جواز استمداد از اولیای الهی که در قید حیات نیستند.

  • 1394/03/05 - 18:25
طبق آيات قرآن مرگ پايان زندگی نيست، بلکه دريچه‏‌ايست برای يک زندگی نوین و عالمی که برتر از جهان ماده و طبيعت است. قرآن در یکی از آیات درباره زندگی شهدا پس از مرگ چنین می‌فرماید: «وَلا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ اَمْواتٌ، بَلْ اَحْياءٌ وَلکِنْ لاتَشْعُرُونَ.[بقره/154] به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، نگوييد مرده‌‏اند، بلکه آنان زندگانند، ولی شما احساس نمی‏‌کنيد.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بر خلاف اعتقاد وهابیون که توسل به اولیای الهی (در قید حیات نیستند) شرک است، اما از نگاه قرآن استمداد از اولياي الهی امری جایز و مشروع است، برای روشن شدن این مساله به چند نکته باید توجه کرد.
نکته اول: امری که واضح است مسلمانان امروز در محضر پيامبر و يا امامی نيستند که به حضور آنها برسند و از آنان درخواست حضوری بنمايند، بلکه غالباً سؤال‌ها و درخواست‏‌های آنان از ارواح مقدس انبيا و اوليا است.
نکته دوم: طبق آيات قرآن مرگ پايان زندگی نيست، بلکه دريچه‏‌ايست برای يک زندگی نوین و عالمی که برتر از جهان ماده و طبيعت است. قرآن در یکی از آیات درباره زندگی شهدا پس از مرگ چنین می‌فرماید: «وَلا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ اَمْواتٌ، بَلْ اَحْياءٌ وَلکِنْ لاتَشْعُرُونَ.[بقره/154] به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، نگوييد مرده‌‏اند، بلکه آنان زندگانند، ولی شما احساس نمی‏‌کنيد.»
در آیه دیگر درباره خبر داشتن پیامبران از دنیا می‌فرماید: «اِنّي آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ، قيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ، قالَ يالَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ، بِما غَفَرَ لي رَبِّي وَجَعَلَني مِنَ الْمُکْرَمينَ.[یس/25-27] وی گفت من به خدای شما (فرستاده‌‏ها) ايمان آوردم (به خاطر همين ايمان) به او گفته شد وارد بهشت شو، گفت ای کاش قوم من می‌‏‌دانستند که خدای من مرا بخشيد و گرامی داشت.» مقصود از بهشت در این آیه، که به او گفته شد وارد آن شود، بهشت برزخی است نه اخروی، به گواه اين که وی آرزو می‏‌کند که ای کاش قوم من می‏‌دانستند خدايم مرا بخشيده و گرامی داشته است. آرزوی چنين آگاهی با جهان آخرت که حجاب‌ها و پرده‏‌ها از برابر ديدگان انسان برداشته می‏‌شود، و وضع انسان‌ها بر يکديگر پوشيده نمی‌ماند، سازگار نيست. بلکه چنين ناآگاهی با جهان دنيوی مناسب است.
نکته سوم: پيامبر اسلام با ارواح انبيا سخن می‏‌گويد: «وَسْئَلْ مَنْ اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا اَجَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ الِهَةً يُعْبَدُونَ.[زخرف/45] از پيامبران پيشين بپرس آيا غير از خدای رحمان خدايی قرار داديم که مورد پرستش قرار گيرد؟» ظاهر آيه اين است که پيامبر می‏‌تواند از همين نشأت طبيعی، با پيامبران که در نشأت ديگر به سر می‏‌برند تماس بگيرد تا روشن شود که دستور خداوند در تمام قرن‌ها و اعصار به تمام پيامبران اين بود که جز خدای يگانه را نپرستند. پس طبق این آیات اولیای الهی از دنیا خبر دارند.
نکته چهارم: قرآن بر پيامبران درود می‏‌فرستد: قرآن مجيد در مواردی، بر پيامبران سلام و درود فرستاده است و هرگز اين سلام‏‌ها و درودها، تحيات خشک و تعارف‏‌های بی‌‏معنا و تشريفاتی نبوده است. «سَلامٌ عَلي اِبْراهيم[صافات/109] سلام بر ابراهیم.»
با توجه به مطلبی که گذشت، ثابت شد که اوليای الهی می‏‌توانند سخنان ما را دريافت کنند، و به اذن الهی نيز پاسخ بگويند در این صورت استمداد از آنان مشکلی ندارد.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.