نزول آیه انفاق در فضیلت امیرالمؤمنین (ع)

  • 1394/03/22 - 12:15
یکی از آیاتی که در فضیلت امیرالمومنین (علیه السلام) نازل گردیده است، این آيه است «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ [بقره/ 274] آنان كه اموال خويش را در شب و روز، در پنهان و آشكار انفاق مى‌كنند، اجرشان با پروردگارشان است، نه بيمناك مى‌شوند و نه غمگين». این آیه‌...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از آیاتی که در فضیلت امیرالمومنین (علیه السلام) نازل گردیده است، این آيه است «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ [بقره/ 274] آنان كه اموال خويش را در شب و روز، در پنهان و آشكار انفاق مى‌كنند، اجرشان با پروردگارشان است، نه بيمناك مى‌شوند و نه غمگين». این آیه‌ زمانی نازل شد که حضرت چهار درهم داشت و يکی را شبانه (در راه خدا) صدقه دادند و يکی را روز، و يکی را پنهانی، و يکی را آشکارا. روایتی از ابن‌عباس که در کتب تفسیری و حدیثی آمده است، این مطلب را اثبات می‌کند.
ابن‌تیمیه در راستای ستیزی که با شیعه و امیرالمومنین (علیه السلام) دارد، مانند همیشه در کتاب منهاج السنه این فضیلت امیرالمومنین (علیه السلام) را هم مورد مناقشه قرار داده و رد می‌کند و معتقد است که این حدیث نیز دورغ است، و با دلایل منحصر به فرد خود شأن نزول آیه را چیز دیگری دانسته است؛ ابن‌ تیمیه در نقد این حدیث گفته است که این حدیث توسط ابونعیم و ثعلبی نقل گردیده است، و نقل توسط این دو نفر حجت نبوده و حدیث دروغ است؛ هم‌چنین او گفته است: «اگر علی (علیه السلام) این کار را انجام داده باشد، و این آیه نازل گردیده باشد، راه بر کسی بسته نیست و تا قیامت فرصت برای انجام این کار وجود دارد».[1]
ما در اینجا نقل‌هایی که در این مورد در کتب اهل سنت وارد شده است، را بیان می‌کنیم:
- سیوطی از علمای طراز اول اهل سنت، در تفسیر خود آورده است که «عبدالرزاق، عبد بن حميد، ابن جرير، ابن منذر، ابن أبی‌حاتم، طبرانی، ابن‌عساکر از ابن‌عباس نقل کرده‏‌اند که آیه 274 بقره در شأن علی (عليه السلام) نازل شد که چهار درهم داشت، يکی را شب (در راه خدا) صدقه داد و يکی را روز و يکی را پنهانی و يکی را آشکارا، که این آیه نازل گردید».[2]
- ابن‌اثیر در اسدالغابه و ابن‌مغازلی در مناقب علی بن أبی‌طالب حدیث عبدالرزاق از ابن‌عباس را بیان نموده‌اند.[3]
- قندوزی از موفق بن احمد، حموينی، ثعلبی، مالكی و أبونعيم به سندشان حدیث ابن‌عباس را نقل نموده است. هم‌چنین او این حدیث را از معجم الکبیر هم جداگانه نقل کرده است.[4] هم‌چنین او و ابن‌حجر هیثمی همین حدیث را از قول واقدی آورده‌اند.[5]
- ابن صباغ مالکی از واحدی نقل می‌کند، که در تفسیرش حدیث ابن‌عباس را نقل نموده است.[6]
- خوارزمی همین روایت را از مجاهد نقل می‌نماید، سپس شعری که چند فضیلت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را یادآور شده، در ادامه سخنش می‌آورد.[7]
بنابراین این حدیث به تواتر از ابن‌عباس نقل گردیده، به صورتی که شکی در این که ابن‌عباس این حدیث را نقل کرده، وجود ندارد، و بر طبق مبانی اهل سنت ابن‌عباس ثقه و عادل بوده و کلام او حجت است، بنابراین ثابت می‌گردد که شأن نزول این آیه، فعل امیرالمومنین (علیه السلام) بوده و برای عمل مخلصانه، خداوند کریم این آیه را نازل فرموده است. پس ابن‌تیمیه که در نقد این حدیث گفته بود، این حدیث فقط توسط ابونعیم و ثعلبی نقل گردیده است، و نقل توسط این دو نفر حجت نبوده و حدیث دروغ است؛ در این نوشته دیدیم که ناقلان این حدیث به ابونعیم و ثعلبی خلاصه نمی‌گردند، بلکه به تواتر از ابن‌عباس نقل شده است.
همچنین گفته او به این که اگر امیرالمومنین (علیه السلام) این کار را انجام داده باشد، و این آیه نازل گردیده باشد، راه بر کسی بسته نیست و تا قیامت فرصت برای انجام این کار وجود دارد. ما هم می‌گوییم سخن ما همین است که این آیه در شأن امیرالمؤمنین بوده و برای اخلاص ایشان و فضیلتشان و فضل عملشان نازل شده، اما راه برای کسی بسته نیست، راه نشان داده شده و مومنین می‌توانند با الگوپذیری، این عمل را انجام دهند، ولی فرق بین کسی که برای عمل مخلصانه‌اش آیه نازل شده، با دیگران، بسیار زیاد است.

پی‌نوشت:

[1]. منهاج السنه، ابن تیمیه، مؤسسة قرطبة، 1406ق، ج7، ص228.
[2]. الدر المنثورفی التفسیر بالمأثور، سیوطی، بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر، ج1، ص363.
[3]. أسد الغابة، ابن اثیر، بیروت: دار الكتاب العربي، ج4، ص25.
مناقب علی بن أبی طالب، ابن مغازلي، انتشارات سبط النبي، 1426ق، ص226.
[4]. ینابیع المودة لذوی القربی، قندوزی، دار الأسوة للطباعة والنشر، 1416ق، ج1، ص275.
[5]. همان، ج2، ص419.
الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة، ابن حجر هیثمی، قاهره: مكتبة القاهرة، 1385ق، ص131.
[6]. فصول المهمه فی معرفة الائمه، ابن صباغ مالکی، دار الحديث للطباعة والنشر، 1422ق، ج1، ص577.
[7]. المناقب، خوارزمي حنفی، مؤسسة النشر الإسلامي، 1411ق، ص281.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.