آیا دلیلی قرآنی بر خلافت ابوبکر وجود دارد؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهل سنت همواره با زیر سؤال بردن واقعه غدیر و تفسیر و توجیه آن طبق آنچه خود میل دارند، برای ادعای جانشینی علی (علیه السلام) بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از شیعیان طلب دلیل و شاهد مینمایند. حال آنکه جای این سؤال است که به راستی خود اهل سنت برای خلافت ابوبکر بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چه دلیل و شاهدی را ارائه میدهند؟ آيا آنها هم به کتاب و سنت و روايت يا اجماع استناد ميکنند يا خير؟ در این مطلب میخواهیم به بررسی یکی از ادله آنان بپردازیم؛ يکي از ادلهی اهل سنت برای خلافت ابوبکر استدلال به کتاب قرآن است. اگر کتابهای کلامی اهل سنت را ببينيد، در رابطه با سوره الليل، به ويژه آيات: «وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَ مَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى.[اللیل/17-19] و پرهیزگاران از آن(آتش) دور داشته خواهد شد، همان كه مالِ خود را مىدهد پاك شود، و هيچ كس را به قصد پاداش يافتن نعمت نمىبخشد»، میگويند که اين آيه درباره ابوبکر نازل شدهاست و دليل بر أفضليت و شايستگی ابوبکر برای خلافت است!
إيجی از بنيانگذاران کلام اهل سنت، در کتاب المواقف و جرجاني در شرح مواقف آوردهاند: «قال أكثر المفسرين و قد اعتمد عليه العلماء إنها نزلت فی أبي بكر فهو أتقى و من هو أتقى فهو أكرم عند الله لقوله تعالى * "إن أكرمكم عند الله أتقاكم" و هو أی الأكرم عند الله هو الأفضل فأبوبكر أفضل ممن عداه من الأمة.[1] آيات 17-19 سوره لیل درباره ابوبکر نازل شده است و او متقیترين مسلمانان است و گرامیترين مسلمانان نزد خداوند است. طبق اين آيه، أفضل أمت در نزد خداوند، ابوبکر است. اين آيه، درباره علی نمیتواند باشد، زيرا بر گردن علی، نعمت تربيت نبی مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اين نعمتی است که نيازی به پاداش دارد. وقتی اين آيه درباره علی تطبيق نکند، منحصراً در رابطه با ابوبکر است.» طبری هم در تفسيرش، چند روايت را نقل میکند که اين آيه در شأن ابوبکر نازل شدهاست.[2]
در اينجا اعتراف میکند بر اينکه علی بن أبي طالب (عليه السلام)، تربيت شده پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است. اگر دنبال فضيلت میگرديم، فضيلتي بالاتر از اين که فردی از اول کودکی تا آخرين لحظات عمرش، ملازم پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) بودهاست و تربيت يافته پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) است. تربيت شده پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، شايستگی برای خلافت ندارد! ولی کسی که پاسي از عمرش بتپرست بوده، و بعد مسلمان شده، به خاطر اينکه آنان (اهل سنت) معتقد هستند؛ اموالی را در اختيار پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) قرار دادهاست (گرچه ما معتقديم که دروغ است و هيچ ريشه تاريخي ندارد) أتقي و أکرم و أفضل میشود، ولی فردی که تربيت شده نبی مکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) است، أتقی و أکرم و أفضل نيست؟!
