آیا آیه ابلاغ در مدینه نازل شده و ربطی به غدیر ندارد ؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از شبهاتی که پیروان وهابیت در مبحث غدیر به شیعه وارد میکنند این شبهه است که آیه «بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک» در غدیر خم نازل نشده، بلکه در روزهای آغازین وحی در مدینه و پس از جنگ احد نازل شده؛ از این رو، نمیتوان این آیه را به عنوان ادلّه نصب امامت به حساب آورد. [1]
پاسخ: شأن نزول آیه ابلاغ در منابع اهلسنت؛ با مراجعه به منابع و مصادر اهلسنت و مورد قبول وهابیت روایات متعددی مییابیم که شأن نزول آیه «ابلاغ» را درباره روز غدیر بیان میکنند که ما به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
روایت دو تن از علمای بزرگ اهلسنت؛ سیوطی و همچنین آلوسی که از مفسران وهابی است روایت کردهاند: «آیه «یا أیّها الرّسول بلّغ...» در روز غدیر خم درباره علی بن ابیطالب نازل گردیده و ما در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را اینگونه قرائت میکردیم: «یا أیّها الرّسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک «إنّ علیّا مولی المؤمنین»؛ ای پیامبر! آنچه از پروردگارت به تو نازل شده، که «علی (علیه السّلام) مولای مؤمنان است» را به مردم برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه میدارد.»[2]
روایت ابن عساکر و نزول آیه «ابلاغ» در غدیر؛ روایتی که در مورد قبلی به آن اشاره شده است را سیوطی از سوی سه تن از بزرگان مورد قبول وهابیت «ابن مردویه، ابن عساکر و ابن ابی حاتم» نقل نموده است. [3]
روایت ابن أبی حاتم و نزول آیه «ابلاغ» در غدیر؛ ابن ابی حاتم که تمام سعیاش بر این است که احادیث صحیح را نقل کند میگوید: «آیه «یا أیّها الرّسول بلّغ...» در غدیر خم، بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در شأن علی بن أبی طالب (علیه السّلام) نازل شد.»[4] گفتنی است تفسیر ابن ابی حاتم که روایت بالا از آن نقل شد به حدّی مورد قبول وهّابیت است که سرکرده آنان، ابن تیمیه حرّانی دمشقی نیز در برابر آن، سر تعظیم فرو آورده است: «تفاسیری همچون تفسیر ابن جریح، تفسیر طبری، تفسیر ابن ابی حاتم و دیگر تفاسیری که از علمای بزرگ رسیده، زبان گویا و صادق اسلام هستند که متضمن روایات قابل اعتماد میباشد.»[5]
روایت ثعلبی و نزول آیه «ابلاغ» در غدیر؛ «... معنای آیه «ابلاغ» این است که آنچه از سوی پروردگارت درباره فضیلت علی بن ابیطالب به تو نازل میشود را به مردم ابلاغ کن و چون این آیه نازل شد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست علی (علیه السّلام) را گرفت و فرمود: «هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست.»[6] همو در ادامه آورده: «ابن عبّاس درباره آیه «ابلاغ» روایت کرده: این آیه درباره علی (علیه السّلام) نازل شده است.»[7]
روایت واحدی و نزول آیه «ابلاغ» در غدیر؛ «... از ابوسعید خدری روایت شده: آیه «یا أیّها الرّسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک» در روز غدیر خم و در شأن علی بن ابیطالب (علیه السّلام) نازل شده است.»[8]
روایت فخر رازی و نزول آیه «ابلاغ» در غدیر؛ آیه «ابلاغ» در فضیلت علی (علیه السّلام) نازل شده و چون این آیه نازل شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست علی (علیه السّلام) را بلند کرد و فرمود: «هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست...» عمر پیش آمد و به علی (علیه السّلام) عرضه داشت: مبارک باد بر تو ای فرزند ابوطالب، تو مولای من و مولای هر زن و مرد مؤمنی گشتی...».[9]
روایت نیشابوری و نزول آیه «ابلاغ» در غدیر؛ نیشابوری، صاحب یکی از تفاسیر معتبر نزد اهلسنت و مورد قبول وهابیت به نام «تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان» این چنین آورده: «از ابو سعید خدری روایت شده: آیه «ابلاغ» در فضیلت علی (علیه السّلام) نازل شده و چون این آیه نازل شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست علی (علیه السّلام) را بلند کرد و فرمود: «هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست...» عمر پیش آمد و به علی (علیه السّلام) عرضه داشت: مبارک باد بر تو ای فرزند ابوطالب، تو مولای من و مولای هر زن و مرد مؤمن گردیدی ... .»[10]
روایت شارح کتاب بخاری و نزول آیه «ابلاغ» در غدیر؛ بدر الدین عینی در شرح خود بر کتاب بخاری در تفسیر آیه مورد بحث اینگونه بیان میکند: «... آیه «ابلاغ» در روز غدیر خم درباره علی بن ابیطالب (علیه السّلام) نازل شد.»[11] و بسیاری از روایات و کتب دیگر که به جهت رعایت اختصار از بیان آنها خودداری میکنیم.
پینوشت:
[1]. منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبة، ج 7، ص 315.
[2]. الدر المنثور، سیوطی، دار الفکر، بیروت، ج 3، ص 117.
[3]. الدر المنثور، سیوطی، دار الفکر، بیروت، ج 3، ص 117.
[4]. تاریخ مدینة دمشق، إبن عساکر، دار الفکر، بیروت، ج 42، ص 237.
[5]. منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبة، ج 7، ص 178.
[6]. الکشف و البیان، ثعلبی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 91.
[7]. الکشف و البیان، ثعلبی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 91.
[8]. أسباب نزول الآیات، واحدی النیشابوری، مؤسسه الحلبی و شرکاه للنشر و التوزیع، قاهره، ص 135.
[9]. التفسیر الکبیر، شافعی، دار الکتب العلمیة؛ بیروت، ج 12، ص 42.
[10]. تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، نیشابوری، بیروت، ج 2، ص 616.
[11]. عمدة القاری شرح صحیح البخاری، بدر الدین عینی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 18، ص 206.
افزودن نظر جدید