بین قرآن و زیارت جامعه کبیره تعارضی نیست.

  • 1394/02/19 - 08:16
طبق آیات قرآن، فرشتگان، پیامبران و اولیای خویش را به عنوان گواهان روز قیامت، مأمور حسابرسی و عذاب و... قرار داده و این منافاتی با حسابرسی خداوند و توحید ندارد و با آیات و روایاتی همچون: «علیّ قسیم النّار و الجنّة» که شیعه و سنّی روایت کرده، سازگاری داشته و در حقیقت، بیان دیگری از فراز «إیاب الخلق إلیکم» در زیارت جامعه کبیره است. به این ترتیب...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعه وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که چرا شیعیان در زیارت جامعه‌ی کبیره خود با شریک قائل شدن برای خداوند از قول امام هادی (علیه السّلام) می‌خوانند: «وإیاب إلیکم، و حسابهم علیکم» در حالی که خداوند در سوره مبارکه غایشه می‌فرماید: «إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ [غاشیه/25-26] به یقین بازگشت (همه) آنان به سوی ماست و مسلماً حسابشان (نیز) با ماست!» که با توجه به آیات قبلی ضمیر «نا» به خداوند متعال برمی‌گردد؛ در حالی که شیعیان با جملاتی که در زیارت جامعه می‌خوانند برای خداوند، شریک قرار داده و کارهایی که به خداوند اختصاص دارد را به امامان نسبت می‌دهند.
عجیب‌تر این که یکی از پیروان پرچم‌دار وهابیت در داخل کشور اسلامی ما شبهه‌ی بالا را در یکی از کتاب‌های خود تکرار کرده و در تقویت آن کوشیده و چنین گفته است: «اگر خداوند سبحان اذن داده بود تا پیامبر اکرم و امامان، حساب مردم را بر عهده گیرند، هیچ‌گاه در کتابش به رسول خود اعلام نمی‌فرمود: «مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ [انعام/52] حساب ایشان به هیچ وجه بر عهده تو نیست» امامان به ما سفارش نموده‌اند که روایات مخالف با قرآن را نپذیرید، اگر این جمله (در زیارت جامعه) با آیه شریفه بالا مخالفت نداشته باشد، پس معنای «روایت مخالف با قرآن» کدام است؟»
پاسخ نقضی:
- آیا وهابیتی که با دیدن عبارت و یا روایتی در بیان فضائل اهل‌بیت (علیهم السّلام) چنین حساس شده و با وجود مؤیدات و دلایل قرآنی و روایی برای آن، خود را وکیل مدافع دین و شریعت دانسته و حسّ پاسداری و حراست آنها برانگیخته می‌شود، آیا اگر همان عبارت را درباره‌ی بزرگان و خلفای مورد قبول خود ببینند، باز هم همین احساس وظیفه را می‌نمودند؟ به عنوان نمونه روایات ساختگی فراوانی که به عنوان فضیلت‌های بزرگان خود که در مقابل فضائل اهل‌بیت (علیهم السّلام) ساخته شده و پیش‌تر به آنها اشاره شد و این‌جا به مناسبت موضوع به یکی از آنها اشاره می‌کنیم: «چون قیامت برپا می‌شود، منادی از زیر عرش الهی ندا می‌‎دهد: اصحاب محمد کجایند؟ در این هنگام ابوبکر، عمر بن خطاب و عثمان بن عفّان و علی بن ابیطالب (علیه السّلام) را می‌آورند. به ابوبکر گفته می‌شود: برو جلوی درب بهشت بایست و با رحمت خدا هر که را می‌خواهی، وارد بهشت کن و هر که را نمی‌خواهی، مانع‌ شو! سپس به عمر گفته می‌شود: برو جلوی پل صراط بایست و هر که را خواستی، پرونده‌اش را سنگین کن تا به بهشت برود و هر که را خواستی، از پرونده‌اش بردار تا سبک شود و وارد دوزخ شود؛ سپس خداوند دو جامه بر عثمان پوشانده و به او می‌گوید: من این دو جامه را همزمان با خلقت آسمان‌ها و زمین آفریده و برای امروز تو ذخیره نمودم...»[1] آیا همان مفهومی که در زیارت جامعه‌ی کبیره آمده و وهابیت به خاطر عدم توانایی در فهم صحیح آن و توهّم تناقض با آیات قرآن، گوش فلک را با فریاد‌های تکفیرشان کر کرده‌اند در روایت بالا نیامده؟! آیا حساب و کتاب بندگان و تقسیم بهشت و دوزخ، به ابوبکر و عمر واگذار نشده؟!
