دیدگاه ذهبی ناصبی نسبت به حضرت مهدی و خلفای دوازدهگانه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ معمولاً علمای بزرگ اهلسنت نسبت به ائمه اثنی عشری شیعه دیدگاه مثبتی ندارند و این طبیعی است چرا که آنها نسبت به حضرت علی (علیه السلام) به عنوان خلیفه و صحابی پیامبر ارزش زیادی قائل نیستند و اگر هم به عنوان خلیفه قلمداد کنند، در حدّ متعارف و عادی حساب باز کرده و بعضاً برخی از آنها هتاکی و جسارت هم میکنند ولی از آنجایی که حق همیشه آشکار است برخی آگاهانه یا ناخودآگاه نسبت به علی (علیه السلام) و جانشینان به حق او در کتب خود از اهلبیت پیامبر نام میبرند که همین مقدار برای دوستداران اهلبیت پیامبر کافی است. از جمله افرادی که با صراحت در کتاب خود نام ائمه اثنی عشری را متذکر و علاقمندی خود را نسبت به آنها بیان میکنند عالم بزرگ اهلسنت یعنی ذهبی ناصبی است. او در کتاب خود ذیل واژه المنتظر اینطور میگوید که:
الشریف، ابو القاسم محمد بن الحسن العسکری بن علی الهادی ابن محمد الجواد بن علی الرضی بن موسی الکاظم ... خاتمة الاثنی عشر سیّداً ... إنه صاحب الزمان ... و أنه حیٌّ لا یموت، حتی یخرج فیملأ الأرض عدلاً و قسطاً ... فوددنا ذلک والله ... رحمهم الله تعالی.[1] یعنی آخرین بازمانده امامان دوازده گانه، آقایی است که امامیه ادعای عصمت آنها را دارند و او همان کسی است که آنان میپندارند آخرین حجت و صاحب الزمان میباشد... او زنده باقی میماند و نمیمیرد تا اینکه قیام کند و زمین را که پر از ظلم و جور شده، آکنده از عدل و داد سازد. والله ما آن را دوست میداریم...
مولایمان علی، از خلفای راشدین است، دو فرزندش حسن و حسین و نوهی پیامبر، آقای جوانان اهلبهشت اند و اگر خلافت را به دست میگرفتند سزاوارتر به آن بودند... زینالعابدین بلند مرتبه و از بزرگان علمای عامل به شمار میآمد و برای امامت صلاحیت داشت ... همچنین فرزندش ابو جعفر باقر بزرگ و امامی فقیه، شایسته خلافت بود. فرزند او جعفر صادق فردی گرانقدر و از پیشوایان علمی از ابوجعفر منصور به خلافت لایقتر بود. و نیز فرزندش موسی جایگاه ارزشمندی داشت، مرد علم به شمار میآمد و اولی به خلافت از هارون بود و فرزند او علی بن موسی الرضا از شأن والا و علم و بیان برخوردار بود، عظمت او در جانها نفوذ یافت و به همین جهت مأمون او را ولیعهد خویش ساخت ...، فرزند او محمد الجواد از بزرگان قوم دانسته میشد ... همچنین فرزند جواد ملقب به هادی مردی شریف و ارجمند بود و نیز فرزند هادی، حسن بن علی العسکری که خداوند همه آنها را رحمت کند. چگونه امامان این گونه نباشند در حالی که آنان چنان که در حدیث ثقلین هست.[2] همتای قرآن هستند و امان برای مردم از غرق همانگونه که در حدیث سفینه[3] بیان شده است و باعث مصونیت امت از اختلافاند.[4]
پینوشت:
[1]. سیر أعلام النبلاء، ذهبی: (متوفای 748 هـ) مؤسسه الرساله، بیروت (1401 هـ ـ 1981م) ج 13 ص 119 الی121.
[2]. صحیح مسلم، مسلم: دار احیاء التراث العربی،بیروت، ج 2 ص 1171.
تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانی: دارالفکر بیروت، ج 4 ص 7 (1415 هـ)
مسند احمد حنبل، احمد حنبل، ج 17 ص 196 حدیث 11102، دار خانی (ریاض) المکتب الاسلامی، بیروت (1408 هـ)
[3]. مدینة المعاجز الائمة الاثنی عشر، مؤسسه المعارف الاسلامیة، قم ج 4 ص 52 (1413 هـ)
[4]. مستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری: ج 3 ص 163 حدیث 4715، دارالفکر بیروت (1422 هـ ـ 2002 م)
افزودن نظر جدید