تبرک و استشفا؛ شرک یا خدا پرستی؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله موارد اختلافی بسیار مهم در عقاید وهابیت نسبت به دیگر مسلمانان، بحث «تبرک و استشفاء» است. وهابیت هر گونه تبرک جستن را، اعم از اینکه نسبت به شخص باشد یا اجسام، از موارد شرک بر میشمرند و کسانی را که به افراد و یا اجسام تیرک میجویند را مشرک دانسته و چه بسا قتل آنان را واجب میدانند. ولی در برسی آیات و روایات، جواز این مساله به وضوح روشن است و هر عقل سلیمی آن را درک میکند.
قبل از استناد به روایات در خصوص این مسأله، خوب است معنی کلمه شرک را یاد آور شده و سپس سری به نقل تاریخ بزنیم؛ شرک در لغت به معنی مشارکت[1] و در اصطلاح، همتا قرار دادن برای خداوند است.[2] خداوند در قرآن، هنگام نقل جریان حضرت یوسف (علیه السلام)، آنجا که ایشان خود را به برادرانش معرفی کرد و آنان را بخشید، میفرماید: «اذهبو بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یات بصیرا [یوسف/93] این پیراهن مرا با خود ببرید و بر صورت پدرم (یعقوب) بیفکنید تا دیدگانش بینا گردد». و در ادامه میفرماید: «فلما ان جاء البشیر القاه علی وجهه فارتدّ بصیرا [یوسف/96] آنگاه که مژده دهنده آن پیراهن را بر رخسار او افکند، بینایی وی باز گشت».
در روایات اسلامی از منابع شیعه و اهل سنت نیز موارد بسیار زیادی، دلالت بر تبرک و استشفاء دارد که به ذکر نمونههایی از آن اشاره خواهیم داشت. بخاری در صحیح خود آورده است که مردی از عبدالله بن عمر درباره استلام حجرالاسود (دست کشیدن و بوسیدن) پرسید و او در پاسخ گفت: «رایت رسول الله یستلمه و یقبّله[3] پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم که حجرالاسود را استلام میکرد و میبوسید. همچنین بخاری از زید بن اسلم از پدرش روایت میکند که گفت: «رایت عمر بن الخطاب قبل الحجر، و قال لو لا تنی رایت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قبیک ما قبّلتک.[4] دیدم عمر بن خطاب حجرالاسود را بوسید و گفت که اگر نه این بود که دیدم پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تو را بوسید، نمیبوسیدم». ابوالولید هم از قول پدرش نقل میکند که سفیان بن عیینه و او از جریح و از محمد بن عباد بن جعفر روایت میکند که ابن عباس را در روز ترویه دیدم که به رکن سیاه آمد و حجرالاسود را بوسید و بر آن سجده کرد و سپس بوسید و سجده کرد و تا سه بار این کار را تکرار کرد.[5] و در جایی دیگر میگوید که پدرم از مسلم بن خالد و او از ابن جریح و او از عطاء نقل میکند که عبدالله بن عمر، ابوهریره، ابوسعید خدری و جابر بن عبدالله را دیدم که وقتی حجرالاسود را استلام میکردند، دستهایشان را میبوسیدند.[6] 4. ابن عباس میگوید که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رکن یمانی را بوسید و صورتش را بر روی آن نهاد.[7]
در کتب صحیح و سنن و مَسانید(مُسنَدها)، روایات فراوانی که دلالت بر تبرک و استشفاء صحابه و تابعین به آثار بر جای مانده از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند تبرک به لباس، عصا، آب وضو و آب چاهی که آن حضرت به آن آب دهان انداخته بود، اشاره شده است. به عنوان نمونه، بخاری در صحیح خود در یک روایت طولانی میگوید: «و اذا توضّا کادوا یقتلون علی وضوئه،[8] هرگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وضو میگرفت، نزدیک بود مسلمانان (بر سر به دست آوردن آب وضوی آن حضرت) و تبرک به آن همدیگر را بکشند». ابن حجر میگوید: «ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) کان یوتی بالصبیان فیبرک علیهم.[9] کودکان را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میآوردند و آن حضرت برای متبرک ساختن آنها دست مبارک خویش را بر سر آنان میکشید».
از مجموع این روایات چنین استنباط میشود که اگر تبرک جستن به اشیاء شرک بود، هیچگاه پیامبر (صلی الله علیه آله و سلم) مرتکب آن نمیشد و اصحاب و یارانش و تابعین بعد از آنان نیز به اشیاء و لوازم آن حضرت تبرک نمیجستند. حال چگونه است که وهابیت امروز با وجود چنین روایاتی باز هم تبرک را از مظاهر شرک میدانند، سوالی است که خود باید به آن جواب بدهند.
پینوشت:
[1]. راغب اصفهانی, حسین بن محمد, مفردات الفاظ القرآن, ص 266, ذیل ماده «شرک»
[2]. آیه الله جوادی آملی, توحید در قرآن, ص 571
[3]. الجامع الصحیح, (صحیح بخاری), ج 2, کتاب الحج, باب تقبیل الحجر, ص 186
[4]. همان, ص 398 ح 1610
[5]. اخبار مکه, ج 1, ص 321
[6]. همان, صص 343و 344, باب ما جاء فی تقبیل الایدی اذا استسلم الرکن
[7]. مستدرک علی الصحیحین, ج 1, ص 456, حاکم در باره این روایت میگوید: هذا حدیث صحیح الاسناد
[8]. الجامع الصحیح, (صحیح بخاری), ج 1, باب ما یجوز من الشروط الاسلام, باب الشروط فی الجهاد و تامصالحه, ص 255 ح 2673
[9]. الاصابه فی تمییز الصحابه, ج 1, خطبه کتاب, ص 7, طبع مصر
افزودن نظر جدید