حدیث عایشه در گریه پیامبر بر امام حسین (ع)

  • 1394/01/23 - 17:46
این که خبر شهادت و کیفیت آن را جبرئیل به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داده و با توجه به این که جبرئیل حامل وحی الهی است، و «امین الله» است بنابراین این نتیجه به دست می‌آید که منبع این خبر از جانب باری‌تعالی بوده و خداوند این قضیه را با واسطه به گوش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسانده است. نکته دیگر این‌که پیامبر اکرم، بسیار نسبت...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ایرادات وهابیت به شیعیان، عزاداری بر سید الشهداء و برپایی مراسم سوگواری است که شیعیان هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم بر آن همت می‌کنند و با پوشیدن جامه سیاه و پرچم‌هایی که نشان از عزاداری است، واقعه آن روز را در اذهان زنده نگه می‌دارند،‌ و از کوچک تا بزرگ، پیر و جوان، همه و همه همانند فرزند پدر از دست داده به شیون و گریه و زاری می‌پردازند. وهابیّت اصولا با عزاداری و برپایی چنین مراسماتی مخالف بوده و هر ساله این شبهه و ایراد را بر شیعیان وارد می‌کنند، و گمان می‌کنند شیعه این اعمال و رفتار را از روی بدعت وارد در دین ساخته و بر آن پافشاری می‌کند. امّا غافل از آن که شیعه برای تمام کارهای خود مستند دینی، شرعی و تاریخی دارد و قائل به این مطلب نیز می‌باشد که نباید چیزی به عنوان «بدعت» وارد در دین گردیده و یا به عنوان «تحریف» از آن کم و یا زیاد گردد.

این ایراد وهابیت به اقامه عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) از جهات متعدد قابل بررسی و جواب دادن است که ما در این مقاله به یک و یا حدّ اکثر دو مورد از آن اشاره خواهیم کرد:

- اقامه عزاداری برای عزیزان یک امر عاطفی بوده و در نهاد و سرشت آدمی نهفته است و چیزی نیست که بتوان آن را از فطرت آدمی جدا کرد، بنابراین کسی که شخص عزیزی را از دست بدهد و دیگر این‌که مرگ و یا شهادت وی جانسوز و جانگذاز نیز باشد، فطرت آدمی را بر آن می‌دارد که تا آخر عمر بر آن حادثه ماتم زده باشد.

- مطلب دیگر مستند به فعل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که مورد اتفاق تمام فرق اسلامی است که می‌توان به آن تمسک کرد. در این رابطه حدیثی از عایشه، أم المومنین وارد شده که می‌تواند دلیلی بر اقامه عزاداری برای حضرت اباعبد الله الحسین (علیه السلام) باشد. عایشه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌گوید: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال شنیدن وحی بود که حسین (علیه السلام) وارد شد و بر سر و دوش حضرت بالا می‌رفت و بازی می‌کرد؛ جبرئیل پرسید: آیا حسین (علیه السلام) را دوست داری؟ حضرت فرمود: چرا دوست نداشته باشم؟ جبرئیل گفت: امّت تو به زودی آن را می‌کشند؛ سپس جبرئیل دستش را دراز کرد و خاکی سفید بیرون آورد و عرضه داشت: «فرزندت در سرزمینی به نام «طفّ» کشته می‌شود». چون جبرئیل از محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خارج شد، حضرت در حالی که خاک در دست داشت و گریه می‌کرد به من فرمود: «ای عایشه! جبرئیل به من خبر داد که فرزندم حسین (علیه السلام) در سرزمین «طفّ» کشته می‌شود و امّتم به واسطه او مورد آزمایش و امتحان قرار خواهند گرفت». سپس حضرت با چشمانی اشک‌بار به جمع اصحابش که از جمله آنان علی (علیه السلام)، ابوبکر، عمر، حذیفه، عمار و ابوذر بودند، پیوست. آنان با دیدن حضرت پرسیدند: «چه چیز شما را به گریه انداخته؟» حضرت فرمود: «جبرئیل مرا از شهادت فرزندم حسین (علیه السلام) در سرزمین «طفّ» باخبر ساخت و این خاک را هم از همان سرزمین برایم آورده که مکان دفنش خواهد بود.»

این روایت از جانب عایشه حاوی نکاتی است که به مواردی از آن اشاره خواهد شد. این که خبر شهادت و کیفیت آن را جبرئیل به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داده و با توجه به این که جبرئیل حامل وحی الهی است، و «امین الله» است بنابراین این نتیجه به دست می‌آید که منبع این خبر از جانب باری‌تعالی بوده و خداوند این قضیه را با واسطه به گوش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسانده است. نکته دیگر این‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار نسبت به امام حسین (علیه السلام) ابراز علاقه می‌کرد و او را بسیار دوست می‌داشت و نکته آخر این‌که ایشان با اطلاع یافتن از این ماجرا گریه نمودند.