برادران اهل سنت ادعا دارند که آيات بالا در حق ابوبکر نازل شده است، حال آنکه مفسرين خودشان ميگويند که اين آيه، ارتباطی با ابوبکر ندارد. شان نزول آیات مورد بحث در تفاسیر معتبر اهل سنت اینگونه آمده است؛ «شاخههای درخت خرمای يکی از صحابه، به خانه يکی ديگر از صحابه افتاده بود. وقتی که خرماها میرسيد، بچههای صحابی که شاخههای درخت خرما در خانهاش افتادهبود، گاهی از اين خرماها میخوردند. صاحب درخت خرماها را از دست بچهها، میگرفت. حتی گاهی از دهان آنان بيرون میکشيد. پدر بچهها خدمت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده و گلايه کرد. حضرت، آن فرد را خواست و فرمود: «اگر اين درخت را به من بدهی، من ضامن میشوم که در بهشت، درختی برای تو باشد.» گفت: «اين درخت، بهترين درخت خرمای من است و من حاضر نيستم آن را به هيچ قيمتی از دست بدهم.» يکی ديگر از صحابه به نام إبن أبي الدحداح خدمت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد و گفت: «اگرمن درخت را بخرم و به شما بدهم، شما ضمانت میکنيد اين درخت بهشتی برای من باشد؟» حضرت فرمود: «بله.» اين صحابه رفت به دنبال خريدن آن درخت و گفت: «هر چقدر که بگويی میدهم». صاحب آن درخت گفت: «من اين درخت را نمیفروشم. اگر 40 درخت خرما به من بدهی، من اين درخت را به تو میدهم.» گفت: «باشد، 40 درخت را میدهم.» سند 40 درخت خرما را به نام صاحب درخت نوشت و اين درخت را از او گرفت و خندان و خوشحال نزد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد و گفت: «اين درخت را من خريدم، مال شما باشد.» حضرت آن صحابه فقير را طلب کرد و گفت: «از اين به بعد، اين درخت، متعلق به توست و آن شخص، هيچ حقی ندارد.»[3] بعد از اين ماجرا بود که اين سوره نازل شد.
اين عبارتی است که مفسران اهل سنت مثل قرطبی و ابن ابی حاتم و دیگران نقل کردهاند و ارتباطی به ابوبکر ندارد. حاکم نيشابوری در کتاب مستدرک اين روايت را آوردهاست و میگويد اين روايت: «صحيح علي شرط مسلم.[4] این روایت بنابر شروط مسلم صحیح است.» بنابراین اینکه اهل سنت استناد میکنند به اين آيه بر افضليت ابوبکر، اصلاً شأن نزول آيه ارتباطی به ابوبکر ندارد.
اضافه بر همه اینها، قابل توجه کسانی که ادعا دارند اين آيات درباره ابوبکر نازل شده است، در صحيح بخاری از قول عايشه أم المؤمنين میگويد: «ما أنزل الله فينا شيئا من القرآن إلا أن الله أنزل عذري.[5] خداوند در حق ما دودمان ابوبکر، آيهای را نازل نکرده است، مگر در قضيه إفک که عدهای از صحابه مرا متهم به رابطه نامشروع کردند و آن آيه نازل شد.» شما میخواهيد اين آيه را به زور بچسبانيد به ابوبکر؟ شما راست میگوييد يا ام المومنین شما؟ اگر آيات سوره الليل در حق ابوبکر بود، بايد عايشه میگفت که اين آيه درباره ما نازل شدهاست. البته این سخن ام المومنین عایشه در موارد بسیاری میتواند راهگشای اهل سنت باشد مثل آیه تطهیر و سایر آیاتی که مغرضان میخواهند آنها را به زور به غیر وصله کنند و برای برخی فضیلت بتراشند.
پینوشت:
[1]. المواقف للإيجي، ج3، ص630
[2]. تفسیر طبری، جلد 30، صفحه 287
[3]. تفسير القرطبي، ج20، ص90/ تفسیر ابن ابی حاتم، جلد 10، از صفحه 34 تا 39
[4]. مستدرک الصحيحين للحاکم النيشابوري، ج2، ص20
[5]. صحيح بخاري، ج6، ص42، حديث4828
دیدگاهها
نمکی
1394/01/04 - 15:33
لینک ثابت
اگر پیامبر در غدیر دست امام
saman
1394/01/04 - 16:22
لینک ثابت
سلام گرامی؛ روحیه پرسشگری شما
babak
1394/01/05 - 10:34
لینک ثابت
در منابع اهل سنت: آیه اکملت
غفوری نیا
1394/09/09 - 01:26
لینک ثابت
اگر فرض هم بکنیم حضرت مردم را
افزودن نظر جدید