امر به معروف و نهی از منکر در بهائیت
یکی از وظائف واجبه و فروع دین مقدس اسلام امر به معروف و نهی کردن از منکر است و این یکی از ماموریت های وجدانی و عقلی و دینی هر فرد مسلمان بوده و یگانه وسیله ی شیوع و نشر حقایق و ترویج آداب حسنه و اعمال نیکو و پسندیده می باشد.
امر به معروف و نهی از منکر با شرائطی که در فقه اسلامی مقرر و معلوم است، واجب است. و از جمله ی آن شرائط: علم به معروف و منکر و اطمینان داشتن به تاثیر و مفید بودن امر و نهی و امن از ضرر و خطر و رفع محذورات دیگر است.
و به طور کلی و جواب امر به معروف و نهی از منکر در مواردیست که نتیجه ی مفید و اثر قطعی داشته و صلاح فردی و یا اجتماعی را در بر گیرد.
خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ]توبه/[71 - مومنین و مومنات یاران و اولیاء همدیگرند و یکدیگر را وا می دارند بفعل کارهای نیکو و ترک اعمال قبیح.
پس به طوری که در این آیه ی شریفه نیز اشاره شده است امر به معروف و نهی از منکر از خیر خواهی و محبت و نظر خدمت برمی خیزد و البته محبت و علاقه داشتن به شخصی ملازم با خیر خواهی و طلب صلاح امر او است.
و در مقابل این وظیفه و امر وجدانی و عقلی و مشروع، جناب بهاء به خیال خود فتح بزرگی کرده این خیر خواهی و اظهار محبت و راهنمائی را درباره ی پیروان خود منع و تحریم نموده است.
در کتاب نظر اجمالی می گوید: حق اعتراض و چون و چرا و امر به معروف و نهی از منکر از اشخاص نسبت به اعمال دیگران سلب شده و فقط محافل روحانی یا بیوت عدل حق حاکمیت بر نفوس داشته و ناصح و مربی و مراقب اشخاص می باشند. [1]
جناب میرزا تصور کرده است که امر به معرف و نهی از منکر ملازم با حاکمیت و تسلط و تفوق بوده و به اقتضای تساوی حقوق افراد و به خاطر دفع هرج و مرج و اختلال و اختلاف از این امر نهی کرده است.
جناب میرزا غفلت کرده است که این امر به مقتضای صلاح بینی و خیر خواهی و محبت و وداد به همنوع و علاقه به حقیقت و معروف انجام گرفته و یکی از وظائف اخلاقی و وجدانی و عقلی بشر شمرده می شود. و باید ایشان را به این معنی توجه داد که حاکمیت و قضاء و بررسی و نظارت افراد محفل روحانی و یا افراد بیت عدل مجعول موهوم غیر از امر به معروف و نهی از منکریست که افراد ملت نسبت به همدیگر اجراء می کنند.
آری در مشرب جناب میرزا و به مبنای ایشان که آزادی کامل و حریت تمامی به پیروان خود می دهد، البته این گونه خیر خواهی ها و صلاح بینی ها نسبت به همدیگر تولید مزاحمت کرده موجب سلب آزادی افراد و پیروان او خواهد بود. [2]
در ضمن، میرزا بهاء به این توجه نکرده که لزوم امر به معروف و نهی از منکر بخاطر کمرنگ نشدن اوامر و نواهی دینی در میان پیروان است. نمونه آنرا در دنیای امروز می توان دید که بخاطر بی توجهی به امر به معروف و نهی از منکر بی دینی در جهان بیداد می کند. البته شاید هم بتوان این احتمال را داد که در واقع میرزا بهاء زرنگی کرده و قصدش این بوده که بی دینی را در میان مردم رواج دهد.
پی نوشت:
1- نظر اجمالی صفحه 86 تکثیر دوم
2- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد دوم صفحه 138 و 139
افزودن نظر جدید