پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان بر این باورند که مسیح خدا بوده و یکی از اقانیم ثلاثه آنان است؛ اما به‌راستی چگونه باید بدانیم که مسیح (علیه السلام) خدا بوده است یا نه؟ و مسیحیان نخستین، چگونه به خدا بودن مسیح پی برده‌اند؟ بی‌شک کسی که چنین مقامی داشته باشد، خود باید به این امر اذعان داشته و ادعای خود را صراحتاً بیان کند؛ تا مردم بدانند فرد مقدسی که در کنار آنان و با آنان زندگی و هم‌نشینی می‌کند خداست و یک فرد الهی و مقدس صرف نیست. سؤال این است آیا مسیحی که در کالبد بشری در بین مردم می‌زیسته است، خود به خدا بودن خود تصریح کرده است؟ بزرگان مسیحیان در پاسخ به این سؤال به‌ناچار اقرار کرده‌اند که مسیح هیچ‌وقت صراحتاً چنین ادعایی نکرده است.
در کتاب «سنوات مع أسئلة الناس» که مشتمل بر سؤالاتی است که مردم از علمای مسیحیت پرسیده‌اند، شخصی سؤال کرده است چگونه لاهوتی و خدا بودن مسیح را تصدیق کنیم درحالی‌که خود مسیح نگفته است که من خدا هستم و هم‌چنین به مردم نگفته است که مرا عبادت کنید؟ نویسنده کتاب که خود یکی از علمای طراز اول مسیحیت است، در پاسخ این سؤال چنین فرموده است: «اگر مسیح خود می‌گفت که خدا است، او را سنگسار می‌کردند هم‌چنین اگر مسیح می‌گفت که مرا عبادت کنید باز او را سنگسار می‌کردند و رسالت او قبل از اینکه شروع شود به انتهای خود می‌رسید [1]»؛ یعنی خدا می‌ترسید اگر خدا بودن خود را اعلان کند، سنگسار شده و کشته شود و عملیات فداء باطل شده و بشریت همچنان در خسران بمانند.
این سؤال و جواب به وضوح بر این امر اشاره می‌کند که مسیحیان خودشان معترف‌اند مسیح هرگز نگفته است که من خدا و یکی از اقانیم هستم، این در حالی است که خدای احد و واحد به خدایی خود در عهد عتیق، عهد جدید و قرآن کریم اعتراف کرده است. در کتاب پیدایش از عهد عتیق چنین آمده است: «و چون‌ ابرام‌ 99 ساله‌ بود، خداوند بر ابرام‌ ظاهر شده‌، گفت‌: من‌ هستم‌ خدای‌ قادر مطلق».[2]» و در عهد جدید خدا به خدایی خود چنین اعتراف می‌کند: «من هستم خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب. خدا، خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان است».[3] خداوند در قرآن کریم نیز چنین می‌فرماید: «إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري [طه/۱۴] منم خداى يكتا كه هيچ خدايى جز من نيست، پس مرا (به يگانگى) بپرست و نماز را مخصوصاً براى ياد من به پادار».
حال مسیحیان باید بگویند، چگونه می‌گویند مسیح خداست درحالی‌که خود مسیح یا قادر نبوده خدایی خود را بیان کند، یا اینکه اصلاً خدا نبوده است، چراکه خدایی که قادر نباشد لااقل بگوید من خدا هستم چگونه می‌تواند برعالمیان خدایی کرده و به امور آنان رسیدگی کند؟ عقل آدمیان چگونه قبول کند او خداست؟

پی‌نوشت:

[۱]. سنوات مع أسئلة الناس، البابا شنودة الثالث، اسئلة لاهوتیه و عقائدیة، ج ۱، ص ۴۶.
[۲]. کتاب مقدس، پیدایش ۱۷: ۱.
[۳]. کتاب مقدس، انجیل متی ۲۲: ۳۲.