آیا قسم، نذر و ذبح برای غیر خدا صحیح نیست؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله موضوعات حرام یا شرک آلود نزد وهابیون، قسم، نذر و ذبح کردن برای غیر خدا است. اکنون برای روشن شدن، این سه موضوع را بررسی میکنیم.
الف: قسم خوردن به غیر خداوند
ابن تیمیه میگوید: « علما اتفاق نمودهاند که قسم به غیر خدا منعقد نمیشود ».[1] و نیز میگوید: « قسم خوردن به غیر خداوند مشروع نیست، زیرا از آن نهی شده است یا به نهی تحریمی و یا تنزیهی. و علما در این مسئله بر دو قولاند و قول صحیح نهی تحریمی است ».[2]
صنعانی مینویسد: « همانا قسم به غیر خداوند شرک کوچک است ».[3]
ادلۀ جواز قسم به غیر خداوند
1. در قرآن کریم مشاهده میکنیم که خداوند متعال در بسیاری از موارد به غیر خود قسم خورده است؛ خداوند متعال تنها در سورۀ الشمس، به هفت چیز از مخلوقاتش قسم خورده است: خورشید، ماه، روز، شب، آسمان، زمین، نفس انسان؛ و در سورۀ نازعات آیۀ 1 ـ 3، به سه چیز قسم خورده است. و در سورۀ مرسلات آیۀ 1 ـ 3، به دو چیز از مخلوقات خود قسم خورده است. و نیز در سورۀ طارق، قلم، عصر، بلد، تین، لیل، فجر، و طور، به غیر خود قسم خورده است.
2. در روایات فراوانی که از طریق شیعه و سنّی رسیده قسم خوردن به غیر خداوند فراوان مشاهده میشود که برای نمونه به سه مورد آن اشاره میکنیم:
مسلم در صحیح نقل میکند که شخصی نزد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا کدامین صدقه اجرش نزد خداوند عظیمتر است؟ پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: آگاه باش قسم به پدرت...[4] که در این حدیث پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به پدر سؤال کننده قسم خورده است.
در حدیثی که احمد در مسندش نقل کرده در ذیل آن آمده است که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به مخاطب خود فرمود: « به جان خود سوگند اگر به معروف سخن به گویی و از منکر نهی کنی بهتر از آن است که ساکت باشی ».[5]
امام علی ( علیه السّلام ) در نامهای به معاویه چنین مینویسد: « به جان خودم سوگند اگر به عقل خود نظر کنی نه هوای نفست هر آینه مرا مبرّاترین مردم خواهی دید از خون عثمان ».[6]
ب: حکم ذبح برای غیر خدا
محمّد بن عبدالوهاب مینویسد: « پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) با مشرکان جنگید تا تمام اعمال؛ از جمله قربانی کردن تنها برای خدا باشد ».[7]
تحقیق مطلب آن است که: اگر کسی حیوانی را با قصد عبادت برای غیر خدا ذبح کند همان گونه که بت پرستان انجام میدادند این عمل شرک آلود بوده و از اسلام خارج شده است، چه اعتقاد به الوهیت آنها داشته باشد و یا آن که به قصد تقرّب به آنها این عمل را انجام داده باشد.
ولی اگر کسی حیوانی را از طرف انبیا و اوصیا یا مؤمنین ذبح کند تا آن که ثوابش را بر آنها اهدا نماید همانگونه که برخی قرآن میخوانند و ثواب آن را برای انبیا و اوصیا یا مؤمنین هدیه مینمایند، شکّی نیست که در این عمل اجری عظیم است. و قصد تمام قربانی کنندگان برای اولیای الهی همین قسم دوّم است.
روایت شده که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) حیوانی را به دست خود قربانی نمود و عرض کرد: « بار خدایا این قربانی از طرف من و هر کسی که از امّتم قربانی نکرده است باشد ».[8]
بریده روایت کرده که زنی، از پیامبر ( صلی الله علیه و آله سلم ) سؤال کرد آیا میتوانم از طرف مادرم بعد از فوتش روزه گرفته و حجّ به جای آورم؟ پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: آری.[9]
ج: حکم نذر برای غیر خداوند
ابن تیمیه میگوید: « علمای ما جایز نمیدانند که کسی برای قبری یا مجاوران آن چیزی نذر کند، خواه پول باشد یا روغن چراغ یا شمع یا حیوان و غیر این امور، و تمام این نوع نذرها معصیت و حرام است ».[10]
شکّی نیست که نذر برای غیر خدا به این قصد که آن شخص شایستگی برای نذر دارد از آن جهت که مالک اشیا بوده و زمام امور، به دست او است، کفر و شرک محسوب میشود؛ زیرا نذر از اعظم عبادات است. ولی اگر مقصود نذر کننده این باشد که نذرش در واقع صدقهای باشد تا ثواب آن را به اولیای الهی هدیه نماید، قطعا اشکالی ندارد.
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دختری که برای مادرش عملی را نذر کرده بود فرمود: « به نذر خود عمل کن ».[11]
ثابت بن ضحاک از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت کرده که شخصی به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت کرده که شخصی به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد که نذر کرده حیوانی را در بوّانه ذبح نماید، آیا این نذر صحیح است. حضرت ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: آیا در آن مکان بتی که عبادت شود، وجود دارد؟ عرض کرد: خیر. باز حضرت فرمود: آیا در آن مکان عید مشرکین گرفته میشود؟ عرض کرد: خیر آنگاه حضرت فرمود: به نذر خود وفا کن.[12]
منابع:
[1]. مجموعة الرسائل و المسائل، ج 1، ص 209.
[2]. همان، ج 1، ص 17.
[3]. تطهیر الاعتقاد، ص 14.
[4]. صحیح مسلم، ج 3، ص 94.
[5]. مسند احمد، ج 5، ص 225.
[6]. نهج البلاغه، نامه 6.
[7]. کشف الشبهات، ص 62.
[8]. مسند احمد، ج 3، ص 356.
[9]. صحیح مسلم، ج 2، ص 805.
[10]. رسائل الهدیة السنیّة، ص 16.
[11]. صحیح بخاری، حدیث 5، 15 و 16.
[12]. سنن أبی داود، حدیث 22.
افزودن نظر جدید