از شروطی است که برای امامت جماعت بیان شده است. منتها عدهای معلوم الحال برای رسیدن به مقاصد خود و حمایت کورکورانه از یک شخص به خصوص، گاهی مسائل را با یکدیگر خلط نموده و یکی را همعرض دیگری قرار میدهند. از جمله مصادیق این کلام، روایت مورد استناد در صحیح بخاری است بدین شکل که ایشان برای اینکه فضیلت ابوبکر را برای خلافت ثابت کنند به این روایت تمسک جستهاند. این روایت را بخاری در کتاب خود بدین شکل آورده است:
«... عبدالله بن عبدالله بن عتبه گوید: روزی نزد عایشه رفته و از او پرسیدم: از دوران بیماری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برایم نمیگویی؟ عایشه گفت: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام شدت بیماریاش تا سه مرتبه از هوش رفت و چون به هوش آمد، پرسید: آیا مردم نماز خواندهاند؟ عرض کردیم خیر، منتظر شما هستند. فرمود: برایم مقداری آب در تشت آماده کنید! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وضو ساخت و نزدیک بود به زمین افتد، تا اینکه پس از سه مرتبه از هوش رفتن، فرمود: شخصی را دنبال ابوبکر بفرستید تا برای مردم نماز بخواند. ابوبکر که مردی رقیق القلب بود[ و طاقت نماز خواندن در غیاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را نداشت] به عمر گفت: تو برای مردم نماز بخوان. عمر پاسخ داد: تو به این کار شایستهتری، در نتیجه آن روزها ابوبکر برای مردم نماز میخواند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اندکی بعد در حالی که ابوبکر در حال نماز برای مردم بود در خود احساس بهبودی نمود و به همین جهت در حالی که بر شانههای دو مرد –که یکی از آنها عباس بود- تکیه کرده بود، برای نماز ظهر از منزل خارج شد. وقتی ابوبکر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دید، خواست کنار رود، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او اشاره کرد تا جای خود بماند. سپس به آن دو مرد فرمود: مرا کنار او بنشانید و در حالی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز خود را نشسته میخواند، ابوبکر نمازش را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مردم نمازشان را به ابوبکر اقتدا کردند!!! عبیدالله گوید: نزد عبدالله بن عباس رفته و به او گفتم: آیا مطلبی را که عایشه درباره بیماری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت، به تو نگویم؟ گفت: بگو. من ماجرا را برای او بازگو کردم. او چیزی از آن مطالب را انکار نکرد ولی این جمله را افزود: آن شخصی که با عبّاس بود و عایشه نام او را به تو نگفت علی (علیه السلام) بود.» [1]
حال سؤال در این است که آیا صرفاً امام جماعت بودن میتواند دلیلی برای شایستگی یک شخص برای خلافت و امامت باشد؟ باید بگوییم اگر پیشنمازی ملاک شایستگی برای خلافت باشد، پس میبایست افراد دیگری نیز برای امر خلافت کاندید میبودند! به عنوان نمونه میتوان افرادی مانند عبدالرحمن بن عوف، سالم مولی حذیفه، ابن مکتوم نابینا و تعداد دیگری از صحابه را نام برد که طبق نظر اهلسنت بارها و بارها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آنان را به جای خود به پیشنمازی برگزید و خود نیز به آنها اقتدا نمود! اگرچه شیعه این روایات را به دلیل آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ [حجرات/1] ای کسانی که ایمان آوردهاید، در برابر خدا و پیامبرش (در هیچ کاری) پیشی مجویید و از خدا پروا بدارید» صحیح نمیداند ولی همانان که قبول دارند باید به این شبهه پاسخ دهند.
1. عبدالرحمن بن عوف؛ «در جنگ تبوک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پشت سر عبدالرحمن بن عوف نماز صبح خواند.» [2]
2. سالم مولی ابی حذیفه؛ «هنگامی که نخستین گروه از مهاجران به منطقه قُبا رسیدند تا قبل از آن که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه بیاید، سالم مولی ابی حذیفه امامت جماعت را به عهده داشت» [3]
3. ابن امّ مکتوم نابینا؛ «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 13 مرتبه ابن ام مکتوم را به جای خود به امامت جماعت گمارد.» [4]
پینوشت:
[1]. بخاری، صحیح بخاری، بیروت 1407، ج 1، ص 243، ح 655
[2]. ابن کثیر القریشی، البدایه و النهایه، مکتبه المعارف بیروت، ج 5، ص 22
[3]. البخاری، صحیح البخاری، بیروت 1407، ج 1، ص 246، ح 660
[4]. ابن حجر ابوالفضل العسقلانی، الاصابه فی تمییز صحابه، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت 1412، ج 4، ص 601
افزودن نظر جدید