استناد به روایات شیعی در حرمت عزاداری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله مواردی که وهابیت بر علیه شیعیان موضع میگیرند، مبحث عزاداری است. شیعیان هرساله برای سرور و سالار شهیدان به اقامه عزاداری میپردازند و یاد و خاطره مظلومیت ایشان و اهلبیت طاهرینش را زنده میکنند تا وجدانهای آگاه برای همیشه تاریخ نسبت به ظالمین زمان آگاهی داشته و درس ایثار، جوانمردی و... را از آن حادثه برداشت نمایند. بنابراین اقامهی عزا توسط شیعیان صرفا یک حرکت نمادین نبوده بلکه پرداختن به آن حاوی اثرات مثبت در زندگی پیش رو و همچنین برای آیندگان خواهد بود.
امّا وهابیت همواره با این عمل شیعیان مخالف بوده و از آن نهی میکنند و این عمل را مخالف سنّت میدانند و مرتب شیعیان را ملامت مینمایند. شیعیان نیز برای انجام عزاداری دلایل خاص خود را بیان نموده و اتفاقا با استناد به روایاتی که در کتب علمای رجالی اهلسنت و مورد قبول وهابیّت آمده آن را موافق کتاب و سنّت میدانند. از این رو وهابیت نیز برای مقابله با این روش شیعیان، روایاتی را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده و بیان میکنند که ایشان از این کار نهی فرمودهاند: «سه چیز از اعمال جاهلیت است و همواره مردم به آن دچار هستند تا قیامت برپا گردد: درخواست باران از ستارگان؛ طعن در حَسَب و نَسَبها؛ نوحهسرایی برای مردگان».[1]
در مورد این روایت دو نکتهی قابل تأمل وجود دارد. اینکه این روایت به دلیل نداشتن سند کامل، مُرسل بوده و به همین جهت از درجه اعتبار ساقط است چنانکه برای اولین بار این حدیث در کتاب «دعائم الاسلام» اثر ابوحنیفه محمد بن نعمان مشهور به ابوحنیفهی شیعی (363ه) آمده بود که به جهت وجود روایات مرسل، از اعتبار بالایی برخوردار نیست و دیگران نیز بصورت مرسل از احادیث آن یاد کردهاند. نکته دیگر این که این روایت در صدد بیان حرمت نوحهسرایی جاهلی است که همهی علمای شیعی نیز بر آن اتفاق نظر دارند؛ چنانکه مرحوم علامه حلی میفرمود: «همهی علمای شیعه اتفاق نظر دارند که نوحهسرایی به باطل، حرام است؛ همچنین همهی علما بر جواز و مشروعیت نوحهسرایی ِ به حق، اجماع و اتفاق نظر دارند.»[2]
علمای شیعه همگی بر این مسئله اتفاق نظر دارند که نوحهسرایی به باطل مانند: خراش انداختن به صورت، پاره مردن لباس، چاک دادن یقه، به زبان آوردن جملات اعتراض گونه و کفر آمیز از مصادیق عزاداری جاهلیت، حرام، خلاف شرع و باطل میباشد. علامه مجلسی نیز در کتاب شریف «بحار الانوار» آورده است: «در دوران جاهلیت، چون کسی از دنیا میرفت، همراه با شنیدن جرمهایی همچون آدمکشی و جنایت برای او نوحهسرایی کرده و چنین میپنداشتند که اینها خصلتهای خوبی است، در حالی که آن میّت به خاطر همین جرمها در عذاب بود.»[3] بنابراین در استناد به روایت باید این موارد را نیز در نظر داشت که این حدیث در چه موردی بوده و آیا میتوان از آن برداشت کلی برای تمام مقاطع نمود یا نه؟ آقایان وهابی بدون در نظر گرفتن موارد فوق، این حدیث را برای مطلب خود به استناد گرفتهاند که این امر بسیار جای تامل دارد. این نوع استدلال را میتوان ناشی از عدم درایت آقایان وهابی دانست که بدون اشراف به نحوهی بیان و استناد به احادیث، آن را در موارد نابجا مورد استفاده قرار میدهند. از این رو خوب است ایشان قبل از استناد به چنین احادیثی با مراجعه با تاریخ و زمان بیان آن، دایره اطلاعات خود را بالا برده و بعدا اقدام به استناد آن نمایند و خوانندگان مطالب ایشان دقت نظر بیشتری را إعمال نمایند تا خدای نکردن دچار خطا نگردند.
پینوشتها:
[1]. العلامه المجلسی، بحار الانوار، تحقیق: محمد باقر البهبودی، دار احیاء التراث العربی، بیروت1403ه.ق، ج79، ص101
[2]. العلامه الحلی، منتهی المطلب، مجمع البحوث الاسلامیه، 1421 ه.ق، مشهد، ج7، ص423
[3]. العلامه المجلسی، بحار الانوار، تحقیق: محمد باقر البهبودی، دار احیاء التراث العربی، بیروت1403 ه.ق، ج79، ص108.
افزودن نظر جدید