میزان در توحید و شرک
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیون با دیدگاه خاصی که در میزان شرک و توحید دارند، بسیاری از اعمال مسلمین از قبیل تبرک، استعانت از ارواح اولیای الهی و... را شرک میدانند، و عاملان به آن را مشرک میخوانند، و به تبع آن، خونشان را به هدر دانسته و اموالشان را نیز حلال میشمرند. آنان تا آنجا پیش میروند که ذبیجۀ آنان را حرام میدانند. ولی در مقابل، مسلمانان عالم با مبانی خاصی که از راه عقل و قرآن و روایات معتبر کسب کردهاند این مصادیق و اعمال را نه تنها شرک ندانسته بلکه مستحب و در راستای توحید میدانند. که در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم.
شیخ عبد العزیز بن باز، مفتی وهابیون میگوید: « دعا از مصادیق عبادت است، و هر کس در هر بقعهای از بقعههای زمین بگوید: یا رسول الله، یا نبی الله، یا محمّد به فریاد من برس، مرا دریاب، مرا یاری کن، مرا شفا بده، امّتت را یاری کن، بیماران را شفا بده، گمراهان را هدایت فرما یا امثال اینها، با گفتن این جملهها برای خدا شریک در عبادت قرار داده و در حقیقت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را عبادت نموده است... ».[1]
همو در جای دیگر میگوید: « بی شک کسانی که به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) یا غیر او از اولیا و انبیا و ملائکه یا جنّ پناه میبرند، معتقدند که آنان دعایشان را شنیده و حاجاتشان را بر آورده میکنند، این اعتقادها انواعی از ( شرک اکبر ) است، زیرا علم غیب را غیر از خدا کسی دیگر نمیداند. دلیل دیگر اینکه اموات تصرفات و اعمالشان در دنیا با مرگ منقطع شده است خواه پیامبر باشند یا غیر پیامبر و ملائکه و جنّ نیز از ما غائب و به شئون خود مشغولند ».[2]
وی در جای دیگر میگوید: « ذبح برای غیر خدا منکری عظیم و شرک اکبر است؛ خواه برای پیامبر باشد یا ولیّ یا ستاره یا بت یا غیر اینها... ».[3]
گویا وهابیون تنها خود را اهل توحید خالص میدانند و معتقدند بقیه که اکثریّت مسلمانان را تشکیل میدهند مشرکانیاند که خون، ذرّیه و اموالشان احترام ندارد، و خانههایشان نیز خانۀ جنگ و شرک است.
وهابیون با این نوع برخورد چه نوع هدفی را دنبال میکنند؟ با دقت در رفتار آنان پی میبریم که آنان در ظاهر یک اصل مهمّی را دنبال میکنند که همان گسترش توحید و مقابله با انواع شرک و بت پرستی است، ولی در واقع امر و پشت قضیه حکایت از امر دیگری دارد. واقع امر آن است که آنها خواسته یا ناخواسته هدفی را دنبال میکنند که استعمار خواهان آن است که همان تفرقه بین مسلمین و ایجاد فتنهها و جنگها بین آنان است، تا در این میان دشمن استفاده کرده و به مطامع شوم خود برسد.
پاسخی که به این سؤال داده میشود این است که اعمال به نیت است؛ نباید پنداشت که تواضع و خضوع و درخواست از غیر خداوند، شرک آلود و حرام است، زیرا از مجموع دلایل استفاده میشود که اعمال به نیّت است؛ تا نیت فرد، از عملش چه چیزی باشد.
تعمیر مساجد با آن که فی نفسه عمل نیکی است، اما از آن جا که اگر مشرکان انجام دهند به قصد سوء است، لذا از این کار ممنوع شدهاند؛ خداوند متعال میفرماید: « ما کان للمشرکین أن یعمروا مساجد الله شاهدین علی أنفسهم بالکفر أولئک حبطت أعمالهم و فی النّار هم خالدون إنّما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و أقام الصّلاة و آتی الزّکاة و لم یخش إلّا الله فعسی أولئک أن یکونوا من المهتدین ».[ توبه / 17 ـ 18 ]
« مشرکان را نرسد که مساجد خدا را تعمیر کنند، در صورتی که به کفر خدا شهادت میدهند. خدا اعمالشان را نابود گردانید و آنان در آتش دورزخ؛ جاوید در عذاب خواهند بود. به راستی تعمیر مساجد خدا به دست کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز به پا دارند و زکات مال خود بدهند و از غیر خدا نترسند، آنها امیدوار باشند که از هدایت یافتگانند ».
خداوند به خضوع در برابر پدر و مادر امر میکند؛ آن جا که میفرماید: « و اخفض لهما جناح الذّلّ من الرّحمة ».[ اسراء / 24 ] « و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران ».
بنابراین اگر مطلق خضوع عبادت بود، خداوند چنین امری نمینمود.
با این توضیح به این نتیجه میرسیم که توسل و خضوع و استغاثه به غیر خداوند متعال با عدم اعتقاد به الوهیت یا ربوبیّت او و اعتقاد به این که هر چه برای اوست به عنایت و به اذن و ارداۀ خداوند است اشکالی ندارد و هیچ نوع ارتباطی با آیاتی که در مذمّت مشرکان وارد شده نیز ندارد، زیرا مورد اعتراض آیات جایی است که دعا و استغاثه و استعانت به نیت استقلال باشد.
منابع:
[1]. بن باز، مجموع فتاوی، ج 2، ص 549.
[2]. مجموع فتاوی، ج 2، ص 552.
[3]. مجموع فتاوی، ج 2، ص 561.
افزودن نظر جدید