آیا حدیث غدیر، مربوط به شکایت سپاهیان یمن بوده؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از مهمترین شبهاتی که پیرامون حدیث غدیر مطرح میشود این شبهه است که: «در روز 8 ذیحجه، یک روز پیش از اعمال حج، سپاهیان یمن که به فرماندهی علی کرّم اللّه وجهه برای جمع آوری زکات به سرزمین یمن، عازم شده بودند خود را به شهر مکه رسانده و در اعمال حج شرکت جستند. گروهی از صحابه به سبب دلخوریهایی که از سختگیریهای علی -کرّم اللّه وجهه- در اموال بیتالمال پیدا کرده بودند از او دلخور شده و به همینرو نزد پیامبر آمده و از علی بن ابیطالب شکایت کردند. از اینرو، حدیث غدیر ربطی به موضوع جانشینی و امامت علی (کرّم اللّه وجهه) ندارد، بلکه پاسخی به همان شکایتها بود؛ یعنی پیامبر میخواست به این وسیله دل صحابه را نسبت به علی کرّم اللّه وجهه صاف کند به این جهت گفت: «هرکه من دوست اویم، علی (علیه السّلام) هم دوست اوست»!
پاسخ: اگر چه با اثبات شأن نزول آیه «ابلاغ» و «اکمال»، این شبهه نیز رنگ باخته و کاربرد خود را از دست میدهد، با این وجود به چند پاسخ اشاره میکنیم:
- شکایت در مکه و پاسخ، چند روز پس از آن در خم؟ اگر ادّعای شبههکنندگان را بپذیریم که حدیث غدیر در پاسخ به شکایت سپاهیان اسلام که از مدینه رهسپار یمن شده بودند صورت گرفته، چرا پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) در همان روز پاسخ آنها را مطرح ننمود و تا ده روز پس از آن صبر کرده؟ اگر شبهه کننده بگوید: «ما مدّعی هستیم پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) در روز نهم ذیحجه، یعنی روز عرفه که جمعه نیز بوده و آیه «اکمال» نیز در آن روز نازل گردیده از حدیث مورد بحث سخن به میان آورده؛ در پاسخ میگوییم: جعلی بودن این ادّعا و عدم تطبیق آن با روزشمار غدیر ثابت میشود.
- ادّعای بدون دلیل! اگر واقعاً شکایت سپاهیان اعزامی به مردم یمن، موجب بیان حدیث غدیر گردیده، باید پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) همانگونه که اندکی بعد میآید، زمانی که در شهر مدینه و در سال هشتم هجری برخی از صحابه از امیرمؤمنان (علیه السّلام) شکایت نمودند و حضرت در پاسخ آنها جملات تندی بیان فرمود و با جملاتی همچون: «لا تشکوا علیّا؛ از علی (علیه السّلام) شکایت نکنید.» و یا «یا عمرو! لقد آذیتنی؛ ای عمرو با شکایتت مرا آزردی.»[1] حمایت خود را از آن حضرت اعلام داشت در مورد بحث نیز باید حضرت به صراحت، به اشاره و یا به کنایه در خطبه خود در این مورد سخنی میفرمود.
- یک روایت و لو ضعیف از متون معتبر یا غیر معتبر ارائه کنند: به عبارت دیگر، بر فرض که خطبه غدیر در پاسخ به شکایت سپاهیان یمن باشد، آیا نباید پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) در خطبه خود، و لو اشارهای کوچک به شکایت و ناراحتی برخی از صحابه کرده باشد تا مشخص گردد این سخنان مربوط به چه کسی و در چه رابطهای است؟ به عبارت دیگر ما تحدّی و مبارز طلبی کرده و میگوییم: شبهه کنندگان که یکسره در بوق و کرنا کرده و میگویند خطبه غدیر درباره شکایت سپاهیان یمن بوده، برای اثبات ادّعای خود حتّی اگر یک حدیث ضعیف، نه صحیح السند و معتبر، بلکه حدیث ضعیف با عباراتی حتّی اشاره و کنایهآمیز و نه صریح و کاملاً گویا، آن هم نه در کتابهای دست اول ما، بلکه از کتابهای دست چندم خود بیاورند، مبنی بر اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطبه غدیر و یا در هر جای دیگر مثلاً فرموده باشد: «ای مردم این سخن من که فرمودم: «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» در پاسخ به شکایت صحابهای بوده که از دست علی (علیه السّلام) دلخور شده و به من شکایت نمودهاند.» اگر آنان چنین روایتی ارائه کنند ما از تمام ادّعاهای خود درباره حدیث غدیر دست کشیده و در عقاید خود تجدید نظر میکنیم.
- مگر مسلمانان با امیرمؤمنان (علیه السّلام) دوست نبودند؟ اگر ادعای شبهه کنندگان را پذیرفته و بگوییم معنای حدیث غدیر آن است که «هر که من دوست اویم، زین پس علی (علیه السّلام) دوست اوست.» این سخن، به ضرر همان صحابهای است که وهابیت قائل به عدالت بی چون و چرای همه آنها هستند. آیا آنان حاضرند لوازم سخن خویش را بپذیرند مگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره امیرمؤمنان (علیه السّلام) نفرمود: یا علی! تو را دوست نمیدارد، مگر مؤمن و با تو دشمنی نمیورزد، مگر منافق. [2] آیا صحابه در دوستی با امیرمؤمنان (علیه السلام) مشکل داشتند که آن حضرت پس از سالها تأکید و توصیه بر این امر، بار دیگر آن هم در چنان شرایط حساس و مکان خاصی نیاز به طرح چنین مطلب واضحی داشته باشد؟!.
