مقایسه دو حکم در اسلام و بهائیت
1- تریاک کشیدن
در آئین مقدس اسلام آنچه نجس و مسکر و مضر باشد: خوردن و آشامیدن آن ممنوع و حرام است.
با این تفاوت که در نجس و مسکر حکم حرکت متعلق به ذات موضوع (کم باشد یا زیاد) است، ولی در مضر به موضوع با قید وصف ضرر تعلق می گیرد، و تا ضرر نمی کند حرمت و منعی ندارد.
بهاء در اقدس می گوید: حرمت علیکم المیسر و الافیون اجتنبوا یا معشر الخلق و لاتکونن من المتجاوزین- حرام شده است بر شماها قمار باختن و افیون استعمال کردن اجتناب کنید ای جماعت مردم و تجاوز کنندگان مباشید. [1]
قمار مانند مسکرات و موضوعات نجسه و متنجسه بطور مطلق (کم و زیاد و مختصر و مفصل) حرام است، ولی افیون را نمی توان بطور عمومیت و اطلاق حرام دانست، زیرا افیون یکی از داروهای موثر و نافع و بسیار مفید جهان است. استعمال افیون در مواردی که طبیب حائق تجویز می کند (طبق اندازه و دستور) اثر معجزه آسا و خارق العاده دارد.
پس بهتر اینست که: حرمت آن متوقف به معتاد شدن و ضرر و خسارت مالی و جانی وارد کردن باشد.
باز در اقدس می گوید: قد حرم علیکم شرب الافیون انا نهیناکم عن ذلک نهیا عظیما فی الکتاب و الذی یشرب انه لیس منی اتقوا الله یا اولی الالباب- حرام شده است بر شما کشیدن تریاک و ما نهی کردیم شما را از آن نهی سخت و کسی که افیون بکشد از من نیست پرهیز کنید از خدا ای صاحبان خرد. [2]
2- ظروف طلا و نقره
اسلام در عین حالی که سعادت و روحانیت و جهات معنوی پیروان خود را تامین کرده است، قسمت های مادی و اقتصادی و سیاسی و جهات دنیوی را نیز با بهترین نحو منظور داشته است.
اسلام به خاطر پیشرفت جنبه اقتصاد و رفع بحران احتکار و توقف ثروت و از لحاظ جریان و رونق بازار معاملات استعمال ظروف طلا و نقره را تحریم نموده است.
ولی جناب میرزا از این نکته به کلی غفلت نموده است. و روی همان ظاهر پرستی و تظاهر و جلب تمایلات نفسانی و شهوات یک مشت مردم شهوت پرست و هوی خواه، استعمال این گونه ظروف را تجویز می کند.
در اقدس می گوید: من اراد ان یستعمل اوانی الذهب و الفضه لاباس علیه- کسی که بخواهد ظروف طلا و نقره را استعمال کند مانعی برای او نیست. [3]
با اندکی تعقل متوجه می شویم که باید احکام الهی بر پایه عقل و مصلحت انسان و جوامع بشری باشد، نه اینکه احکام مطابق با هوای نفس انسانی و یا چون جامعه آن را پذیرا نیست پس باید کنار گذاشته شود. در اسلام بعضی از احکام هستند که جامعه ی امروزی پذیرای آن نیست، اما در واقع همان حکم مصلحت بشر است و چون از آن استقبال نشده است امروزه ضررهای عدم تقبل آنرا می بینیم. اما مبنای احکام بهائیت دل مردم است و انسانی تعصب نسبت به آیین بهائیت نداشته باشد متوجه می شود صدور این احکام هیچ مقصودی به غیر از بیشتر کردن پیرو نداشته است.
پی نوشت:
1- صفحه 41 سطر 12
2- صفحه 50 سطر 4
3- صفحه 14 سطر 14
دیدگاهها
ناشناس
1392/05/09 - 12:19
لینک ثابت
من که متوجه نشدم منظور شما چی
maillot foot da...
1392/06/03 - 02:41
لینک ثابت
maillot foot danemark
افزودن نظر جدید