خانه‌های مکه و مدینه درب داشته است...

  • 1393/10/20 - 17:00
از جمله شبهات عجیب و سخنان دروغین که از سوی وهّابیت طرح شده و متأسفانه از سوی برخی افراد که دقّت لازم در تاریخ نداشته‌اند تکرار شده، آن‌که اصلاً در زمان صدر اسلام، منازل مکه و مدینه درب چوبی نظیر درهای امروزی وجود نداشته و مردم برای پوشاندن منزل از دید بیگانگان و نامحرمان، تنها از پرده و یا حصیر استفاده می‌کردند. برخی از اینان برای اثبات ادّعای خود به روایتی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که از سوی وهّابیت طرح شده و متأسفانه از سوی برخی افراد که دقّت لازم در تاریخ نداشته‌اند تکرار شده، آن‌که اصلاً در زمان صدر اسلام، منازل مکه و مدینه درب چوبی نظیر درهای امروزی وجود نداشته و مردم برای پوشاندن منزل از دید بیگانگان و نامحرمان، تنها از پرده و یا حصیر استفاده می‌کردند. برخی از اینان برای اثبات ادّعای خود به روایتی نیز استدلال می‌کنند: «عن علیّ رضی الله عنه و نحن أهل بیت محمّد لا سقوف لبیوتنا و لا أبواب.[1] خانه‌های ما اهل‌بیت نه سقف دارد، نه در !». و در پایان نتیجه می‌گیرند که چگونه ممکن است فاطمه زهرا (علیها السّلام) بین در و دیوار قرار گرفته باشد؟! پس ماجرای سوختن در و قرار گرفتن ایشان میان در و دیوار صحیح نیست !

پاسخ نقضی شبهه

با بررسی روایات موجود در کتب شیعه و سنی این نتیجه به دست می‌آید که در زمان رسول خدا خانه‌های مدینه دارای درهای چوبی بوده است. برای اثبات مطلب می‌توان به شواهد فراوانی استناد نمود که جویندگان تفصیل می‌توانند به کتاب‌های مفصل در این زمینه مراجعه نمایند. همچنین آیاتی از قرآن کریم بر درب داشتن خانه‌ها تصریح دارد. چگونه می‌توان وجود درب خانه در صدر اسلام را منکر شد؟ به عنوان مثال آیه زیر: «لیس البرّ بأن تاتوا البیوت من ظهورها و لکنّ البرّ من اتّقی و أتوا البیوت من أبوابها» در این آیه بر وجود درب برای خانه‌ها تصریح دارد. و یا این آیه از قرآن کریم که می‌فرماید: «... من بیوتکم أو بیوت آبائکم... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعا أو أشتاتا [نور/61] اگر از خانه خود يا خانه پدرتان يا خانه مادرتان يا خانه برادرتان يا خانه خواهرتان يا خانه عموی‌تان يا خانه عمه‌تان يا خانه دايی‌تان يا خانه خاله‌تان يا خانه ای که کليدهای آن نزد شماست يا خانه دوستتان چيزی بخوريد و گناهی مرتکب نشده ايد، اگر با هم بخوريد يا جدا جدا. و چون به خانه ای داخل شويد بر يکديگر سلام کنيد اين تحيتی است مبارک و پاکيزه از جانب خدا خدا آيات را برای شما اين‌چنين بيان می‌کند، باشد که تعقل کنيد». در آیه بالا، خداوند سبحان، اجازه می‌دهد تا اشخاص به خانه‌هایی که کلید آن (با رضایت صاحب خانه) در اختیار‌شان هست، وارد شده و از غذای داخل در آن بخورند، بی‌تردید خانه‌ای که درب چوبی و آهنی نداشته، بلکه طبق ادّعای اشکال کننده دارای پرده و حصیر می‌باشد چگونه می‌تواند دارای کلید باشد؟

پاسخ حلی شبهه

- تصریح روایات به در داشتن خانه‌ها؛ برخی احادیث، همچون حدیث ذیل، از باز کردن در به وسیله کلید سخن به میان آمده و این نشان‎گر آن است که خانه‌ها و اتاق‌های آن زمان دارای درب ورودی بوده: «از دکین بن سعید مزنی نقل شده: خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتیم و تقاضای غذا کردیم. پیامبر به عمر فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس کلید را از کمربندش بیرون آورد و در را باز کرد».[2] البانی در کتاب صحیح و ضعیف سنن ابی داوود، شماره 5238 این روایت را صحیح دانسته است. همچنین روایتی که مسلم در صحیح خود روایت کرده و دلیلی بر در داشتن خانه‌ها در زمان صدر اسلام است: «ابو حمید گوید: پیامبر به ما امر فرمود تا شب‌ها ظرف‌های آب را در گوشه‌ای قرار داده و درب خانه‌ها را ببندیم».[3]

- درب اتاق خانه پیامبر؛ ابن کثیر دمشقی به نقل از حسن بصری درباره درب خانه پیامبر می‌نویسد: «اتاق‌های رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از چوب‌هایی از درخت عرعر بود که با موهای ضخیمی به یکدیگر متصل شده بودند. در کتاب تاریخ بخاری آمده: درب خانه پیامبر را با نوک انگشتان و ناخن‌ها می‌زدند و این دلالت بر این دارد که حلقه‌هایی برای کوبیدن در وجود نداشته است».[4] متن فوق شاهدی است بر وجود درب برای خانه‌های آن زمان.

