چرا شیعه روایات صحابه را نمیپذیرد؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از دیگر شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که چرا شیعه روایات صحابه را نمیپذیرند؟
پاسخ:
ابی اسحاق عن حنش الثانی گفت: « شنیدم از اباذر که در کعبه را گرفت و میگفت: هر کس که مرا میشناسد، من همان هستم که شناختید و هر کس که مرا نمیشناسد من اباذر هستم، از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) شنیدم که میفرمود: مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر کس تخلف ورزد غرق و نابود شود.[1]
چرا که اهلبیت که همراهی با آنان سبب نجات و تخلف از آنها سبب هلاکت و نابودی است، باید از سوی خداوند حجت باشند. و روایات فراوان دیگری نیز بر این امر دلالت دارد از مانند حدیث: انا مدینة العلم و علی بابها.[2]
همچنین روایاتی که از پیامبر گرامی ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به و سیلۀ راویان نقل میشود، بر سه دستهاند:
الف: خبر متواتر.
ب: خبر مقرون به قرائن مفید علم.
ج: خبر واحد.
همۀ عقلای جهان به دو قسم نخست عمل میکنند و هرگز به وضع راوی و شرایط او نمینگرند، زیرا خبر از نظر قوت و قدرت به حدی است که علم آفرین بوده و هر نوع شک و تردید را از بین میبرد.
امّا خبر متواتر چیست و چه شرایطی دارد و یا خبر مقرون به قرائن که علم آفرین است، کدام است؟
در کتابهای علم اصول و بالاخص علم درایه دربارۀ آنها سخن گفته شده و شیعه هم به عنوان گروهی از عقلای جهان بر این دو دسته از روایات عمل میکند.
سخن دربارۀ دستۀ سوم از روایات است:
از آنجا که در مسائل اعتقادی، هدف ایمان و اعتقاد است، خبر واحد فاقد ارزش است، زیرا نتیجه مطلوب از آن حاصل نمیشود، ولی اگر خبر مربوط به احکام و مسائل عملی باشد، هرگاه سلسلۀ سند، همگی عادل و پاکدامن و پرهیزگار باشند، شیعه به این حدیث عمل میکند و در این مورد، فرقی میان تابعی و صحابی قائل نیست. ولی اگر یکی از راویان، مخدوش و ضعیف باشد چنین خبری حجت نبوده و قابل احتجاج نیست، همین ضابطه در روایاتی که به وسیلۀ راویان از ائمۀ اهلبیت ( علیهم السلام ) نقل میشود نیز حاکم و صادق است.
خوشبختانه قسمتی از روایات پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از طریق صحیح در اختیار ماست، بخشی از آنها از طریق امامان اهلبیت ( علیهم السلام ) از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده و برخی دیگر از طریق راویان معتبر و با تقوا، و شیعه به همۀ اینها عمل میکند.
آنچه در سؤال آمده، خیالی بیش نیست، برخی از روایاتی که مورد عمل فقیهان شیعه است، در صحیح بخاری و مسلم و دیگر سنن نیز آمده است، ولی مهم این است که سند پیراسته از نقد و جرح باشد.
همچنین از نظر فقه ما، کسانی که ناصبی هستند و بغض اهلبیت ( علیهم السلام ) را در دل دارند، کافر و غیر قابل اعتماد، ولی متأسفانه این میزان در برخی از کتابهای حدیثی نادیده گرفته شده، مثلا عمران بن حطّان که در رأس خوارج قرار دارد، در سلسله سندهای صحیح بخاری و غیره وجود دارد که از نظر ما قابل اعتماد نمیباشد.[3]
منابع:
[1]. المستدرک، ج 3، ص 150؛ کنز العمال، ج 6، ص 216.
[2]. المستدرک، ج 3، ص 126 و 127 و 128.
[3]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص 643 ـ 644.
افزودن نظر جدید