آقای یعقوبی از آینده چه خبر؟

  • 1402/02/05 - 07:53
خواه ناخواه با فرارسيدن زمان موعود، درستی يا نادرستی برخی اخبار معلوم می‌شود، بنابرين بايد صبر نمود تا زمان موعود فرا برسد و اتفاقاً زمانی كه برای تحقق بعضی از آن‌ها از سوی علی يعقوبی مشخص شده بود و مثل مسائلی كه درباره قم و مشهد گفته است فرا رسيده‌اند ولی اين اموری که وی وعده داده بود اتفاق نيفتاد. و اين امر صداقت آقای يعقوبی را زير سوال می‌برد...

.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ يكی از مسائلی كه در بسیاری از جلسات آقای يعقوبی مطرح شده، مسئله خبردادن از آينده و همچنين اموری است كه قابل اثبات نمی‌باشد؛ از جمله: «در هر هفته فقط يك مهمانی در برزخ برگزار می‌شود. آن‌هم در شب جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء، آن‌هم در كربلا در برزخ كربلا خوبان آن‌جا به گرد امام حسين (صلوات الله عليه) جمع می‌شوند امام تقريباً هر شب جمعه اشاره می‌كنند كه ببنيد زمينی‌ها چه كارها دارند می‌كنند، مردم در دنيا چه كار دارند می‌كنند.» [1]

«شياطين قسم خورده‌اند كه خانواده‌های شيعيان را از هم بپاشند عزيزان من! به هوش باشيد! وقتی كه خانواده شيعه‌ای به اختلاف می‌افتد و خدای ناكرده  كارشان به جدايی كشيده می‌شود می‌دانيد چه می‌شود، شياطين اهل لباس و اين‌ها نيستند. يك چيزی دور عورتشان هست خيلی كثيفند. ديده‌ايد بعضی از آدم‌ها را كنار خيابان‌ها، دو سه سال است كه به حمام نرفته‌اند صورتشان سياه است و لباس‌هايشان پاره پاره است شياطين تقريباً به اين صورت هستند بلكه از اين بدتر، يك چيزی دور عورتشان هست، دم بلندی دارند موهايشان بسيار ژوليده، بدتر و زشت‌تر از بعضی آدم‌ها... از لحاظ وضع ظاهر خيلی شبيه به بعضی از قبايل بدوی هستند. اين‌ها می‌آيند جيغ می‌زنند بالا و پائين می‌پرند و هلهله می‌كنند. جيغ می‌زنند و به رئيسشان می‌گويند كه ما موفق شديم بين يك خانواده شيعه اختلاف بيندازيم.»[2]

«از زمان انقلاب اسلامی ايران... فرمول‌های عالم به تدريج عوض می‌شود ديگر به تعبير خواب زياد اعتناء نكنيد... تا قبل از انقلاب اسلامی ايران فرمول‌های قبلی و كتاب‌های قدما درمورد تعبير خواب تا حدی جواب می‌داد الان ديگر قابل اعتناء نيست، زيرا يك زمان جواب دارد يك زمان جواب ندارد. تعبير خواب از شيعه و غير شيعه به تدريج گرفته می‌شود... ابزارهای ديگری كه شيعه دارد نيز به تدريج از او گرفته می‌شود، در صحنه‌هايی قرار داده می‌شود كه ابزارهای ظهور را بايد به دست بگيرد.»[3]

