رؤیابینی در اکنکار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رؤیا به تحولاتی که در عالم خواب میگذرد گفته میشود. رؤیابینی همان اصطلاح خواب دیدن است که در بین ما رایج است. البته نوعی از رؤیا در اکنکار وجود دارد که بدان رؤیای بیداری میگویند و در اصطلاح ما خیالپردازیهای بیداری گفته میشود. خاستگاه رؤیاها در اکنکار متفاوت است. پال توئیچل معتقد است رؤیاهای ما نتیجۀ ظهور انگیزه و تمایلند. برخی از رؤیاها نیز نتیجۀ انعکاس کالبدهای اثیری، علّی، ذهنی و روحی به جهانهای دیگر است. از دیگر خاستگاههای رؤیابینیِ اکنکار میتوان به احساس درد، تشنگی و گرسنگی اشاره کرد.[1] میتوان پس از روشهای سفر روح، رؤیابینی را از مهمترین پایههای اکنکار دانست. برخی از باورهای اکنکار بر پایۀ رؤیا و رؤیابینی استوار است. هدف از رؤیابینی همان سفر روح است؛ یعنی فرد رؤیابین با رؤیا درصدد سفر روح میباشد. وی میخواهد در عالم رؤیا و خواب، روح خود را به عوالم دیگر انعکاس دهد. بسیاری از روشهای سفر روح نیز در عالم خواب صورت میگیرد. فرد قبل از خواب با انجام برخی تمرینات آماده میشود تا در عالم رؤیا به سفر روح بپردازد.
از آثاری که برای سفر روح شمرده شده است میتوان به کارماسوزی اشاره کرد. در واقع استاد حق با رؤیابینی به استهلاک کارماهای چلاهای خود میپردازد. بهدست آوردن ادراک معنوی از دیگر آثار رؤیابینی است که اکنکار بدان باورمند است. یکی از اکیستهای مشهور مینویسد: «ماهانتا از رؤیای فرد، بهمنظور استهلاک کارما و حصول ادراک معنوی برای چلا استفاده میکند. هدف پیرو اکنکار این است که به ارادۀ خود در جهانهای بیرونی (فیزیکی) و درونی (معنوی) به سیر و سلوک بپردازد. این کار با انجام تمرینات معنوی اک و استفاده از آگاهی وضعیت رؤیا میسّر است.»[2] از دیگر آثار ادّعایی که برای رؤیا شمردهاند، شفایابی در حالت رؤیاست. اکنکار مینویسد: «در دوران باستان یونان، یک ربّالنوع طب وجود داشت که پسر آپولو بود ... او به خاطر شفا در وضعیت رؤیا در سراسر یونان باستان شهرتی بهسزا یافته بود.»[3]
انواع رؤیا:
- رؤیای ساده: «به رؤیاهایی گفته میشود که به صورت آشکار مطلبی را بیان میکنند. در مقابل، رؤیاهای درهمتنیده قرار دارند که فهم و درک آنها بسیار پیچیده است.» [4]
- رؤیای پیشگویانه: از مهمترین انواع رؤیاهای اکنکار است. علم پیشگویی که اکنکار آنرا دانش باستانی پیامبری میداند برپایۀ این نوع از رؤیاها استوار است. پال توئیچل فصلی از کتاب اک ایناری، علمالاسرار رؤیاها را به این عنوان اختصاص داده است. ادّعا بر این است که در این نوع از رؤیاها آینده نشان داده میشود. اکنکار ادعا میکند نوعی از رؤیاها وجود دارد که بدانها «رؤیای موقعیتی» میگویند. رؤیابین نمیتواند این رؤیا را تشخیص دهد اما در زندگی درونی و بیرونی انسان نقش بسزایی دارد.[5]
- رؤیای بیداری: از رؤیاهای دیگری است که اکنکار برای آن ارزش فراوانی قائل است. پال توئیچل در کتابی که در زمینۀ رؤیابینی نگاشته و آن را اک ایناریِ علم الاسرار رؤیاها نام نهاده، فصلی را به رؤیاهای بیدار اختصاص داده و دربارۀ آن سخن گفته است. البته به مناسبتهای فراوان دیگری در نوشته و سخنان پال با این نوع از رؤیاها روبهرو میشویم که رؤیاهای روزانه یا خیالپردازیهای روزانه نامیده میشود و به لحظاتی اطلاق میشود که آدمی در خلال آن در افکار خود غرق شده، با چشمهایی باز و فارغ از قیل و قالهای اطراف در اندیشۀ آرمانها و آرزوهای خود است.[6]
