ارتباط شیخ احمد احسائی با دربار قاجار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از رفتارهای ناشایست شیخ احمد احسائی، خلاف واقع گوییهایی بوده که وی نسبت به شخص فتحعلیشاه قاجار و محمدعلی میرزا و دیگر درباریان اظهار داشته است و آنقدر در گزافهگویی پا را از حد فراتر نهاده که در شأن علمای دین نيست.
مرحوم نجفی در کتاب خود مینویسد: «تملقگویی شیخ از فتحعلیشاه و شاهزادگان قاجار، یک شیوه همیشگی بوده است».[1] به عنوان نمونه، شیخ در یکی از نامههای خود به فتحعلیشاه، اینگونه نوشته است: «عزُّ المؤمنین و حامِی الملّة و الدّین و طالب الحقّ و الیقین و قرّة العین و جامع کلّ زین و سلطان البرّین و...[2] عزت اهل ایمان و پشتوانۀ ملت و دین، جویندۀ حق و شهود و علم، روشنی چشم و جامع همه زینتها، پادشاه خشکیها و دریاها و...».
و یا در نامۀ خود به محمد علی میرزا، یکی از شاهزادگان قاجار، اینگونه نوشته است: «و هو ذوالشأن الرفیع و العزّ المنیع و الرّأی البدیع و معزّ الدین و ناصر المؤمنین، راغم أنف الباغین...[3] او صاحب مرتبۀ بلند و شریف و عزت استوار و رأی و نظر تازه و نو و عزتدهندۀ دین و یار مؤمنین و خوارکنندۀ ستمکاران است».
حتی شیخ دو رسالۀ سلطانیه و خاقانیۀ خود را در پاسخ به پرسشهای فتحعلیشاه نگاشته است.[4]
آنچه جای بحث دارد این است که آیا این خلاف واقع گوییهای شیخ نسبت به دربار قاجار، که نسبت به مردم ظلم و ستم روا میداشته است، با وارستگی و زهد وی تناسب دارد؟ و آیا فتحعلیشاه و شاهزادگان قاجار، سزاوار چنین خطاباتی هستند؟
پینوشت:
[1]. محمد باقر نجفی، بهائیان، ص 31، نشر مشعر، قم، 1387.
[2]. احمد بن زین الدین احسایی، جوامع الکلم، رسالۀ سلطانیه، 2/224.
[3]. احمد بن زین الدین احسایی، جوامع الکلم، 2/22؛ به نقل از: شیخیه زمینه ساز بابیه، سید محمد حسین فقیه ایمانی، ص 43.
[4]. علی اکبر باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیۀ کرمان، ص 54، مؤسسۀ پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، 1392.
افزودن نظر جدید