فریادهای عایشه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اصولاً هر کس در جایگاه والایی قرار داشته باشد به میزان عظمت مقامش، اعمال و رفتارش بیشتر در جامعه بازتاب خواهد داشت. ممکن است فریاد یک انسان معمولی، ولو از روی کینه یا حسد در سطح جامعه هیچ مشکلی ایجاد نکند. ولی فریاد رئیس یک اداره، ممکن است باعث از کار بیکار شدن عدهای شود به هر حال رفتار خوب یا بد انسان با جایگاهش ارتباط کامل دارد. به این معنا که هر چه جایگاهش بالاتر باشد تاثیر کار نیک یا بد او بر اجتماع بیشتر خواهد بود. از این رو است که کارهای خیر پادشاهان یا افراد سرشناس سالهای طولانی بر زبانها جاری میشود و به اسم آنها ثبت میگردد. البته این قانون در مورد اعمال ناپسندشان هم اجرا میشود و پس از سالهای طولانی ذکر اعمال زشت آنان پابرجاست. حال اگر این عمل زشت از شخصی باشد که در جایگاهش، انتظار بهترین بودن از او میرود، یقیناً تأثیر منفی آن در جامعه بیشتر خواهد بود مثلاً شخصی که همسر پیامبری معصوم است و انتظار جامعه از او این است که اعمالی زشتی که دیگر زنان عادی انجام میدهند از او سر نزند ولی او با بیاعتنایی به این موضوع هر چه میخواهد بگوید و عمل کند یقیناً از او نام نیکویی بر جای نمیماند.
یکی از کسانی که رفتارهایی خلاف شأنش از او سر زده و باعث شده تا تاریخنویسان -حتی همفکرانش- آنها را ذکر کنند عایشه همسر پیامبر اسلام است که در اینجا به نمونههایی از این رفتارها اشاره می کنیم. رواياتى در منابع اهل سنت وجود دارد كه ثابت مىكند عایشه همسر رسول خدا (صلی الله عليه و آله) گاهى با آن حضرت برخوردهاى شديدى داشته است؛ به طورى كه در برخى از موارد منجر به ترديد در نبوت آن حضرت شده و اين مطلب را با پرخاشگرى به اطلاع آن حضرت مىرسانده است. اين برخوردها آن قدر تند بوده است كه حتى پدرش ابوبكر را نيز عصبانى مىكرد و در مواردى ابوبكر عایشه را كتك مىزد. به مواردى بسيارى مىتوان براى اثبات اين مطلب اشاره كرد كه ما به جهت اختصار تنها به مواردى كه علماى اهل سنت صحت آن را تأييد كردهاند اشاره مىكنيم.
برخورد تند عایشه با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در سفر حجة الوداع:
ابو یعلى موصلى از بزرگان اهل سنت در مسند خود مىنويسد که عبد الله بن زبير از عایشه نقل مىكند كه گفت: «در سفر حجة الوداع توشه من سبكتر و شترم نيز تندرو بود؛ ولى توشه صفیه سنگينتر و شترش نيز كندروتر بود و سبب شده بود كه كاروان آرام حركت كند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: توشه عایشه را بر شتر صفيه و توشه صفيه را بر شتر عایشه بار كنيد، تا كاروان تندتر حركت كند. عایشه مىگويد: وقتى اين چنين ديدم گفتم: اى واى اين زن يهودى پيش پيامبر از ما عزيزتر شد؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: اى ام عبد الله (كنيه عایشه) توشه تو سبک و توشه صفيه سنگين است، اين سبب شده است كه كاروان به آرامى حركت كند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار كرديم. عایشه مىگويد كه من گفتم: آيا تو نيستى كه خيال مىكنى پيامبر خدا هستی؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تبسم كرد و فرمود: آيا در اين مسأله ترديد داری؟ عایشه مىگويد: دوباره گفتم: آيا تو نيستى كه خيال مىكنى رسول خدا هستی! پس چرا عدالت را رعايت نمىكنى؟ ابوبكر كه بسيار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سيلى زد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: صبر كن اى ابوبكر! ابوبكر گفت: اى پيامبر خدا مگر نشنيدى كه او چه گفت؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: زنان وقتى غيرتشان به جوش مىآيد، ته دره را از بالاى آن تشخيص نمىدهند».[1] همين روايت را ابن حجر عسقلانى در كتاب المطالب العالية و حلبى در سيره خود نقل كردهاند وحکم به صحت داده اند: «وقد أخرج أبو يعلى بسند لا بأس به عن عایشه...[2] ابویعلی با سندی که هیچ شکی در آن نیست...».
صالحى شامى نيز در باره اين روايت مىگويد: «و روى أبو يعلى بسند لا بأس به وأبو الشيخ بن حيان بسند جيد قوي عن عائشة -رضي الله تعالى عنها- قالت كان في متاعي خف وكان على جمل ناج... ورواه الامام أحمد بسند لا بأس به عن صفية رضي الله تعالى عنها.[3] ابو يعلى با سندى كه هيچ اشكالى ندارد و همچنين ابوالشيخ با سند خوب و قوى از عایشه نقل كرده است كه توشه من سبک و بر شتر تندروى بود... اين روايت را امام احمد با سندى كه هيچ ايرادى ندارد از صفيه نقل كرده است.»