با توجه به موارد فوق، سزاوار است که در سوگ جانگداز و جانسوز عزیزان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اشک ماتم جاری کرده و ظلم و جفایی را که در حق آنان روا شده را شفاف سازی کرده و با ارج نهادن به آن، پیروزی خون بر شمشیر را بر همگان ثابت نمود.

پی‌نوشت:

[1]. ابن ایوب الطبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق: ابن عبدالمجید السلفی، مکتبه الزهراء، موصل، 1404ه.ق، ج 3، ص107، ح 2814
[2]. ابن یوسف الصالحی الشامی، سبل الهدی و الرشاد، تحقیق: عبدالموجود، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1414 ه.ق، ج 11، ص 73، باب12 

تولیدی

دیدگاه‌ها

از مسولین این سایت تقاضا دارم برای ما روشن کنید که با این هم تعارض و تناقضی که در این فرقه ضاله وجود دارد چطور اینها درصد جذبشان به این اندازه بالاست و روز به روز به جمعیتشان افزوده میشود. آیا راهکار خاصی را پیشه خویش کرده اند؟

معلومه دیگه هر جا پول و ثروت هنگفت با جهل مردم همراه بشه، حیله و تزویر و تبلیغات گسترده و... هم چاشنی آن بشه، معلومه که باطل جای حق را می‌گیره. واقعه کربلا مثال بارز این است وقتی با همین چیزا بشه مردم را بر علیه ولی خدا به صف کرد در موارد دیگه هم می‌شه. البته به موارد بالا باید تولیت مکه و مدینه را افزود متاسفانه در دست داشتن مرکز دینی جهان اسلام توسط آل سعود ظرفیتی عظیم برای تبلیغ این فرقه ضاله فراهم کرده است ان شاء الله خدا این خاندان منحوص را محو کنه!

سلام دوست عزیزعوامل مختلفی در به بی راهه رفتن افراد و انحراف از مسیر حق وجود دارد که طبق فرمایش دوستمان یکی از این ابزار ها می‌تواند پول و ثروت و تطمیع افراد باشد، عامل دیگر تبلیغات گسترده و فراگیر است که اثر بسزایی در قانع کردن مردم نسبت به منظور و هدف مبلغ است. عامل دیگر می‌تواند زبان و نوع گویش و ترفندهای آن باشد.... اما بهر حال آنچه باقی خواهد ماند حق و حقیقت است که خداوند وعده نصرت و پیروزی نهایی را به صاحبان حق و حقیقت وعده کرده است.

سلام دوست عزیز برای مقابله با این نوع رفتارها از جانب دشمن ما نیز می‌بایست به صورت فراگیر با بیان حق و حقیقت و رساندن آمن به گوش افراد مختلف جامه، باعث روشنگری و نمود حقیقت و واقعیت گردیم. بالاخره هستند افراد صاحب فهم که حقیقت را درک کرده و مردم نیز اگر حقیقت به معنای واقعی آن برایشان روشن گردد و در جریان قرار گیرند حتما به سمت آن متمایل خواهند شد. در واقع علت اصلی گرایش مردم به یک سمت احساس حق بودن آن است. بنابراین در این‌که ما حق را به درستی برای ایشان ترسیم کنیم نکته مهمی است که می‌توان آن را در زمره امر به معروف نیز دخیل دانست

میبینم حالا عایشه ام المومنین شد!تا حالا که ف.... بود?

توهین به مقدسات اهل سنت و امهات مومنین هرکدوم اونها که باشند طبق فتوی مقام معظم رهبری حرام است و با بحث علمی مستند از مقبولات مسلم کتب فریقین و براهین عقلی موجب وحدت متفاوت است بحمد الله براهین دشمن کور کن و حقیقت روشن کن است و شیوه متدوال قرون گذشته برادران اهل تشیع و تسنن نیز همین منوال بوده تا روباه پیر مکار استعمار گر انگلیس و ... پیدا شدند. بله عایشه طبق نص صریح قرآن ام المومنین هست و حضرت رسول(ص) طبق سند مسلم فریقین تا اخر عمر شریفشان او را طلاق نیز ندادند و در ضمن اگر توهینی و مطلب بی سندی در هر یک از مقالات سایت دیدید حتما اعلام فرمائید ولی ناگفته نماند از دیدگاه ما و اهل سنت معصوم به معنی اینکه از عایشه خطا محال باشه نیست