تعبیر رؤیاها:
تعبیر رؤیا از مهمترین نکاتی است که در رؤیاها بدان پرداخته میشود. اکنکار مدعی است که استادان اک این هنر را دارا هستند. در تعبیرِ رؤیایِ مدعاییِ اک بیشترین تأکید بر نمادها و نمادشناسی است. رؤیاها را براساس نمادهای موجود درآن تعبیر میکنند. هارولد کلمپ در کتابی با عنوان هنر رؤیابینی معنوی به پدیدۀ رؤیابینی پرداخته است. وی در این کتاب برای تعبیر رؤیاها نیز ساختاری را طراحی کرده است. وی معتقد است برای شروع به کار باید سادگی را رعایت کنیم. سپس با توجه به رؤیای خود، ببینیم رؤیای ما درکدام سطح از سطوح روزمرگی، عواطف، افکار و یا معنویات ما قرار دارد. سپس باید به سراغ نمادشناسی رفت. علم نمادشناسی نیز بسیار گسترده است. در این علم، نمادها با ما سخن میگویند و هرکدام نشاندهندۀ مفهوم خاصی هستند. گام بعدی در نظر «هارولدکلمپ» تنظیم لغتنامۀ شخصی رؤیاهاست. این لغتنامه بیشتر برای آشنایی با نمادهای منحصر به فرد افراد توصیه میشود. در این لغتنامه شخص با ثبت رؤیاهای خود، نمادهای رؤیا را یادداشت میکند و برداشت خود را نیز مینویسد. برای تشخیص برخی از نمادهای عمومی باید از دیسکورسهای اکنکار استفاده کرد.[7] پال توئیچل نیز با ارائۀ روشی سعی دارد به آسانی تعبیر رؤیا را به چلاهایش آموزش دهد: «آنگاه که یکایک تصاویر رؤیا معنای خود را بر رؤیابین آشکار نمود و مفهوم هر یک از آنها در چهارچوب کلی رؤیاها جای گرفت، استاد اک از رؤیابین انتظار دارد رؤیاهایش را به دقّت مرور کند و ببیند آیا واقعاً معنای استنباط شده از آنها درست است یا نه. با این کار رؤیابین ناگهان به مرحلهای میرسد که خود قادر خواهد بود رؤیاهایش را تحلیل کند و نیازی به اتکا به شخص دیگری در خود احساس ننماید.»[8] البته وی در تناقضی آشکار صفحاتی بعد مدّعی میشود که تنها صاحبان بینش معنوی دقیق که استادان و پیامبران اکنکار هستند، قادرند با تفسیر نمادها به تعبیر رؤیا دست یابند.[9]
روشهای رؤیابینی:
روشهایی که برای رؤیابینی وجود دارد تقریباً تفاوت خاصی با روشهای سفر روح ندارد. در اینجا باید قبل از خواب تمریناتی را انجام دهیم و با خود تلقینی مطمئن باشیم که رؤیایی را مشاهده خواهیم کرد. مهمترین روشهایی که برای رؤیابینی نام میبرند از این قرار است: «از ده تا یک را به صورت معکوس بشمارید. سپس تصوّر کنید کنار بدن فیزیکی خود قرار دارید. به جای اعداد میتوانید از الف تا دال را بشمارید. تمرین چندین هفتهای، شما را به کسب نور و صوت الهی در عالم رؤیا رهنمون میسازد. هنگام آماده شدن برای خواب در عالم خیال به استاد رؤیا بگویید که به تو اجازه میدهم مرا به سرزمینهای دور ببری؛ جایی که هماکنون مناسب من است. سپس به خواب روید. هنگام به خواب رفتن به آرامی با خود زمزمه کنید که ماهانتا دوستت دارم و سپس به آهستگی در ذهن خود «هیو» را زمزمه کنید.[10]
تحلیل و بررسی:
اول: همانگونه که مشاهده شد و نمونههایی از کتابهای اکنکار مثال زده شد، رؤیابینی اکنکار بیش از هر چیز از تخیّل و تصوّر نشأت میگیرد.
دوم: یکی از آثار رؤیابینی اکنکار، استهلاک کارما بیان شده است. با نگاهی به آموزۀ کارما در اکنکار در مییابیم که این آموزه هرگز قابل زدوده شدن و حتی شفاعتبردار نیست؛ پس چگونه قانونی به دقت و شدت کارما میتواند با رؤیایی خیالی از بین برود. همانگونه که روشن است اکنکار پس از سفر روح و رؤیابینی، آموزۀ مهم دیگر خود، یعنی کارما را نیز با خیالانگیزی گره زده است.
