مکتب می مام سا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مکتب می مام سا (Purva Mimamsa) برخلاف مکتب ودانتا که بر جنبه عقلانی فرهنگ ودایی تکیه دارد، بیشتر محصول وجه آیین و مناسکگرایانه این فرهنگ میباشد. این مکتب بر آن است از راه فلسفه، آیین و مناسکگرایی، ودایی را پا برجا نگاه دارد. باورهایی که از درون این مکتب میتراود با دیگر باورهای آیینهای هندی تفاوت چندانی ندارد اما گونهگونی آن با دقت آشکار میشود: «مکتب «می مام سا» با تکیه بر اعتبار و درستی ادراک حسی، به واقعیت جهان و همه اشیای گوناگون آن باور دارد و بر این مبنا نظریه بودایی تهی بودن و بیاعتباری و لحظهای بودنِ جهان را ردّ میکند؛ همچنان که نظریه مکتب ودانتا مبنی بر غیرواقعی بودن جهان پدیدهها را هم قبول ندارد.[1]
این مکتب علاوه بر واقعی دانستن محسوسات، چیزهایی چون روح، بهشت، جهنّم و شیاطین را واقعی میداند. روحها ذواتی جاودانه، سرمدی و تغییرناپذیرند؛ همچنانکه عناصر مادی که جهان از ترکیب آنها ساخته شده چنین اند. قانون کارما (عمل و پیامدهای آن) خود به تنهایی برای هدایت و تعیین چگونگی شکلگیری اشیای جهان کافی و وافی است.[2] این سخن دو چیز را بهخوبی روشن میکند: نخست باور به تناسخ که از وجود کارما و سرمدی بودن روح درک میشود و دیگری بینیازی از تدبیر خداست که از وافی و کافی بودن کارما برای شکلگیری اشیای جهان برمیآید.
روح جوهری است فرازمان و بینهایت که با بدن جسمانی و جهان واقعی پیوند دارد و پس از مرگ برای برداشت محصول کار خود و دریافت نتیجه و ثمره اعمالی که در جهان انجام داده است، زنده و باقی میماند.[3] ناگفته نماند در اندیشه متقدّمان این مکتب، خیر اعلی و سعادت کامل، نیل به بهشت بود. آنان پایان راه اجرای مستمر و بیوقفه آیین و مناسک را بهشت میدانستند اما «با گذشت زمان و به مرور، اندیشهورزان و نویسندگان «می مام سا» با دیگر مکتبهای هند همآواز و همرأی شدند و پذیرفتند که خیر اعلی(nihsreyasa)، رهایی و آزادی از وابستگیهای مادّی و دنیایی است. آنها میگفتند انجام عمل نیک یا بد، چنانچه به خاطر کسب لذّت از اشیای دنیایی باشد، باعث تولّد دوباره میشود.[4]
پینوشت:
[1]. معرفی مکتبهای فلسفی هند، چاترجی، ساتیش چاندرا، با همکاری موهان داتا، دریندا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، ص 608.
[2]. همان، ص 609.
[3]. همان، ص 613.
[4]. همان، ص619.
بنگرید به: فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، قم، نشر صهبای یقین، ص 57.
افزودن نظر جدید