میگوییم..میگویند..،اما بعدا فراموش میکنند که گفته بودند.. .

  • 1392/05/29 - 15:56
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در طول تاریخ وهابیت این فرقه برای تخطئه شیعه بهانه های و دلایل واهی بسیاری اقامه کرده است که مشکل به واهی بودن این دلایل وبهانه ها ختم نمی شود بلکه مشکل دیگر دچار بودن خود این فرقه ضاله درقول و فعل به آنچه دلیل فسق و کفر مینامد می باشد که آنها را به شدت در دام تناقض گرفتار میسازد.در این نوشته سعی شده است در قالبی جذاب و بندهایی کوتاه برخی از این تناقضات بیان شود.
تناقضات وهابیت

  * وقتی میگوییم پیامبر صلی الله و علیه و آله وسلم از سوی خداوند، علی (ع) و یازده تن ازفرزندانشان را بعنوان خلیفه بعد از خود تعیین کرد؛
میگویند امر خلافت بعد از پیامبر امری دنیوی است و بر عهده خود مسلمین است و کلی حرف و حدیث تا بگویند پیامبر علم به امور دنیوی ندارند؛ 
اما وقتی ما را بخاطر اینکه خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و یزید را قبول نداریم ، کافر میدانند و خونمان را حلال،گویا یادشان میرود که خلافت بعد از پیامبر امری دنیوی است! وربطی به جعل دین و کفر وایمان ندارد!

  * میگوییم اما پیامبر بنا بر انبوه روایات در مناسبات مختلف بر افضلیت علی بر سایر صحابه اذعان فرمودند و ایشان را بعنوان جانشین بعد از خودشان معرفی نمودند؛
میگویند دروغ است و اساسا پیامبر بواسطه آیه امرهم شوری بینهم حق چنین کاری را ندارد! گو این که اینجا حتی معرفی علی توسط پیامبر در حد معرفی یک کاندیدا هم پذیرفتنی نیست!
اما وقتی نقل میکنند که ابوبکر موقع از دنیا رفتن عمر را برای خلافت معرفی کرد، این را نشان افضلیت عمر و نوعی ادای تکلیف و دلسوزی ابوبکر برای اسلام میدانند و فراموش میکنند که اساسا بواسطه آیه امرهم شوری بینهم کسی حق چنین کاری را ندارد! 
  
 * میگوییم ائمه دوازده گانه ما با دلایل عقلی و نقلی معصومند پس قول و فعل و تقریر آنها حجت است ؛
میگویند اعتقاد به عصمت ائمه غلو است و موجب رفض از دین !
اما وقتی ملاک را قول و فعل و فهم صحابه از دین قرار میدهند و میگویند هر آنچه صحابه کرده اند جایز است و هر آنچه اجتناب کرده اند اجتناب از آن لازم است و اقتدا کننده به هر کدام در مسیر هدایت می باشد،بسیار مفتخرند که روش سلف صالح راپیموده اند؛ فراموش میکنند که فقط در صورت عصمت صحابه میتوان چنین اعتقادی به حجیت آنها داشت و فراموش میکنند که اعتقاد به عصمت غلو است و موجب رفض از دین است!  

 *  وقتی میگوییم تبرک و توسل و طلب شفاعت از ائمه معصومین علیهم السلام میکنیم؛
میگویند وای، نکنید؛این اعمال شرک است !و خداوند حتی توبه از شرک را نمی پذیرد، پس مشرک شدید و خونتان حلال است!
اما وقتی قبول دارند که صحابه ای که آنها را صالح میدانند بر موی پیامبر تبرک می جستند، بارها در حین وضوی حضرت، بر سر تبرک جستن و جمع کردن آب وضوی آن حضرت رقابت میکردند و از آن استشفاء میکردند و در دعا حضرت را واسطه قرار میدادند، از وی طلب دعا میکردند و یا خود در دعا میگفتند انی اتوجه الیک بنبیک... . میگویند فقط اینگونه و فقط همین مقداراز توسل و تبرک وطلب شفاعت جایز است[1] و فراموش میکنند که گفته بودند این اعمال شرک است و خداوند حتی توبه از شرک را  نمی پذیرد و اساسا استثنا در حرمت شرک ولو به مقدار کم و به شکل خاص روا نیست.

 * میگوییم برخی آیات تأویل دارند و به گواهی قرآن علم تأویل آنها نزد راسخون در علم است[آل عمران/7] که به اعتقاد ما بواسطه احادیث این راسخون در علم اکملشان خلفای دوازده گانه پیامبرند؛
میگویند شما با قول به تأویل کافر شدید و تفسیر به رأی کردید و خونتان حلال است و چنین و چنان!
اما وقتی پیامبر صلی الله وعلیه و آله و سلم و نیز ائمه علیهم السلام را از دور یا کنار قبرشان   زیارت میکنیم و میگوییم علاوه بر فعل مسلمین از صحابه و غیره که گواه بر صحت این کارمان است، به آیات شریفه « وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُون [بقره/154] و به آنان كه در راه خدا كشته شوند مرده نگوييد، بلكه زنده ابدى هستند و ليكن همه شما اين حقيقت را درنخواهيد يافت» و نیز « وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون [آل عمران/169] و هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند مرده‏اند، بلكه زنده‏اند و در نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند» استناد میکنیم؛ 
با وجود اینکه این آیات از محکمات است ونه از متشابهتات ،اما میگویند این آیات تأویل دارد و حیات در این آیات را به حیات برزخی که در آن درک و شنیدنی وجود ندارد حمل میکنند؛ در حالیکه حیات برزخی اختصاصی به کشته شدگان در راه خدا ندارد و فراموش میکنند که گفته بودند که ما بواسطه تفسیر به رأی خونمان حلال شده است!

 *  وقتی بنا بر کوبیدن بی دلیل شیعه و پنجه کشیدن به رخساره این مذهب حقه ناجیه دارند،به حکم متعه در مذهب تشیع می تازند و به بهانه آن که صرف نظر از مستندات جواز آن در عصر رسول خدا ،دارای ضوابط و شرایط مشخص مانند عقد دائم است و ملکیت ولد و ارث او کاملا معلوم است و به هیچ وجه مجوزی برای ارتباط زنان و مردان فاسد نیست، میگویند اباحه گری در مسائل جنسی موجب فسق است و پس شیعه فاسق است!
   اما وقتی فتوا میدهند که زن با شیر دادن به یک مرد با وی محرم میشود و یا با فتوای جهادالنکاح که شاهکار وهابیت حال حاضر محسوب میگردد،اباحه گری بی مدرک و دلیل را به اوج می رسانند و فراموش میکنند که اباحه گری در مسائل جنسی موجب فسق است!

و این تناقضات در قول و فعل وهابیت ادامه دارد و این رشته سری دراز دارد! ...

وهمه آنچه بیان شد و بیان نشد دلیل بر این است که امامت معصوم امری ضروری است تا در دین اینقدر ضد ونقض ایجاد نگردد.

------------------------------

[1]سایت رسمی شیخ بن باز مفتی اعظم سابق وهابی

دیدگاه‌ها

زنا با محارم برای تروریست‌ها حلال شد! http://www.mashreghnews.ir/fa/news/244703

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.