سوم: به سختی میتوان بین سفر روح ادّعایی و رؤیابینی اکنکار تفاوتی مشاهده کرد. با توجه به روشها و سبکهایی که برای این دو شمرده شده است، یا این دو عین هم هستند یا اینکه سفر روح نیز نوعی رؤیابینی محسوب میشود. تمام روشهای سفر روح یا در عالم خواب و رؤیا صورت میپذیرند یا اینکه به سبک و سیاق رؤیای بیداری حاصل میشوند؛ پس تفاوتی بین این دو آموزه وجود ندارد.
چهارم: هدف نهایی رؤیابینی نیز چیزی بیش از سفر روح یا جدایی روح از کالبد جسمانی نیست.
پنجم: روشهای تعبیر و تفسیر رؤیا نیز روشهایی غیر عملی و غیرکاربردی است. در ضمن دراین زمینه تناقضی نیز وجود داشت؛ پال توئیچل ادّعا میکرد تمام چلاها بهراحتی میتوانند خود به تعبیر رؤیاهایشان بپردازند؛ اما در همان کتاب مدّعی شد که تنها پیامبران اکنکارند که میتوانند نمادهای رؤیاها را تفسیر کنند.
ششم: در نگرش اسلامی تفسیر و تعبیر رؤیاها فقط از جانب خداوند به برخی از پیامبران و اولیای الهی عنایت میشود. اسلام تعبیر و تفسیر را نه آموزشی میداند و نه اکتسابی. فقط خداست که به اسرار رؤیاها عالم است و اگر او بخواهد به برخی که توانستهاند از امتحانات الهی سربلند بیرون آیند عنایت میکند. در برخی از روایات آمده است که تعبیر خواب به کسانی که از زنای قطعی پای خود را بیرون کشیدهاند عطا میشود.
هفتم: در اسلام نیز برای رؤیا و رؤیابینی ارزش قائل شدهاند. علّامه طباطبائی در تفسیر شریف المیزان رؤیا را آن چیزی میداند که انسان در حال خواب یا بیهوشی و اغما میبیند.[11] تابهاینجا رؤیایی که در زبان قرآن و روایات آمده تفاوتی با تعریف اصطلاحی آن ندارد. اما در زبان قرآن و روایات، اصطلاح دیگری نیز از رؤیا وجود دارد و آن صحنههایی است که بیننده آن را میبیند ولی دیگران از دیدن آن محروم هستند.[12] دربارۀ انواع رؤیاها نیز سخن گفتهاند. علّامه در بخشی از تفسیر گرانقدر المیزان به این مهم پرداخته است.[13]
پینوشت:
[1]. اک ایناری علمالاسرار رؤیاها، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، نگارستان کتاب و زرین، 1379، ص 11-12.
[2]. اکنکار حکمت باستانی برای عصر حاضر، کرامر، تاد و منسون، دوگ ، 1376، ترجمه مهیار جلالیانی، دنیای کتاب، 26 – 27.
[3]. اک ایناری علمالاسرار رؤیاها، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، نگارستان کتاب و زرین، 1379، ص 132.
[4]. همان، ص 50.
[5]. همان، ص 154.
[6]. همان، ص 249.
[7]. هنر رؤیا بینی معنوی، کلمپ، هارولد، 1379، مهیار جلالیانی، تهران، ایساتیس، ص 219-227.
[8]. اک ایناری علمالاسرار رؤیاها، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، 1379، نگارستان کتاب و زرین، ص 80.
[9]. هنر رؤیا بینی معنوی، کلمپ، هارولد، 1379، مهیار جلالیانی، تهران، ایساتیس، ص 150.
[10]. تمرینات معنوی اک، کلمپ، هارولد، ترجمه مرجان داوری، تهران، سیگل، 1380، ص 25-45.
[11]. تفسیرالمیزان، طباطبایی، محمدحسین، 1367، ترجمه مکارم شیرازی و دیگران، 20 جلد، چچهارم، تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ج11، ص 77.
[12]. همان، ج2، ص 331.
[13]. سودای دین داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 305.
دیدگاهها
ابوذر
1394/11/19 - 11:54
لینک ثابت
شما احتراما و لطفا نظر خودتان
mohammadtaha
1394/11/23 - 17:14
لینک ثابت
سلام
افزودن نظر جدید