تمدید و تکرار عزاداری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ همانگونه که میدانیم، یکی از ایرادات وهابیت به شیعیان، برپایی مراسم عزادری مستمر و به راه انداختن دستههای عزاداری و برپایی موکبها و پرچمهای ماتم در ایام عاشورای حسینی میباشد. این شور و شوق حسینی در به راه انداختن چنین مراسمی در هر سال چنان با شکوه و عظمت برگزار میشود که گویی این حادثه در همین زمان واقع شده و این مصیبت عظمی بر شیعیان وارد گردیده است. اما وهابیت با بیان اینکه «سیدنا حسین رضی الله عنه کشته شده و به بهشت رفت، حال چرا شما شیعیان همه ساله این مراسم را تمدید و تکرار میکنید؟» بر شیعیان خورده میگیرند.
علامه امینی در پاسخ به یکی از بزرگان وهابیت که با ایشان به مناظره نشسته بود، فرمودند: «ما تجربه تلخی از شما داریم؛ در واقعهای بس مهم همچون واقعه «غدیر خم» با آن که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 120 هزار صحابی را در «غدیر خم» جمع کرد و ساعتی برایشان خطبه خواند و در آن امیرمومنان (علیه السلام) را به جانشینی خود منصوب کرد و آنچه تا قیام قیامت برای امّت اسلام لازم بود را گوشزد فرمود، ولی بسیاری از شما اصل داستان را منکر شده و گفتید چه غدیری؟ چه خلافتی؟! چه وصایتی؟! اصلا در غدیر هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ خبری نبوده و برخی از شما از روی ناچاری گفتید: بله پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که در غدیر خم فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» این جمله هم به معنای دوستی و محبت علی (علیه السلام) بود نه وصایت و خلافت؛ و اساسا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نه در غدیر و نه در غیر غدیر جانشین و خلیفهای برای پس از خود بر نگزیده است و این شد که پس از آن، هزاران دروغ دیگر برای توجیه این دروغ خود گفتید.»[1]
علامه امینی همچنین افزود: «به یقین اگر در موضوع شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و جنایات یزید و یزیدیان در کربلا هم کوتاه میآمدیم و همه ساله با این شور و گداز به کوچهها و خیابانها نمیریختیم، و با سر و صدا به نوحه و عزاداری نمیپرداختیم، در این واقعه بزرگ تاریخی نیز میگفتید: این حرفها کدام است؟! چه جنایتی؟! چه شهادتی؟! چه اسارتی؟! سیدنا حسین رضی الله عنه به همراه خانواده خود برای رفتن به پیکنیک و تفریح در حال گذر از سرزمینی به نام کربلا بوده که به بیماری سختی همچون «وبا» مبتلا گردیده و پس از تحمل چند روز سخت، در همان سرزمین جان به جان آفرین تسلیم کرده و از دنیا رفته است –خدایش رحمت کند- و سیدنا یزید –رضی الله عنه- هم که از این ماجرا بیخبر بوده، با شنیدن این خبر به شدت متاثر و اندوهگین شد و پس از برگزاری مجلس ترحیم، خانوادهاش را با احترام به شهرها و منازلشان باز گرداند و ماجرا به خوبی و خوشی پایان یافت! خیر! اینجا دیگر نمیگذاریم همان تجربه تلخ تکرار گردد، به همین رو، ما همه ساله در محرم و صفر خصوصا تاسوعا و عاشورای حسینی با شور و گدازِ هر چه تمامتر و با سوزناکترین نمایههای عزا و سوگواری به کوچهها و خیابانها میریزیم و به سر و سینه میزنیم تا علاوه بر پاداش معنوی، به دنیا اعلام کنیم در این روز، حادثهای بس بزرگ اتفاق افتاده و دیگر اجازه نخواهیم داد عاشورا تکرار گردد».[2]
در همین راستا بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (رحمة الله علیه) نیز برای بزرگداشتِ هرچه با شکوهترِ «عزاداری سیدالشهداء» با تاکید بر همین موضوع به کسانی که به برگزاری آرام و بدون سر و صدا مردم را دعوت میکنند هشدار داده و فرموده: «... سید الشهدا را این گریهها حفظ کرده؛ و مکتبش را این مصیبتها و داد و قالها حفظ کرده؛ این سینه زنیها و دستهجات و عرض کنم اینها حفظ کرده. اگر فقط مقدّسی بود و توی اتاق و توی خانه مینشست برای خودش و هی زیارت عاشورا را میخواند و تسبیح میگرداند، نمانده بود چیزی؛ هیاهو میخواهد. هر مکتبی هیاهو میخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینهزن نباشد، تا پایش گریهکن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود؛ اینها اشتباه میکنند؛ بچهاند اینها».[3]
پینوشت:
[1]. سید مجتبی عصیری، شبهات عزاداری، قم بوستان کتاب، ج1، ص34-36
[2]. همان
[3]. امام خمینی، صحیفه نور، ج8، ص526
دیدگاهها
صدرا
1394/02/07 - 02:35
لینک ثابت
عزیز دلم الان واقعا به نظر
smm
1394/02/10 - 18:31
لینک ثابت
سلام دوست عزیز
افزودن نظر جدید