«از همين‌جا عرض كنم ای سياست‌مداران عالم! ای سياست‌مداران ايران! به هوش باشيد! سحره در آمريكا برج‌های دوقلو را سرنگون كردند. سحره اين كار را كردند سحره را در صهونيست‌ها جستجو كنيد. رئيس جمهور آمريكا هم گول اين‌ها را خورده است يك زمانی متوجه می‌شود كه ديگر دير شده است ای سياست‌مداران ايران! شما با سحره‌ای تحت لوا و تحت اسم (صهیونيسم) مواجه هستيد... شما قوايی كه داريد در مقابل توان اين‌ها ناچيز است شما تقوا داريد سحره با سحرشان تقوايتان را ذوب می‌كنند، شديدتر از اين‌كه يك اسيد قوی بخواهد يك فلز را ذوب كند و دود كند. شما جامعه‌ای را ساختيد. آن‌ها با سحرشان ذوب می‌كنند... عزيزان من! به هوش باشد! بدويد! آمريكا بخواهد به ايران حمله كند سپاه سحر،‌ را به خدمت می‌گيرد... ای علمايی كه می‌گویيد سال‌ها است نوشيده‌ايم از دست مبارك امام (عجل الله تعالی فرجه الشريف)! آماده باشيد؛ افراد مورد اطمينان‌تان را مسلح كنيد... آن‌ها (آمريكایی‌ها) به اين نتيجه رسيده‌اند كه از ابزارهای ديگری بايد استفاده كنيد و بنده چند سال است كه درحال رصد اين ماجرا هستم.»[4]

«عزيزان من! قم را مواظبت كنيد. عجيب‌تر از سحر سحره در برج‌های دوقلو را در قم می‌خواهند بپا كنند بعد از قم در مشهد می‌خواهند بپا كنند اين علوم از علوم زمينی نيست اين اخبار از اخبار زمينی نيست به هوش باشيد قم را مواظبت كنيد آن‌ها آماده شده‌اند نفراتی را هم فرستاده‌اند به ايران، پس فردا نگوئيد نمی‌دانستيم! قم را مواظبت كنيد ای نگهبانان از بين علمای شيعه! ای كسانی كه مورد تفقد خصوصی امام زمان بوده‌ايد و هستيد! به هوش باشيد! من دوست شما هستم سربازی از سربازان امام (عج) هستم... درست است كه بعضی از اوقات دعوایتان می‌كنم اين دعوا كردن دعوای يك دوست است... شما اين را می‌بينيد در صحنه‌های سخت، آنجایی كه همگان كم ‌می‌آورند چه كسانی می‌مانند در ميدان و از شما دفاع می‌كند».[5]

سخنان آقای يعقوبی در اين باب، بسيار بوده و به نقل همين تعداد اكتفاء می‌شود. نكته‌ای كه در تحليل اين ماجرا، قابل ذكر می‌باشد اين است كه آن بخش از سخنان آقای يعقوبی كه درباره شكل و شمايل شياطين و لشكر كشی آن‌ها به حوالی ايران و مانند اين امور است به هيچ وجه قابل اثبات يا رد نمی‌باشد زيرا دليل قانع كننده‌ای برای اثبات آن‌ها ذكر نشده است اما آن بخش از سخنان وی كه مربوط به حوادث آينده می‌باشد خواه ناخواه با فرارسيدن زمان موعود، درستی يا نادرستی آن معلوم می‌شود بنابرين بايد صبر نمود تا زمان موعود فرا برسد و اتفاقاً زمانی كه برای تحقق بعضی از آن‌ها از سوی آقای يعقوبی مشخص شده بود و مثل مسائلی كه درباره قم و مشهد گفته است فرا رسيده‌اند ولی اين اموری که وی وعده داده بود اتفاق نيفتاد. و اين امر صداقت آقای يعقوبی را زير سوال می‌برد. از همين رو شروع نمود به فلسفه‌تراشی درباره اين كه چرا اين اتفاقات رخ نداده است: «ما سه چهار سال است كه در برخی مجالس می‌گوييم كه اين حادثه می‌خواهد پيش بيايد، آن حادثه می‌خواهد پيش بيايد، زمانش هم ديده می‌شد ولی خدا را شكر می‌كنم در اين لحظه كه خدمت شما هستم كه خدا نگذاشت واقع بشود. بعضی‌ها گفتند كه اين آقا دروغ‌گو است عرض می‌كنم شما بگوييد اين آقا دروغ‌گو هست، باشد اشكالی ندارد، به خدا نسبت ندهيد. ولی بدانيد خدا بر شما ترحم كرد در حالی‌كه شما به خاطر فعلتان مستوجب عقوبت بوديد، خدا بر شما منت گذاشت، محبت كرد، برخی حوادث عظيم را از شما دفع كرد.»[6] چنان‌كه مشاهده می‌شود آقای يعقوبی علت عدم تحقق پيش‌گويی‌های خود را بداء در اراده خدا می‌داند در حالی‌كه اطلاع از تحقق بداء در اراده خداوند از يك انسان عادی خارج بوده و آقای يعقوبی خود را يك انسان عادی می‌داند، بنابراين چنين نتيجه گرفته می‌شود كه ديده‌های وی اشتباه بوده و يا شاید اصلاً ديدنی در كار نبوده و اين پيشگويی‌ها بافته‌هایی ذهنی خود وی می‌باشد.

