استخاره کردن
استخاره به معنی درخواست خیر و طلب صلاح است.
و حقیقت استخاره عبارت از استمداد و توسل و توجه تام به مبدء فیاض و طلب رفع حیرت و تردید و اضطراب است.
استخاره از طرف بنده عاجز و متحیر در پیشگاه عظمت و جلال پروردگار توانا امر وجدانی و فطری بوده و به مقتضای مقام لطف و رحمت و کرم الهی، بیان خیر و صلاح خواهد شد.
اینست که ما چون با حال توجه و خلوص نیت متوسل به خدا شده، و رفع تحیر خودمان را از کتاب خدا (نه از اقدس) درخواست می کنیم، جواب بسیار کافی و شافی و مناسبی در میابیم.
آری استخاره کردن یک امر تکوینی و فطری است، و نهی از استخاره مانع شدن از توجه و تمسک و توسل و تذلل و طلب حاجت و اظهار نیازمندی در مقابل پروردگار عظیم جهان است.
در گنجینه ی احکام می گوید: در استخاره و عدم اعتبار آن، حضرت ولی امر الله جل سلطانه می فرماید: در مورد سوال (استخاره کردن به اقدس در موقع تحیر) آن چه لازم و واجب توجه تام و استمداد از مصدر فیض و الهام است لاغیر. [1]
جناب شوقی (جل سلطانه) متوجه نشده است که استخاره همان توجه و استمداد از مصدر فیض است لاغیر.
ولی از انصاف نباید گذشت، چون موضوع سوال و بحث در پیرامون استخاره کردن به کتاب اقدس بوده است، و جناب شوقی هم به طور مسلم متوجه بود که اقدس کتابی نیست که قابل استخاره به آن باشد، از این لحاظ می گوید: شما باید به سوی خدا متوجه باشید.
آری مولف گنجینه ی احکام نه تنها مراد او را نفهمیده است، بلکه از پیش خود تصرف بی ربطی هم کرده و در عنوان مطلب به طور اطلاق می نویسد: در استخاره و عدم اعتبار آن. [2]
پی نوشت:
1- صفحه 365
2- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 2 صفحه 69 و 70
افزودن نظر جدید