کوئلیو و مفاهیم معنوی جادو و فرمان قلب!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرمان قلب و جادو دو مؤلفهای هستند که کوئلیو از آنها به عنوان مفاهیم معنوی استفاده میکند وی این دو را به عنوان یک ایده در نوشتههای خود، خصوصا کتاب « کیمیاگر » و « شیطان و دوشیزه پریم » بکار میبرد.
الف) فرمان قلب:
معنویتی كه كوئلیو مروج آن است، آن را برای تحقق عشق به میدان میآورد و عشق هم با یك چیز حاصل میشود؛ و آن هم گوش دادن به نداهای درون و خواستههای دل است. یعنی گوش سپردن به فرمان قلب است كه باعث حیات معنوی انسان میشود.
« برای رسیدن به معنویت بعضی ممكن است در صدد برآیند عواطف و احساسات خود را مهار كنند و برای رفتار خود تدابیر و تمهیداتی بیندیشند. بقیه ممكن است به مطالعه كتابهای راهنما كه متخصصان ارتباطات نوشتهاند روی بیاورند. اما هیچ یكی از اینها خردمندانه نیست. دل تصمیم میگیرد و تنها چیزی كه واقعا اهمیت دارد همان تصمیمی است كه دل میگیرد ». [1]
« به فرمان قلب باید گوش داد » جمله ای است كه بارها و بارها در كتب وی آمده است. نقش ندای درون در معنویت كوئیلو از این حیث قابل توجه است كه میتواند انسان را به افسانه شخصی راهبری كند.
معنویت کوئلیو از این روی که متاثر از احساس و امیال است و دائم به عقل گریزی دعوت میکند، بیشتر مادی است، نه متعالی؛ سرگرم کننده است، نه تحول آفرین و گیجکننده است، نه کارآمد.
در این نگاه، بد بودن یا خوب بودن امور مطرح نیست؟ چه چیزی مهم است؟ قلب مهم است؟ حتی اگر انسان را به گمراهی بکشاند؟ و قصد خیانت به انسان را داشته باشد؟
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: قلب فرزند آدم به هر سو راهی دارد، اگر کسی در هر یک از این راهها از قلب خود پیروی کند، خداوند باکی ندارد که او را در کجا هلاک کند، و اگر کسی به خداوند توکل کند، از همۀ راهها او را بس است. [2]
آرى، در اشتغال به غير خدا، قلب و دل و اعضا و جوارح تابع قلب، جز ضرر و زيان و حسرت و خسران و ندامت و شرمندگى چيزى كسب نخواهند كرد و به فرموده امام صادق ( عليهالسّلام ) محصول اشتغال دل به غير حق، پستى و خفض است. « و خفض القلب فى الاشتغال بغیر الله » .[3]
ب) جادو و جادوگری
جادو نه فقط با آثار كوئلیو در آمیخته است كه با زندگی و روح وی عجین است. این پیوند چنان عمیق است كه در بسیاری از نوشتهها و گفتههای وی « جادوگر » خطاب میشود. وی این گونه خطاب را میپسندد و به آن افتخار هم میكند. كتاب « والكیری ها » باز گویی یكی از سفرهای جادویی كوئلیوست و او خود را به عنوان قهرمان این داستان در این سفر به مخاطبینش معرفی میكند و همسرش را نیز در این سفر با خود همراه میكند. كوئیلو مهم ترین كتاب خود یعنی « كیمیاگر » را به استاد جادوگری خود « جی » تقدیم كرده است. [4]
تنها معنویتی که کوئلیو میشناسد و با تمام وجود به دیگران معرفی میکند، ورود به عالم جادوست تا جاییکه وی جادو را اسم اعظم میداند.
او میگوید:
«جادوگری یكی از راههای نزدیكی به خرد اعظم است اما هر كار دیگری كه آدم میكند، تا زمانی كه با قلبی سرشار از عشق كار میكند، میتواند او را تا این مرحله برساند ». [5]
کوئلیو چنان دلبسته جادوست؛ که الستر کرولی ( ایده پرداز شیطانپرستی مدرن ) را به عنوان یک رهبر و مراد میشناسد و هیچگاه از هواداری او پشیمان نیست. وی در این زمینه به دین شخصی خویش ( مسیحیت ) هم پشت میکند و تبلیغ جادوگری را میکند این در حالی است که دینش جادوگری را کفر میداند.
باید توجه داشت كه جادو در طول تاریخ رقیب دین بوده است و جادوگر رقیب پیامبران الهی. جادو هر چند واقعیت دارد، اما حقیقت ندارد؛ یعنی بهرهای از تعالی و حقیقت در عالم جادو یافت نمیشود. [6]
پینوشت:
[1]. کنار رودخانه پیدار، ص 16
[2]. تحریر المواعظ العددیة، ص 356
[3]. پیام پیامبر ترجمه فارسی، ص 627
[4]. کیمیاگر، مقدمه کتاب
[5]. بریدا، ص 204
[6]. کاوشی در معنویتهای نوظهور، ص 148 و 149
افزودن نظر جدید