تکفیر مسلمانان، مخالفت صریح با قرآن است.

  • 1394/03/18 - 14:56
اگر در قرآن سیری کوتاه داشته باشیم و روایات پیامبر اکرم را مورد مطالعه قرار دهیم، پی می‌بریم که مسئله تکفیر مسلمانان مخالف آیات قرآن و روایات پیامبر و برخلاف نظریه علمای اسلام می‌باشد و هیچ مدرک و دلیل عقلی و شرعی وجود ندارد که به راحتی مسلمانی را مورد تکفیر قرار داد، چرا که کمترین درجه مسلمانیِ افراد، اقرار و گواهی به...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر در قرآن سیری کوتاه داشته باشیم و روایات پیامبر اکرم را مورد مطالعه قرار دهیم، پی می‌بریم که مسئله تکفیر مسلمانان مخالف آیات قرآن و روایات پیامبر و برخلاف نظریه علمای اسلام می‌باشد و هیچ مدرک و دلیل عقلی و شرعی وجود ندارد که به راحتی مسلمانی را مورد تکفیر قرار داد، چرا که کمترین درجه مسلمانیِ افراد، اقرار و گواهی به وحدانیت خداوند و رسالت به پیامبری حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است، اگر چه با زبان باشد، که در این صورت خون و مال و جان و ناموس چنین فردی محفوظ است و هیچ کس حقّ تعرّض به او را ندارد.

لذا خداوند متعال در قرآن درباره اسلام عرب‌های بادیه نشین این چنین می‌فرماید: «قَالَتْ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلْ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ.[حجرات/14] یعنی عرب‌های بادیه‌نشین گفتند ایمان آوردیم،‌ بگو: شما ایمان نیاورده‌اید ولی بگوئید اسلام آورده‌ایم، چون هنوز ایمان وارد قلب شما نشده و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید چیزی از پاداش کارهای شما فروگذار نمی‌کند، خداوند آمرزنده‌ و مهربان است.» پس مفسرین بزرگ شیعه و اهل سنت در کتب تفسیر خود ذیل این آیه شریفه معتقدند که با شهادت و اقرار به خدا و پذیرش رسالت پیامبر اسلام، مرحله اول از مسلمانی محقق شده و خون و مال و آبرو و ناموس و ... چنین شخصی باید از تعرّض محفوظ بماند. و همچنین در دنباله تفسیر آیه شریفه می‌گویند: «میان اسلام و ایمان تفاوت است و ایمان مرحله‌ی بالاتری از اسلام است و اسلام با شهادت و گواهی به وحدانیت خدا و یکتاپرستی حاصل شده و احتیاجی به مطابقت عمل با اعتقاد درونی نیست.»[1]

زمخشری دراین‌باره می‌نویسد: «الاسلام الدخول فی السلم و الخروج من أن یکون جرباً لمؤمنین، باظهار الشهادتین.[2] اسلام ورود در امنیت و آرامش و خارج شده از جنگیدن با مؤمنان و مسلمانان است که با شهادتین حاصل می‌شود.» قرطبی می‌نویسد: «و حقیقة الایمان التصدیق بالقلب و أمّا الاسلام فقبول ما أتی به النبی فی الظاهر و ذلک یحقن الدم.[3] حقیقت ایمان همانند تصدیق قلبی است و پذیرش اسلام یعنی باور ظاهری به آنچه پیامبر اکرم آورده است، برای حفظ جان کافی است.» خداوند هم در آیه دیگری در مورد اسلام آوردن کفار در میدان جنگ می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمْ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً [نساء/ 94] ای کسانی که ایمان آورده‌اید: هنگامی که در راه خدا گام برمی‌دارید تحقیق کنید و به سبب اینکه سرمایه ناپایدار دنیا به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و سلام می‌کند نگوئید مسلمان نیستی، چرا که غنیمت‌های فراوانی برای شما نزد خداست، شما قبلاً چنین بودید و خداوند بر شما منّت نهاد پس تحقیق کنید، خداوند به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است.»

در شأن نزول این آیه شریفه چنین نقل شده است که «بعث رسول الله سریة علیها أسامة بن زید الی بنی ضمره فلقوا رجلاً منهم یدعی مرداس بن نهیک، معه غنیمة له و جمل أحمر، فلمّا رأهم أوی الی کهف جبل و أتبعه أسامه، فلمّا بلغ مرداس الکهف وضع فیه غنمه، ثم أقبل إلیهم فقال: ‌السلام علیکم: أشهد أن لا إله الا الله و أنّ محمداً رسول الله، فشد علیه أسامة، فقتله من أجل جمله و غنیمته ... .[4] پیامبر گروهی را به فرماندهی اسامه بن زید برای جنگ فرستاد مسلمانان وقتی به مکان و قبیله بنی ضمره رسیدند متوجه شدند همه افراد قبیله فرار کردند و تنها یک نفر از آنان به خاطر اموال و ثروت فراوان باقی مانده است، آن شخص هنگامی که با سپاه مسلمانان مواجه شد، شهادتین را بر زبان جاری ساخت، اسامه به شهادتین او اعتنا نکرده و او را کشت، پس از بازگشت سپاه اسلام، یکی از مسلمانان ماجرا را به پیامبر گزارش داده و پیامبر اکرم اسامه را احضار کرد و او را سرزنش کرده و فرمودند: «آیا کسی را که (لا اله الا الله) گفت کشتی؟ فردای قیامت چه جوابی داری؟» پس از این ماجرا بود که خداوند این آیه شریفه را نازل فرمود. ظاهراً این جریان هم تا به الآن ادامه دارد و برخی از مسلمان‌نماها مثل وهابیان، داعشی‌ها و ... بدون هیچ عذری عده‌ی زیادی از مسلمین را تکفیر می‌کنند و بی‌دلیل خون و مال و ناموس آنها را مورد تعرّض قرار می‌دهند و این در حالی است که همه‌ی آنها معتقد به خدای یگانه و رسالت پیامبر اسلام و ... هستند و به قول فرمایش پیامبر اکرم اینان فردای قیامت در محکمه عدل الهی چه جوابی دارند که بدهند،‌ و طبق صریح آیه شریفه قرآن که خداوند می‌فرماید: «بِأَىِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ[تکویر/9] به کدامین گناه کشته شدند» چگونه می‌خواهند خود را تبرئه کنند.

پی‌نوشت:

[1]. تفسیر طبری، طبری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، تحقیق علی عاشور، ذیل آیه شریفه 41 حجرات، ج 26 ص 167.
تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت (1422 هـ ـ 2002 م) ذیل آیه شریفه.
[2]. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، زمخشری، ج 4 ص 366، ذیل آیه شریفه.
[3]. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، دار الفکر، بیروت (1422 هـ ـ 2002 م) ج 8 ص 4659 ذیل آیه شریفه.
[4]. الدر المنثور، سیوطی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، تصحیح الشیخ نجدت نجیب، ج 2 ص 200.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.