ماه رمضان و حس کنجکاوی
رائول یکی از همان افرادی است که ماه رمضان و روزه گرفتن مسلمانان در این ماه حس کنجکاویش را برانگیخته بود تا اینکه بالاخره همین ماه رمضان باعث شد که این جوان هندی تصمیم بگیرد که مسلمان شود.
رائول در مورد مسلمان شدنش می گوید: « من حدود 9 ماه است که مسلمان شده ام . در خانواده ای بزرگ شدم که همانند سایر هندوها پیرو دین هندو بود، بعضی از آنها بت را می پرستیدند و بعضی دیگر حیواناتی همانند گاو و بعضی هم خورشید را خدای خود می دانستند، من هم در چنین محیطی بزرگ شده بودم واین عقاید موجب شده بود که در کفر و گمراهی زندگی کنم تا اینکه به خواست خدا برای کار کردن به کشور عمان که یک کشور مسلمان است، سفر کردم و آنجا برای اولین بار مسلمانان را دیدم و با آنهاآشنا شدم و در طول 3 سال زندگی در این کشور اطلاعات بسیاری در مورد دین اسلام به دست آوردم و حقایق زیادی را کشف کردم و این 3 سال دررسیدن من به حقایق و تغییر افکار و عقیده ام نقش بسیار موثری داشت».
و اما داستان از آنجایی شروع شد که رائول پس از سفر به کشور عمان در محیط کاری بین او و همکاران مسلمانش رابطه صمیمی برقرار می شود و رائول متوجه می شود که آنها ماه خاصی را روزه می گیرند. او تصمیم می گیرد که از آنها سوالاتی بپرسد؛ اینکه چرا روزه می گیرید و روزه گرفتن یعنی چه و آنها نیز به تمام سوالات او جواب می دهند و به او می گویند که این یک امر واجب است و موجب می شود که به خدایمان نزدیکتر شویم. به او گفتند که در کتاب قران ذکر شده که ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است و به همین خاطر ما در این ماه بسیار قرآن تلاوت می کنیم و این ماه رحمت الهی است که بسیاری از گناهان در این ماه بخشیده می شود. صحبت های دوستانش تاثیر عمیقی بر وی گذاشت به طوری که تصمیم گرفت همانند آنها ماه رمضان را روزه بگیرد تا به آن احساسی که یک مسلمان با روزه گرفتن به دست می آورد برسد.
آشکار شدن حقیقت و مسلمان شدن
رائول در 3 سالی که در عمان زندگی میکرد ماه رمضان را روزه می گرفت و روز به روز اطلاعات بیشتری در مورد دین اسلام به دست می آورد و می دید که چگونه مسلمانان به مسجد می آیند و همگی به صف می ایستند و نمازشان را می خوانند.
او عاشق صدای اذان شده بود و از نظر وی این صدا باعث آرامش او می شد، او تصمیم گرفت قرآن را بخواند تا ببیند که در این کتاب چه نوشته شده است. او می گوید: وقتی قرآن می خواندم جواب سوالاتم را می گرفتم اینکه خدا کیست و چگونه باید او را پرستید و چرا انسان ها به وجود آمده اند و بعد از مرگ چه زندگی درانتظار ماست، پاسخ تمام این سوالاتم در قرآن وجود داشت ».
وی افزود: «من همچنین صحبت های ضبط شده یک شیخ هندی که مسلمان شده بود را گوش می دادم. وی صحبت های بسیار زیبایی در مورد دین اسلام بیان می کرد به خصوص اینکه این دین را با سایر ادیان مقایسه می کرد و برای صحبت هایش دلیل و برهان می آورد».
رائول پس از 3 سال زندگی در عمان به هند بازمی گردد و با خود یک کتاب قرآن که به زبان هندی ترجمه شده بود را می برد و از خانواده و دوستانش می خواهد که این کتاب را بخوانند و سپس از دوست هندی مسلمانش می خواهد که به او یاد دهد که چگونه باید شهادتین رابیان کند.
رائول پس از مسلمان شدن بار دیگر به یک کشور مسلمان می رود و در آنجا در دروس دینی شرکت می کند و شیوه صحیح نماز خواندن و وضو گرفتن را یاد می گیرد و سوره های کوچک قرآن را نیز حفظ میکند.
روزه گرفتن

وی در مورد روزه گرفتن می گوید : هنگامی که قبل از مسلمان شدنم روزه می گرفتم فقط برای کنجکاوی بود و فقط غذا نمی خوردم اما الان که روزه می گیرم حس بندگی و خشوع در برابر خدا در من زنده می شود ، ماه رمضان الان برای من فقط غذا نخوردن نیست، بلکه در این ماه دعا می کنم، نماز می خوانم، صدقه می دهم، شب زنده داری میکنم و قرآن می خوانم.
رائول به خاطر علاقه زیادی که به روزه گرفتن داشت و به دلیل اینکه روزه گرفتن یکی از عوامل اصلی تشویق وی برای مسلمان شدن بود تصمیم گرفت که بعد از مسلمان شدن نام خود را « ریان» بگذارد چرا که خداوند به روزه دارانوعده داده که آنان را از دری که «باب الریان » نام دارد وارد بهشت می کند.