تحليل روايت: آنچه اين روايت صحيح السند ثابت مىكند، اين است كه عایشه همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در نبوت آن حضرت تشكيک و ترديد كرده و با تندى به آن حضرت گفته است: «ألست تزعم أنك رسول الله؟؛ آيا تو همان كسى نيستى كه خيال مىكنى پيامبر خدائی؟» اين مطلب آن قدر ناخوشايند بوده است كه پدرش ابوبكر را نيز عصبانى كرده است؛ تا جایى كه به عایشه حمله كرده و با سيلى به صورت او مىزند.حال سؤال ما از علماى اهل سنت اين است كه حكم تشكيك در نبوت رسول خدا (صلى الله عليه و آله)چيست؟ به ويژه براى كسى كه همسر آن حضرت و سالها در كنار ايشان بوده است.
همچنين طبق اين روايت، عایشه در عدالت رسول خدا ترديد كرده و پيامبر خدا را به بىعدالتى متهم مىكند!!!.اگر رسول خدا عادل نباشد؛ چه كسى مىتواند عدالت را اجرا كند؟ اگر كس ديگرى پيامبر خدا را متهم به بىعدالتى مىكرد، علما و منصفان اهل سنت در باره او چه قضاوتى مىكردند؟ و نيز در اين روايت آمده است كه عایشه، از نام بردن صفيه خوددارى و از او با عنوان «يهودية» تعبير مىكند؟
آيا عایشه اين آيه قرآن كريم را نشنيده بود كه:«وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُون.[الحجرات/11]و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند!» مگر نه اين كه اسلام تمام سابقه يك شخص را پاك مىكند؟ اگر كسى ديگرى به يكى از همسران رسول خدا چنين توهينى مىكرد، شما در باره او چه قضاوتى مىكرديد؟
صحبت تند عایشه با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
أبوطالب مكى از دانشمندان قرن سوم اهل سنت در كتاب قوت القلوب مىنويسد: یكبار عایشه كه خشمگين شده بود خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: تو كسى هستى كه خيال مىكنى پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم )به خاطر بردبارى و كرمى كه داشت در جواب او تبسمّ كرد. رسول خدا (صلی الله و آله و سلم) به عایشه گفت: من ناراحتى تو را از رضايتت تشخيص مىدهم، عایشه گفت: چگونه؟ رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمود: وقتى راضى هستى مىگويي: نه قسم به خداى محمد؛ اما وقتى خشمگين هستى مىگويي: نه قسم به خداى ابراهيم، عایشه گفت: راست گفتي، اين است و جز اين نيست كه من از بردن نام تو دورى مىكنم.[4]
تحليل روايت:
علاوه بر اثبات تشكيك عایشه در نبوت رسول خدا، همچنين اين روايت ثابت مىكند كه عایشه همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در مواردى از دست رسول خدا خشمگين مىشده و بر آن حضرت غضب مىكرده است؛ تا جایى كه حتى از بردن نام شريف و مبارک آن حضرت نيز خوددارى مىنموده است! همان پيامبرى كه تمام گفتار و كردار او مطابق وحى بوده و خداوند او را داراى «خُلق عظيم» معرفى مىكند. آيا براى همسر رسول خدا و كسى كه سالها در كنار آن حضرت بوده، شايسته است كه با پيامبر خدا اين چنين رفتار كند؟ اگر كسى از علماى اهل سنت سؤال كند كه حكم غضب و خشم بر پيامبر خدا چيست؟ چه جوابى خواهند داد؟
اعتراض عایشه به پیامبر در اينباره که چرا علی و فاطمه (سلام الله علیهما) را بيش از من و پدرم دوست دارید؟
رواياتى در منابع اهل سنت با سند صحيح وجود دارد كه عایشه همسر رسول خدا در مواردى با آواز بلند با آن حضرت صحبت كرده است و علت آن نيز اين بوده است كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) اميرمؤمنان عليه السلام را از عایشه و پدرش بيشتر دوست داشته است. احمد بن حنبل در مسند خود مىنويسد نعمان بن بشير نقل كرده است كه در يكى از روزها، ابوبكر براى تشرّف به حضور رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله) اجازه مىخواست كه همزمان صداى «عايشه» را شنيد كه فرياد مىزند: «به خدا سوگند! اينک متوجه شدم كه على از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است» و اين جمله را دو بار يا سه بار تكرار كرد. ابو بكر، پس از اذن ورود داخل منزل شد و به عايشه حمله برده و گفت: «اى دختر فلانه! مبادا بشنوم كه صدايت را با فرياد بلند كرده و بر سر رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) داد مىزنى»![5]
صحت سند روايت؛ ابن حجر عسقلانى در باره اين روايت مىگويد: «احمد، ابوداود و نسائى با سند صحيح از نعمان بن بشير نقل كرده است كه ابوبكر اجازه ورود مىخواست تا...[6]. هيثمى بعد از نقل اين روايت مىگويد: «رواه البزار و رجاله رجال الصحيح.[7] بزار آن را نقل کرده و رجالش رجال صحیح بخاریاند.»