آقای يعقوبی توجيه ديگری نيز برای تحقق نيافتن پيشگويی‌های خود ذكر می‌كند؛ وی پس از اين‌كه مبحثی به نام «فضای كلماتی» و تفسير آن به اين‌كه فضای كلماتی يعنی وقوع حوادث بزرگ در ايران، تا شيعيان درون حوادث بروند چنين مي‌گويد: «ای شيعه! ای محبّی كه با كلمات آشنا می‌شوی! بدان از پس اين معارف و مطالب، ابتلای به كلمات جاری است. شايد بگویيد يك سال از جلسات گذشت حادثه‌ای نيامد؟ نمی‌دانم، دست من نيست؛ دست خداست. در عوالم بالاتر زمان مثل عالم مادی نيست؛ مثل زمان دنيا نيست. زمان موج می‌زند. يك موقع ديده می‌شود كه سه روز دیگر می‌خواهد حادثه‌ای واقع بشود؛ ولی ناگهان موج زمان می‌آید و سه روز را به اندازه سه سال طول می‌دهد. زمان را متوقف می‌كند. يك موقع موج می‌آيد و سه سال را در سه روز واقع می‌كند، دست خداست؛ فاعل خداست.»[7] اين توجيه آقای يعقوبی دست وی را برای طرح بعضی پيش‌گويی‌ ما به راحتی باز گذاشته است، زيرا وی به راحتی می‌تواند مسائلی را پيش‌گويی كند و وقتی اين پيش‌گويی‌ها در زمان مقرر اتفاق نيفتاد ادعا كند كه موج زمان آمده و آن‌ها را سه سال و شايد هم سی سال به عقب انداخته است. معلوم نيست چرا فقط پيش‌گويی‌های وی به اين درد مبتلا شده است؟ چرا پيش‌گويی‌های پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و علی (علیه السلام) و ساير امامان معصوم (علیهم السلام) اين چنين نشده است؟ راستی اگر پيامبر هم مسائلش را پيش‌گویی می‌كرد و بعد می‌گفت موج زمان ممكن است آن‌ها را به عقب بيندازد آيا ديگر كسی به سخنان او اعتماد می‌كرد؟ آيا واقعاً اين سخن كه موج زمان می‌آيد و سه روز را سه سال می‌كند سخن درستی است؟ آيا اساساً زمان،‌ در عوالم غير مادی راه دارد؟‌ آقای يعقوبی دراين مورد نیز دچار اشتباه شده است؛ زيرا زمان، تعیین حرکت است،[8] و حركت از خصوصيات موجود مادی است و چيزی كه ماده ندارد، حركت و در نتيجه زمان هم نخواهد داشت.[9] و عوالم بالاتر عوالم مادی نیستند از این‌رو گفته شده زمان از مختصات عالم ماده است و در عوالم بالاتر راه ندارد.[10]

پی‌نوشت:

[1]. سلسله جزوات نظام عالم، جلسه 6، ص 8.
[2]. همان، جلسه 7، ص11.
[3]. همان، جلسه 4، ص9.
[4]. همان، ص 8-9.
[5]. همان، ص 10.
[6]. همان، جلسه 6، ص5.
[7]. همان، ص 10.
[8]. نهایة الحکمة، محمد حسین طباطبایی، قم: جامعه مدرسین، 1417 ق، فصل 11، مرحله 9.
[9]. همان، فصل 2، مرحله 9.
[10]. به سوی انحراف، حجامی، حسین، پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی، ص 82.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.