لعن بنی امیه در زیارت عاشورا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی از پیروان وهابیت در مقام شبههافکنی در سندیت و اعتبار زیارت عاشورا گفتهاند: از آنجا که به یقین میدانیم برخی از بنیامیه از یاران و ارادتمندان به اهلبیت (علیهم السّلام) بودهاند و لعن چنین کسانی جایز نمیباشد، امّا میبینیم در زیارت عاشورا همهی بنیامیّه به صورت کلّی مورد لعن قرار گرفتهاند، و از سوی دیگر میدانیم که در آیات متعددی از قرآن کریم ما را از آن که به گناه گروهی، گروه دیگری را گناهکار بدانیم، نهی شدهایم: «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی [انعام/164] و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمّل نمیشود»، «لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ [بقره/286] انسان هر کار نیکی انجام دهد، برای خود انجام داده و هر کار بدی کند، به زبان خود کرده است».
پاسخ: درست است که در فرازی از زیارت عاشورا و آیهای از قرآن و روایاتی که ذیل آن وارد شده همهی بنیامیه مورد لعن قرار گرفتهاند، امّا با این وجود باید گفت:
- سعادت و شقاوت هر کس به دست خود اوست نه طایفه، قوم و گروه منتسب به او، و همانگونه که اشاره شد گروهی را به گناه گروه دیگر عذاب نمیکنند.[1] چنان که مصاحبت با شخص یا قوم و گروهی نیز نمیتواند تنها عامل تعیین کننده در سعادت و یا شقاوت کسی باشد؛ چنان که بر اساس روایات اهلسنت و مورد قبول وهابیت یکی از همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به نام «قتیله بنت اشعث» پس از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مرتد شد و با عکرمه ازدواج کرد و به این ترتیب از «امالمؤمنین» بودن خارج گشت؛[2] همچنین خداوند از همسران حضرت نوح (علیه السّلام) و حضرت لوط (علیه السّلام) به عنوان کافر و خائن یاد کرده؛ و یا پسر حضرت نوح (علیه السّلام) که با بدان نشست و کافر شد. به همین رو، این که شخصی صرفا به خاطر انتساب به طایفه خاصی (از لحاظ نسبی)، مورد لعن قرار بگیرد، مخالف عقل و وحی است؛ چنان که عکس این مطلب نیز صحیح است، به این معنا که مثلا ابولهب با این که از بنیهاشم و عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود در قرآن کریم و روایات فریقین مورد مذمت و لعن قرار گرفته است.
- در خاندان بنیامیه افرادی بودهاند که مورد تمجید ائمه اطهار (علیهم السّلام) قرار گرفتهاند؛ به همین رو ملعون بودن بنیامیه به طور عام، متناقض با روایات صحیحه دال بر وجود افراد صالح و مورد تایید ائمه اطهار (علیهم السّلام) از بنیامیه است.
- از آنجا که اکثر بنیامیه مانند یزید و... در تضاد با حق و دشمن اهلبیت (علیهم السّلام) بودهاند، لعن آنها در ادعیه مورد نص قرار گرفته، امّا این لعن نه از آن جهت است که چون از نسل بنیامیهاند، بلکه به خاطر ظلمها و ستمهایی است که در حق اهلبیت (علیهم السّلام) کردهاند. چنان که اگر کسی حتی از بنیهاشم هم باشد، ولی رفتاری همچون یزید و امثال او داشته باشد، مورد لعن قرار میگیرد. و بنیامیه به خاطر این که در تضاد با حق بودند مورد لعن واقع شدهاند نه از آن جهت که از اولاد و فرزندان امیه بودند و حتی اگر در این زمان هم کسی بر عقیده بنیامیه باشد مشمول لعن الهی واقع خواهد شد و یا اگر از لحاظ عقیده با اهلبیت همراه باشد از پیروان آنان شمرده خواهد شد.
- بنیامیه دو گروه بودهاند که هر دو گروه از نسل «عبد شمس» میباشند که به «بنیامیه اکبر» نامیده میشوند،[3] با این تفاوت که هرگاه «بنیامیه» گفته میشود منظور فرزندان «عبدشمس» میباشد که شامل «امیه اصغر» و «امیه اکبر» میشود، ولی هرگاه به طور مطلق و بدون قید «اکبر» و یا «اصغر» بیاید مراد «بنیامیه اکبر» میباشد. و مرحوم مامقانی در شرح حال محمد بن ابی حذیفه میگوید: «نباید تصور شود که هر کسی که عبشمیّ (منسوب به فرزندان عبد شمس که مخفّف آن عبشمی است) بود و یا پسر دایی معاویه بود به خاطر این که از نسل بنیامیه است، ملعون میباشد. چرا که او (محمد بن ابی حذیفه) از فرزندان عبد شمس، پدر امیّه است نه از فرزندان خود امیّه. فرزندان عبد شمس هفت شعبه میشوند: نسل «امیه اکبر» که تعدادی از آنها همان پادشاهان ملعون بنیامیه میباشند و هرگاه «بنیامیه» مطلق گفته شود همینان منظورند؛ نسل «ربیعه» که عتبه پدر همین محمّد بن ابی حذیفه از این نسلند؛ نسل «عبد العزّی» که ابوالعاص بن ربیع داماد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از دخترش زینب از این نسل میباشند؛ نسل «عبد امیّه»؛ نسل «نوفل»؛ نسل «حبیب» که عبدالله بن عامر بن کریز بن ربیعه بن حبیب بن عبد شمس از این نسل میباشند؛ نسل «بنی امیّه اصغر» که عبدالله بن حارث به امیّه از این نسل میباشند و به سه نسل اخیر «عبلات» گفته میشود چون مادر آنها «عبله بنت عبید» از فرزندان «غنم» میباشند.» پس روشن شد که هر عبشمی و هر اموی ملعون نیست؛ بلکه گروهی «بنیامیه اکبر» که همان پادشاهان ستمگر اموی بودهاند به طور قطع ملعونند، ولی معلوم نیست که «بنیامیه اصغر» و همهی منسوبان بنیامیه ملعون باشند، بلکه لعن بر گروه خاصی از آنان یعنی فرزندان «حرب بن امیّه» و «عاص بن امیّه» تعلق میگیرد که هنگام گفتن «بنیامیّه» به طور مطلق اراده میشود.[4]
- لفظ «بنیامیه» در عرف اهلبیت (علیهم السّلام) به معنای لغوی آن نمیباشد که همهی فرزندان امیه را شامل شود، بلکه منظور آنان از این لفظ همهی طاغیان و فاسدان از فرزندان امیّه اکبر و پیروان آنها میباشد که دشمن امیرمؤمنان (علیه السّلام) و اهلبیت (علیهم السّلام) بودهاند، حتی اگر از نسل بنیامیه هم نباشند.
پینوشت:
[1]. علل الشرائع، صدوق، داوری، قم، ج 1، ص 229.
[2]. الطبقات الکبری، زهری، دار صادر، بیروت، ج 8، ص 147.
[3]. المعارف، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبه، دارالمعارف، قاهرة، ج 1، ص 72.
[4]. تنقیح المقال، شیخ عبدالله مامقانی، باب المیم، ج 2، ص 59.
افزودن نظر جدید