طلاق عایشه و حفصه در منابع اهل سنت طبق روایتی که اهل سقیفه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل می کنند عایشه دیگر همسر پیامبر نیست !!! عده ای شبهه وارد می کنند که روایات طلاق عایشه تنها در کتب شیعه آمده، غافل از اینکه در کتب اهل سنت (سقیفه) هم روایاتی وجود دارد که طبق آن عایشه بعد از خروجش بر ضد امیرالمومنین (علیه السلام) دیگر همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیست. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به همسرانش رو کردند و گفتند: هرکدام از شماها از خدا ترسید و مرتکب فاحشه مبینه نشد و بر امام زمان خود خروج نکرد ،همسر من خواهد بود در آخرت. کنز العمال ، جلد ۱۲، صفحه ۱۴۲ـ۱۴۳، حدیث ۳۴۴۰۱. منظور انداختن از مقام ام المومنینی است. و روی عن الباقر (علیه السلام) أنه قال : لما کان یوم الجمل وقد رشق هودج عائشة بالنبل قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) : والله ما أرانی إلا مطلقها فأنشد الله رجلا سمع من رسول الله (صلى الله علیه وآله) یقول : یا علی أمر نسائی بیدک من بعدی لما قام فشهد ؟ فقال : فقام ثلاثة عشر رجلا فیهم بدریان فشهدوا : أنهم سمعوا رسول الله (صلى الله علیه وآله) یقول علی بن أبی طالب (علیه السلام) : " یا علی أمر نسائی بیدک من بعدی " قال : فبکت عائشة عند ذلک حتى سمعوا بکاءها فقال علی (علیه السلام) : لقد أنبأنی رسول الله (صلى الله علیه وآله) بنبأ فقال : إن الله تعالى یمدک یا علی یوم الجمل بخمسة آلاف من الملائکة مسومین . از حضرت باقر (علیه السّلام) روایت است که فرمودند : چون در روز جمل هودج عائشه را تیر باران کردند ، أمیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمود : به خدا سوگند هیچ راهى جز اینکه پس از طلاق او را از منصب امّ المؤمنینى خلع کنم ندارم ، سپس روى به جماعت نموده و فرمود : هر کدامتان را به خدا قسم مى دهم که اگر این سخن پیامبر که فرمود : « اى علىّ طلاق زنان من ( خلع از منصب امّ المؤمنینى ) پس از من بدست تو است » را شنیده است برخاسته و گواهى دهد. در این هنگام سیزده مرد که دوتاى آنان از أصحاب بدر بودند بر صحّت این حدیث شهادت دادند . پس با دیدن این صحنه عائشه گریه کرد به طورى که صداى گریه اش را همه شنیدند . الاحتجاج - الشیخ الطبرسی - ج 1 - ص 241. این روایتی که اشاره به طلاق دارد که مسعودی شافعی اشاره می کند. مسعودی از تاریخ نویسان شهیر اهل سنت در کتابش آورده است: وروی أن الحسین (علیه السلام) عند ما فعلت عائشة وجه إلیها بطلاقها، وکان رسول الله (ص) جعل طلاق أزواجه بعده إلی أمیر المؤمنین (ع) وجعله أمیر المؤمنین بعده إلی الحسن، وجعله الحسن إلی الحسین (علیهما السلام) وقال النبی (صلوات الله علیه): إن فی نسائی من لا ترانی یوم القیامة وتلک من یطلقها الأوصیاء بعدی. روایت شده است امام حسین (علیه السلام) هنگامی‌که عایشه آن کار (جلوگیری دفن بدن امام حسن نزد قبر پیامبر (ص) و تیر باران او) را انجام داد، طلاقش را فرستاد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) طلاق زنانش را بعد از خودش به امیر مؤمنان (علیه السلام) و آن حضرت این امر را به امام حسن (علیه السلام) و آن حضرت این امر را به امام حسین (علیه السلام) واگذار کردند. رسول خدا فرمود: در میان زنان من کسانی هستند که در روز قیامت مرا نمی‌بینند و آنها کسانی هستند که اوصیای (جانشینان بر حق) من بعد از من آنها را طلاق می‌دهند. اثبات الوصیة، ص 173. همین مطلب مسعودی را شیخ حر هم به استناد از عالمی نقل می کند. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ،جلد:٢نویسنده:حر عاملی، محمد بن حسن مصحح:اعلمی، علاء الدین، مقدمه نویس:مرعشی، شهاب الدین،ناشر:موسسه الاعلمی للمطبوعات،محل نشر:بیروت – لبنان- ج 2 -ص 255 - ح 907. این هم طلاق حفصه: 2283- حدثنا سَهْلُ بن مُحَمَّدِ بن الزُّبَیْرِ الْعَسْکَرِیُّ ثنا یحیى بن زَکَرِیَّا بن أبی زَائِدَةَ عن صَالِحِ بن صَالِحٍ عن سَلَمَةَ بن کُهَیْلٍ عن سَعِیدِ بن جُبَیْرٍ عن بن عَبَّاسٍ عن عُمَرَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله علیه وسلم) طَلَّقَ حَفْصَةَ ثُمَّ رَاجَعَهَا . سنن أبی داود، ج 2 ،ص 285، اسم المؤلف: سلیمان بن الأشعث أبو داود السجستانی الأزدی الوفاة: 275 ، دار النشر : دار الفکر - - ، تحقیق : محمد محیی الدین عبد الحمید.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.