تحريف روايت توسط علمای اهل سنت: احمد بن حنبل در جاى ديگر و ابوداود سجستانى در سنن خود و ديگر علماى اهل سنت داستان فريادهاى عایشه بر سر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) را آوردهاند؛ اما متأسفانه جمله «لقَد عَلِمتُ اَنَّ عَلياً اَحَبُّ إليكَ مِن أبي (من دانستم که علی نزد تو از من و پدرم عزیزتر است)» كه دليل ناراحتى عایشه را بيان مىكند، را حذف كردهاند.[8]
سؤالی كه اهل سنت بايد به آن جواب دهند این است که طبق روايات صحيح السندى كه گذشت، عایشه همسر رسول خدا با آن حضرت با آواز بلند و پرخاشگرانه صحبت كرده است؛ از طرف ديگر خداوند در قرآن كريم مىفرمايد: «يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرْفَعُواْ أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبىِ وَ لَا تجهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تحَبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُون.[الحجرات/2] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صداى خود را از صداى پيامبر بلندتر مكنيد و هم چنان كه با يكديگر بلند سخن مىگوييد با او به آواز بلند سخن مگوييد، كه اعمالتان ناچيز شود و آگاه نشويد.» حال سؤال ما از دانشمندان و بزرگان اهل سنت اين است كه آيا اين بلند صحبت كردن عایشه، مصداق اين آيه شريفه نيست؟ آيا بلند صحبت كردن فقط براى ديگر اصحاب جايز نبوده يا همسران آن حضرت را نيز شامل شده است؟ آیا امّ المومنین عایشه به این نکته اذعان نکرده که پیامبر (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را از او و پدرش بیشتر دوست داشت؟ و به خاطر همین عصبانی شده و بر پیامبر خدا که جز وحی نمیگوید فریاد کشیده است؟ آیا این دلیلی دیگر بر افضلیت علی (علیه السلام) بر ابوبکر و عایشه و دیگران نیست؟ ما انتظار داريم كه علما و دانشمندان و متفكران اهل سنت تحليل خود را از اين روايات مطرح و پاسخ سؤالات مطرح شده را با منطق و برهان و به صورت مسالمتآميز ارائه دهند.
پینوشت:
[1]. أبو يعلي موصلي تميمي، مسند أبي يعلي، ج 8، ص 129، ح 4670، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث دمشق، چاپ اول، 1984.
[2]. ابن حجر عسقلانی، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 9، ص 325، دار النشر: دار المعرفة بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب
[3]. صالحي شامي، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج 9، ص 71، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1414ه.ق.
[4]. محمد بن علي بن عطية مشهور بأبي طالب مكي، قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج2 ، ص418، تحقيق: د.عاصم إبراهيم الكيالي، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، 2005.
[5]. شيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله، مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 275، ح 18444، ناشر: مؤسسة قرطبة، مصر ؛ نسائي، خصائص اميرمؤمنان علي بن أبي طالب، ج1، ص126، تحقيق: أحمد ميرين البلوشي، ناشر: مكتبة المعلا، الكويت الطبعة الأولى، 1406ه.ق
[6]. ابن حجر عسقلانی، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج7، ص27، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة، بيروت.
[7]. هيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص127، ناشر: دار الريان للتراث، دار الكتاب العربي، القاهرة، بيروت، 1407ه.ق.
[8]. الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله، مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 271، ح 18418، ناشر: مؤسسة قرطبة ، مصر
سجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث ابوداوود، سنن أبي داوود، ج4، ص300، ح4999، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر
جزري، مبارك بن محمد ابن الأثير، معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول، ج6، ص497، طبق برنامه الجامع الكبير
الاشبيلي الازدي، أبو محمد عبد الحق بن عبد الرحمن بن عبد الله (معروف بابن الخراط)، الأحكام الشرعية الكبرى، ج3، ص166، تحقيق: أبو عبد الله حسين بن عكاشة، ناشر: مكتبة الرشد، السعودية / الرياض، الطبعة: الأولى، 1422هـ،2001
ابن كثير دمشقي، إسماعيل بن عمر ابوالفداء قرشي، البداية والنهاية، ج6، ص46، ناشر: مكتبة المعارف، بيروت
غزي شافعي، أبو البركات بدر الدين محمد بن محمد، المراح في المزاح، ج1، ص47، تحقيق: بسام عبد الوهاب الجابي، ناشر: دار ابن حزم، بيروت، الطبعة الأولى، 1418ه.ق 1977
تبريزي، محمد بن عبد الله الخطيب، مشكاة المصابيح، ج3، ص1370، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي، بيروت، الطبعة الثالثة، 1985.
دیدگاهها
babak
1393/11/19 - 19:17
لینک ثابت
به نظر شما آیا این عمل ام
افزودن نظر جدید