جنجال بزرگ وهابیت در فتوایی از امام خمینی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اهانتهای وهابیت به علمای شیعه آن است که به فتوایی از امام خمینی استناد کرده و با جار و جنجال فراوان، میگویند: «ای کاش شیعیان از فتاوای مراجع تقلید خود آگاه بودند تا ببینند بزرگان آنها چه میگویند؛ به عنوان نمونه، خمینی شیعه! که او را «امام» میخوانند چنین فتوا داده است: «مشهور و اقوی جواز وطی همسر از دبر است.» این در حالی است که وهابیت، بخش پایانی فتوا را مورد دستبرد و تحریف قرار داده و بخش نخستین آن را بیان میدارند که اصل فتوا و کامل آن، چنین است: «مشهور و اقوی جواز وطی همسر از دبر است. وطی دبر کراهت شدید دارد و احتیاط مستحب آن است که ترک کند، مخصوصاً اگر زن راضی نباشد.»[1]
پاسخ: شایسته است نخست، به وهابیت هشدار دهیم تا از ورود به این گونه مباحث بپرهیزند، چرا که: «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز!.» طبیعی است که در لابلای کتب و در فضاهای علمی، مطالبی یافت میشود که علنی ساختن و سوء استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف مغرضانه جایز نمیباشد. «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»؛ (لکلّ مقال مقام). شما که قدرت درک صحیح سخنان بزرگان را ندارید از جوسازی علیه آنان بپرهیزید تتا ناچار نگردیم ما نیز از باب «قاعده الزام» و بنا به فرمودهی امیرمؤمنان (علیه السّلام) «ردّ الحجر من حیث جاءک»[2] ناچار به کنار زدن برخی پردهها شویم که در آن صورت از ورودتان به خط قرمزهای شیعه، شرمسار خواهید شد. اما حال که وارد این عرصه شدید، لازم است جهت سمزدایی از اذهان جامعهی اسلامی مطالبی را روشن سازیم: اولاً. علمای شیعه در ادلهی شرعی، تابع احکام شریعتاند و نه «احساسات شخصی»؛ به همین رو؛ در این مسأله نیز برخی از علمای شیعه فتوا به حرمت و برخی دیگر همچون امام خمینی چون ادله حرمت نزد آنان تمام نبوده، با استفاده از آیهای از قرآن کریم، فتوا به جواز، ولی همراه با کراهت شدیده دادهاند.
ثانیاً «من کان بیته من زجاج، فلا یرمی النّاس بالحجر»؛ کسی که خانهای از شیشه ساخته، به دیگران سنگ پرتاب نمیکند.» کاش آنان که به خاطر فهم ناقص خود از فتاوای علمای شیعه، آنان را مورد تهمت و اهانت قرار میدهند، از روایات و فتاوای موجود نزد خود آگاه بوده و سپس چنین تهمتها و اهانتهایی را روا میداشتند؛ به عنوان نمونه روایت صحیحالسندی همچون روایت زیر جایی برای اشکال به علمای شیعه باقی نمیگذارد: «عمر نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: ای رسول خدا، من هلاک شدم! حضرت فرمود: چه چیزی باعث هلاکت تو شد؟! عمر گفت: من زن خود را دیشب در رختخواب واژگون نمودم (و از عقب با او هم همبستر شدم)! حضرت پاسخی نداد تا آیه نازل شد: «زنان شما، محل بذرافشانی شما هستند پس هر زمان که بخواهید، میتوانید با آنها آمیزش کنید» سپس حضرت فرمود: با زنان به هر شکل خواستی مجامعت کن، ولی از دو چیز بپرهیز: مجامعت از پشت و در حال حیض.»[3]
ثالثاً آنان که فتوای امام خمینی را نفهمیدهاند یا نخواستهاند بفهمند، باید بدانند در میان مذاهب مختلف اهلسنت فتاوای عجیبی هست که با بودن آنها نوبت به تبلیغ منفی علیه علمای شیعه نمیرسد؛ به عنوان نمونه ابوحنیفه که دارای بیشترین پیرو میان مذاهب چهارگانهی اهلسنت است در این باره چنین فتوا داده است: ابو حنیفه در فتوایی بسیار عجیب، حتی وطی در دبر زن اجنبیه را موجب حدّ سنگسار یا تازیانه ندانسته و جز تعزیر چیز دیگری بر او نمیبیند: «اگر کسی با زنی غیر از همسر خود از عقب نزدیکی کند، یا به تعبیر دیگر عمل قوم لوط را با چنین زنی انجام دهد، نزد ابوحنیفه حدّی بر او نیست و فقط تعزیر میگردد.»[4] یعنی به فتوای ابوحنیفه انجام چنین کاری با همسر خود اشکال ندارد و در غیر همسر خود هم حکم زنا نداشته و فقط تعزیر میگردد و تعزیر هم نزد علمای اهلسنت یعنی، حاکم از یک تا ده ضربه تازیانه بر چنین کسی بنوازد. [5] آیا در یک یا ده ضربه تازیانه، از حیث قوانین جزای اسلامی، رعایت تناسب جرم و جنایت با مجازات شده است؟! در متون اهلسنت از ابوحنیفه، نقل شده که وی حدّ لواط را نیز برداشته است: «اسماعیل، نوهی ابوحنیفه شنید که یحیی بن اکثم از پدربزرگ وی بدگویی میکند؛ نوهی ابوحنیفه در پاسخ به بدگوییهای وی گفت: آیا این است پاداش پدربزرگ من ابوحنیفه که مسکرات را حلال دانست و حد را از لواط برداشت؟!.»[6] شاید با دیدن فتوای بالا از ابوحنیفه برخی صدور چنین فتوایی را از امام بزرگترین مذهب اربعهی اهلسنت برایشان باور کردنی نباشد، در حالی که اینگونه فتاوا از وی بسیار بوده است.
پینوشت:
[1]. تحریر الوسیلة، امام خمینی، مؤسسه دار العلم، قم، ج 2، ص 241.
[2]. مصادر نهج البلاغة و أسانید، السید عبد الزهراء الحسینی الخطیب، دار الزهرا، بیروت، ج 4، ص 244.
[3]. سنن الترمذی، ترمذی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 5، ص 216.
[4]. بدایة المبتدی فی فقه الإمام أبی حنیفة، مکتبتة و مطبعة محمد علی صبح، قاهرة، ج 1، ص 106.
[5]. صحیح بخاری، بخاری، بیروت، ج 6، ص 2512.
[6]. ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب، ثعالبی، دارالمعارف، قاهرة، ج 1، ص 158.
دیدگاهها
babak
1394/03/04 - 18:08
لینک ثابت
مذهبی که تمامی بر گرفته از
افزودن نظر جدید