- «توطئه صحابه» یا «عدالت صحابه»؟ آیا شبهه کنندگان که مدعی «عدالت همه صحابه» هستند حاضرند روایات فراوانی که در موضوع شکایت سپاهیان یمن وارد شده و در آنها خبر از همدستی، توطئه و نوعی کینهورزی و دشمنی برخی از صحابه نسبت به امیرمؤمنان (علیه السّلام) میدهد را بپذیرند؟ از باب نمونه در یکی از این روایات آمده: بریده گوید: «در حالی که چند نفر از صحابه در مسجد حضور داشتند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه بود وارد مسجد شدم. صحابه گفتند چه خیر؟ گفتم خبرهای خوب؛ مسلمانان به فتوحات دست یافتند. گفتند: چه باعث شده تو زودتر از دیگران بازگردی؟ بریده گفت: به خاطر کنیز جنگی که علی (علیه السّلام) به عنوان خمس غنیمت برای خود تصاحب نمود، آمدهام شکایت او را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ببرم صحابه گفتند: حتماً این کار را بکن! تا علی (علیه السّلام) از چشم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیفتد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شنیدن این سخنان با حالت خشم و غضب از حجره خارج شد و فرمود: برخی را چه شده که دنبال عیبجویی از علی (علیه السّلام) هستند؟ هر که از علی (علیه السّلام) عیبجویی کند، از من عیبجویی نموده و هر که از او دوری گزیند از من دوری جسته. او از من است و من از اویم او از سرشت من آفریده شده است.»[3] در روایتی دیگر آمده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سپاهی را به فرماندهای علی (علیه السّلام) اعزام نمود؛ در اثناء سفر حادثهای رخ داد. چهار نفر از صحابه همپیمان شدند تا آن را به گوش حضرت برسانند؛ راوی گوید: «نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده سلام نموده، سپس سه نفر از ما یکی پس از دیگری برخاست و گفت: ای رسول خدا! علی (علیه السّلام) چنین و چنان کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شنیدن سخنان هر یک از سه نفر از آنها رو گرداند، تا شخص چهارم برای شکایت برخاست رنگ رخسار حضرت دگرگون گشت و فرمود: رها کنید علی را! از او چه میخواهید؟! علی از من است و من از اویم و او پس از من سرپرست همه مؤمنان است.»[4]
در روایت دیگری میخوانیم: «در حالی که خشم در سیمای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) موج میزد، سه مرتبه فرمود: از جان علی (علیه السّلام) چه میخواهید؟ علی (علیه السّلام) از من است و من از علی (علیه السّلام) هستم و او سرپرست همه مؤمنان پس از من است.»[5] و یا در روایت دیگری آمده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ما را برای نبردی اعزام نمود، چون بازگشتیم به ما فرمود: علی (علیه السّلام) چگونه بود؟ اما چون ما شکایت او را کردیم، من که سر به زیر بودم تا نگاهم به صورت حضرت افتاد، دیدم حضرت از خشم سرخ گردیده و میفرماید: هر که من ولیّ اویم، پس علی (علیه السّلام) ولی اوست.»[6] آیا نام اینگونه اقدامات را جز توطئه میتوان گذارد؟ آیا این برخوردها یا «عدالت همه صحابه» که شبههکنندگان بدان معتقدند سازگار است؟ عکس العمل رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر اقدام توطئهگران علیه آبروی امیرمؤمنان (علیه السّلام) چگونه بود؟ از عباراتی همچون «فخرج مغضبا؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با چهرهای خشمگین از خانه خارج شد.»، «ما بال أقوام ینتقصون علیّا؛ چه شده است برخی را که از علی (علیه السّلام) عیبجویی میکنند؟» و تعبیرات تند دیگری که میتوان به پاسخ این پرسش رسید و با توجه به خشم رسول خدا از این گروه شکی نیست که مصداقی از این آیه قرآن کریم خواهند گردید: «إنّ الّذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدّنیا و الآخرة و أعدّ لهم عذابا مهینا [احزاب/57] هر آینه کسانی را که خدا و پیامبرش را آزار میدهند، خدا در دنیا و آخرت لعنت کرده و بر ایشان عذابی خوار کننده مهیا کرده است.»
پینوشت:
[1]. مسند احمد بن حنبل، مؤسسه قرطبة، مصر، ج 3، ص 483.
[2]. صحیح مسلم، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 86.
[3]. المعجم الأوسط، طبرانی، دارالحرمین، قاهره، ج 6، ص 162.
[4]. مسند أحمد بن حنبل، مؤسسه قرطبة، مصر، ج 4، ص 437.
[5]. سنن ترمذی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 5، ص 632.
[6]. مسند احمد بن حنبل، مؤسسه قرطبة، مصر، ج 5، ص 350.
افزودن نظر جدید