غسل اسلام، طوق بندگی اقطاب و مشایخ
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بدعت به معنی نوآوردن و یا نوآورده است و اصطلاحاً در دانش کلام و علوم دینی به پدید آوردن رسم و آیین و باور تازه در دین، بدعت گفته میشود. البته رسم و آیین و باوری که ریشه در قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) ندارد و پس از زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و یاران وی پدیدار گشته است.[1]
فرقههایی که در مجامع دینی فعالیت میکنند، با توسل به قیاس و استحسان، دست به ابداعاتی میزنند و به آن رنگ و بوی دینی میدهند تا بدنهی مذهبی جامعه را جذب خود کرده و اهداف خود را موفقتر دنبال کنند. فرقهی صوفیه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای نظام دادن به تشکیلات خانقاهی و فرقهای ناگزیر به نوآوریهائی شده و در سیر تاریخی خود از آغاز شکلگیری تا کنون بدعتهایی را در دین مبین اسلام پایهگذاری کرده است. در این رابطه استاد شهید مرتضی مطهری مینویسد: «بالاخص آنجا که جنبه فرقهای پیدا میکند بدعتها و انحرافات زیادی میتوان یافت که با کتاب الله و سنت معتبر وفق نمیدهد.»[2]
یکی از بدعتهای آشکار در دین که توسط صوفیه بنا نهاده شد، غسل اسلام است. غسل اسلام از قرن هشتم هجری قمری[3] بین صوفیه مرسوم بوده است و اگر نگوییم در تمامی سلاسل، اما در بیشتر آنها، صوفیان قبل از «مشرف شدن» باید آن را انجام دهند. این غسل از جمله نوآوریهائی است که به وسیله صوفیه برای افراد مسلمان و مؤمن به مبدأ و معاد و نبوت رسول خدا و امامت ائمه معصومین(علیهم السلام) که قصد ورود به جرگهی درویشی را دارند، وضع گردیده است.
وقتی به اهل تصوف اشکال و ایراد گرفته میشود که آیا شما مسلمانان مؤمن به تمامی مبانی اعتقادی اسلامی را کافر میدانید که دستور میدهید قبل از صوفی شدن غسل اسلام به جا آورد؟! ایشان برای پاسخگویی به توجیهاتی متمسک میشوند، از جمله امثال آقای سلطان حسین تابنده (رضا علیشاه) مینویسد: «مراد از اسلام در این مورد تسلیم شدن امر الهی است که چون شخص تصمیم و عزم دارد خود را نسبت به اوامر شریعت مقدسه تسلیم و مطیع محض نماید، به این نیت غسلی انجام می دهد و اشکالی ندارد».[4] در جواب این توجیه، نخست باید به این نکته مهم توجه داشت کدام مسلمانی است که تسلیم امر الهی نشده باشد؟ اگر خطائی هم در اعمال و گفتار و رفتار دارد که مطابق اسلام نیست، مربوط به صوفیان و غیر ایشان نیست و همه در معرض این خطاها هستند. مگر صوفیانی که غسل اسلام کردهاند و به دست اقطاب و مشایخ متصوفه مشرف به درویشی شده و از اتباع فرقه هستند، مطیع محض اوامر شریعت مقدسه می باشند؟!
پاسخ این اشکال را صوفیانی بدهند که به دست رؤسای فرقه، به جرگهی ارادتمندان صوفی در آمدهاند که آیا به راستی ایشان پس از تشرف، مطیع شرع نبوی میباشند؟! آیا قبل از آن اعمال مسلمانان را انجام نمیداده و ترک نماز و روزه و خمس و زکات کرده بودند؟ و یا اگر هم غسل اسلام معنی تسلیم را دارد، معنایش این است که شخص مشرف شده به فرقه باید تسلیم محض فرمان قطب و مشایخ باشد؟!
پینوشت:
[1]. مجمع البحرین، طریحی، فخرالدین بن محمد، ج ۴ ص ۲۹۸-۲۹۹.
[2]. آشنائی با علوم اسلامی، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، ج ۲ ص ۹۳.
[3]. سید عبداله برزش آبادی پیشوای فرقه ذهبیه اغتشاشیه به هنگامی که می خواهد نزد مرشدش خواجه اسحاق ختلانی برود دستور غسل اسلام به او می دهند. (روضات الجنان و جنات الجنان، حافظ حسین کربلایی تبریزی(صوفی قرن 10)، ج ۲ ص ۲۳۷)
[4]. رساله رفع شبهات، حسین ﺗﺎﺑﻨﺪه، اﻧﺘﺸﺎرات ﺣﻘﻴﻘﺖ، ص ۲۱.
افزودن نظر جدید