- آیا اشکال دارد انسان‌هایی که در عبودیت و بندگی از ملائکه پیشی گرفته‌اند و ملک‌وار محو اراده و خواست خدایشان شده‌اند (یعنی اهل‌بیت (علیهم السّلام)، به امر خدا در حساب و کتاب بندگان دخالت کنند؟ اگر هرگونه تفویض و واگذاری از سوی خداوند به بندگان خدا منافات با توحید دارد آیه‌ای زیر را چگونه پاسخ می‌دهند که در آن خداوند امر زنده کردن مردگان را به بنده‌ای از بندگان خود بخشیده است: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِىءُ الأكْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْيِـي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ [آل‌عمران/49] و (او را به عنوان‏) پيامبرى به سوى بنى اسرائيل (مى‏‌فرستد، كه او به آنان مى‌‏گويد:) «در حقيقت، من از جانب پروردگارتان برايتان معجزه‌‏اى آورده‌‏ام: من از گِل براى شما (چيزى‏) به شكل پرنده می‌سازم، آن گاه در آن می‌دمم، پس به اذن خدا پرنده‌‏اى می‌شود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود می‌بخشم و مردگان را زنده می‌گردانم و شما را از آنچه می‌خوريد و در خانه‌‏هايتان ذخيره می‌كنيد، خبر می‌دهم مسلماً در اين (معجزات‏)، براى شما -اگر مؤمن باشيد- عبرت است.» اگر کسانی به درجه مظهریت رسیدند و به امر خدا عیسی‌وار در دنیا خلق کننده، میراننده و زنده کننده شدند، اینان در آخرت هم به امر خدا می‌توانند حکومت داشته باشند و به حساب خلایق برسند، پاداش دهند، کیفر نمایند، چشم بپوشند و «إیاب الخلق» باشند.
پاسخ حلی:
- در قرآن کریم به جز در موضوع عبادت که انحصار به خداوند سبحان دارد و از ضمیر متکلم وحده استفاده شده: «فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ [عنکبوت/56] پس تنها مرا بپرستید» یا «أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ [انبیاء/25] معبودی جز من نیست پس تنها مرا پرستش کنید» در سایر موارد که سخن از عبادت نیست، بلکه سخن از خالقیت، رازقیت، میراندن، زنده کردن و... است، ضمیر به صورت جمع آمده که نشانگر وجود کارگزاران و دست‌اندرکاران دیگر در اداره جهان از سوی خداست که آنان همگی مأموران الهی‌اند و به فرمان او عمل می‌کنند. با این تفسیر بعید نیست که ائمه اطهار (علیهم السّلام) نیز شامل این مجموعه باشند، چه این که هرگاه ملائک بتوانند حساب اعمال کنند، چرا ائمه (علیهم السّلام) نتوانند؟
- از آیات قرآن مجید به دست می‌آید که خداوند متعال برای تدبیر امر جهان و جهانیان، دست‌اندرکاران فراوانی دارد که در قرآن به آنها اشاره شده: «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا [نازعات/5] و آنها که امور را تدبیر می‌کنند» این در حالی است که خداوند سبحان در جایی دیگر از قرآن کریم خود را «تدبیر کننده تمام امور» می‌خواند: «يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ [سجده/5] این خداوند است که امور جهان را از آسمان به سوی زمین تدبیر می‌کند».
- در مورد بحث نیز خداوند سبحان، طبق آیات قرآن، فرشتگان، پیامبران و اولیای خویش را به عنوان گواهان روز قیامت، مأمور حسابرسی و عذاب و... قرار داده و این منافاتی با حسابرسی خداوند و توحید ندارد و با آیات و روایاتی همچون: «علیّ قسیم النّار و الجنّة» که شیعه و سنّی روایت کرده، سازگاری داشته و در حقیقت، بیان دیگری از فراز «إیاب الخلق إلیکم» در زیارت جامعه کبیره است. به این ترتیب نه تنها تناقضی میان آیه مذکور «إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ» و زیارت جامعه نیست، بلکه این فراز از زیارتنامه، در مقام تفصیل و در راستای بیان آیه‌ی شریفه می‌باشد.

پی‌نوشت:

[1]. کتاب الفوائد، إبراهیم شافعی، ریاض، تحقیق: حلمی کامل أسعد عبد الهادی، ج 1، ص 107.
تاریخ مدینة دمشق، عبدالله شافعی، بیروت، تحقیق: محب الدین، ج 44، ص 191.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.