اعتراف به صحت سند حدیث غدیر در کلام عسقلانی

  • 1393/09/06 - 17:47
ابن حجر عسقلانی حدیث غدیر را «صحیح» و «حسن» می‌داند. حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» را ترمbی و نسایی با سند صحیح نقل کرده‌اند. این حدیث، سندهای بسیار زیادی دارد که همه آن‌ها را ابن عقده در کتاب مستقلی جمع‌آوری کرده و بسیاری از اسناد آن صحیح و یا حسن هستند. با توجه به این‌که ابن حجر عسقلانی یکی از علمای معروف اهل‌سنت و مورد قبول وهابیت...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با توجه به این‌که ابن حجر عسقلانی یکی از علمای معروف اهل‌سنت و مورد قبول وهابیت و از ارکان علمی آنان در علم رجال و همچنین از شارحان کتاب بخاری می‌باشد، مناسب دیدیم برای روشن شدن افکار عمومی و به ویژه عامه مردم اهل تسنن و پیروان وهابیّون، نظر عالم برجسته و مورد قبولشان را به اطلاع برسانیم تا برای آن دسته از افرادی که واقعاً در پی کسب حقیقت هستند و یا این‌که ندانسته دچار تقلید کورکورانه شدند، تلنگری باشد در راه رسیدن به سرمنزل مقصود.

ابن حجر عسقلانی حدیث غدیر را «صحیح» و «حسن» می‌داند: حدیث: «من کنت مولاه فعلی مولاه» را ترمزی و نسایی با سند صحیح نقل کرده‌اند. این حدیث، سندهای بسیار زیادی دارد که همه آن‌ها را ابن عقده در کتاب مستقلی جمع‌آوری کرده و بسیاری از اسناد آن صحیح و یا حسن هستند».[1]

همچنین ابن حجر عسقلانی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت می‌کند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زیر درختی در غدیر خم قرار گرفت؛ طولی نکشید که دست مرا گرفت و فرمود: "ای مردم! مگر نه این است که گواهی می‌دهید، خدای تعالی پروردگار شماست؟" گفتند: "آری" فرمود: "مگر نه این است که گواهی می‌دهید، خدا و رسول او بر جان شما سزاوارترند و خدا و رسول او مولای شمایند؟" گفتند: "آری!" فرمود: "پس هر که خدا و رسولش مولای اوست، به راستی که این شخص (علی علیه السلام) مولای اوست. اینک، دو یادگار گران‌بها در میان شما به جای می‌گذارم که اگر به آن‌ها تمسک جویید، هرگز در منجلاب گمراهی گرفتار نخواهید شد. یکی کتاب خداست و ریسمان استوار میان شما و خدا می‌باشد که یک سوی آن در دست حق‌تعالی و سوی دیگرش در دست شماست و دیگری، اهل بیت من هستند"».[2]

حال جای این سؤال از وهابی‌ها و پیروان آن وجود دارد که اگر واقعاً در مذهب خود ثابت قدم هستید و به آموزه‌هایی که از جانب بزرگان و علمای مورد قبولتان دریافت می‌کنید، پایبند هستید، چرا با مشاهده امثال این روایت نسبت به اهل‌بیت پیامبر کم‌لطف هستید و به ریسمانی که میان شما و خداست تمسک نمی‌جویید؟ مگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از مردم اعتراف نگرفت که خدا و رسول از خودشان بر خود سزاوارتر است؟[3] مگر تصریح نفرمود که ولایت علی (علیه السلام) همان ولایت خدا و رسول است؟[4] مگر نه این است که فاصله گرفتن از ایشان (اهل بیت)، فرو رفتن در منجلاب گمراهی است؟[5] بنابراین واقعیت این است که متعصبین و وهّابیان کج‌اندیش تکلیفشان با خودشان نیز مشخص نشده و در درون خود دچار تردید و دوگانگی هستند، چرا که در غیر این صورت باید به یکی از دو روش بالا عمل می‌کردند که یا خود با تکیه بر عقل سلیم به واقعیت می‌رسیدند یا این‌که لا اقل نسبت به سخن بزرگان خود حرف‌شنوی داشته باشند و به کلام ایشان گردن نهند. امیدواریم خداوند آگاهی و بصیرت را نصیب همه ما بگرداند.(ان شاء الله)

منابع:

[1]. احمد بن حجر العسقلانی (852 هجری)، فتح الباری شرح صحیح بخاری، ج 7، ص 74، بیروت: دارالمعرفة، تحقیق: محب الدین الخطیب
[2]. احمد بن علی بن حجر العسقلانی (852 هجری)، المطالب العالیه به زوائد المسانید الثمانیه، ج 16، ص 142، ح 3943، دارالعاصمه السعودیة، 1419. تحقیق: د. سعد الشتری
[3]. الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الفکر، بیروت، ج 3، ص 119
[4]. همان
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار،ج 2، باب 14، ص 100، موسسة الوفاء، بیروت، 1404.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.