- تعداد لنگه‌های درب خانه امیرمؤمنان (علیه السّلام)؛ در بسیاری از روایات شیعه و سنی از درب خانه امیرمؤمنان (علیه السّلام) سخن به میان آمده است. به عنوان نمونه در داستان ازدواج فاطمه زهرا (علیها السّلام) و امیرمؤمنان (علیه السّلام) آمده: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) علی بن ابی طالب (علیه السّلام) را احضار نمود و همان عمل و دعایی را که برای فاطمه (علیها السّلام) خوانده بود برای علی (علیه السّلام) نیز خواند... رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از این دعاها برخاست و درب خانه را بست».[5]

- درب خانه عایشه؛ بخاری در کتاب «ادب المفرد» درباره درب خانه عایشه می‌نویسد: «محمد بن هلال خانه‌های همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که پوششی یافته شده از مو داشته را دیده است. از وی درباره خانه عایشه پرسیدم، گفت: درب خانه‌اش به سوی شام باز می‌شد. پرسیدم: یک لنگه داشت یا دو لنگه؟ گفت: یک لنگه بیشتر نداشت. گفتم: جنسش از چه بود؟ گفت از چوب درخت عرعر یا ساج».[6] محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح خود می‌نویسد: «از عایشه نقل است: هنگامی که خبر شهادت جعفر بن ابوطالب و عبدالله بن رواحه را آوردند؛ پیامبر بر زمین نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمایان گشت و من از شکاف در او را می‌نگریستم».[7] شکاف یا سوراخ در، دلیل بر مدعای ماست که خانه‌ها بدون در نبوده، بلکه درهایی از جنس «تخته» یا «شاخه درخت نخل» ساخته می‌شده‌اند.

پاسخ به روایت مورد استناد اشکال کننده

و امّا درباره روایت منسوب به امیرمؤمنان (علیه السّلام) «لا سقوف لبیوتنا و لا أبواب» باید نکاتی را بیان نماییم. نخست آن‌که در سند روایت احمد بن حسین بن سعید وارد شده که او شخص ضعیفی است و با این حال، روایت مرسل و غیر قابل استناد می‌گردد. مهم‌تر آن‌که اشکال کننده روایت را ناقص بیان داشته؛ به گونه‌ای که خواننده احساس کند منازل اهل‌بیت (علیهم السّلام) درب نداشته و یا تصور کند منازل آن‌ها به شکل متعارف نبوده است. در حالی که آیا اساسا منزلی که نه سقف نه در و نه حتی پرده داشته باشد قابل تصور هست؟! متن کامل حدیث و بدون تحریف چنین است: «نحن أهل بیت محمّد لا سقوف لبیوتنا و لا أبواب و لا ستور [سور] إلّا الجرائد و ما أشبهها». از این روایت استفاده نمی‌شود که خانه‌های اهل‌بیت (علیهم السّلام) درب نداشته، بلکه از جمله پایانی این حدیث استفاده می‌شود سقف و در و دیوار خانه‌های ما اهل‌بیت از تنه درختان خرماست. یعنی در حقیقت این روایت می‌فرماید: «سقف و درهای خانه‌های ما اهل‌بیت (علیهم السّلام) از تنه درختان خرماست».

پی‌نوشت:

[1]. الخصال، شیخ صدوق، منشورات جامعه مدرسین، قم، ص 373.
[2]. سنن أبی داود، أبی داود، ناشر: دارالفکر، بیروت، ج 2، ص 527، ح 5240.
[3]. صحیح مسلم، مسلم، ناشر: دارالفکر، بیروت، ج 3، ص 1593، ح 2010.
[4]. البدایة و النهایة، إسماعیل بن عمر بن کثیر أبو الفداء القرشی الدمشقی، ناشر: مکتبة المعارف، بیروت، ج 3، ص 221.
[5]. المصنف، صنعانی، ناشر: المکتب الإسلامی، بیروت، ج 5، ص 489.
[6]. الأدب المفرد، بخاری، ناشر: دار البشائر الاسلامیة، بیروت، ج 1، ص 272.
[7]. صحیح بخاری، بخاری، ناشر: دارالفکر، بیروت، ج 1، ص 440، ح 1243.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.